ارزش دارایی شما در حال از دست رفتن است؟ قصد دارید دارایی ضررده را بفروشید، اما نمیدانید که آیا زمان خوبی برای فروش هست و قیمت آن قرار است بیش از این کاهش یابد، یا ممکن است بتوانید آن را با قیمتی بیش از این به فروش برسانید؟ تنها چیزی که میدانید این است که میخواهید از دست این ضرر سرمایهگذاری خلاص شوید و سرمایه خود را حفظ نمایید و پول به دست آمده از فروش آن را مجدداً در یک دارایی سودآورتر سرمایه گذاری کنید.
در یک دنیای خیالی و فرضی، شما همیشه به این هدف میرسید و در زمان مناسب دارایی خود را میفروشید. اما متأسفانه، در زندگی واقعی رسیدن به این هدف آنقدرها هم آسان نیست. زمانی که حباب مسکن در سال 2007 ترکید و بازار سهام شروع به نزول کرد، سرمایهگذاران خشکشان زد و نمیدانستد چه باید بکنند. بسیاری حتی تا زمانی که ارزش داراییهای پرتفوی آنها به میزان 50 تا 60 درصد کاهش پیدا کرده بود، واکنشی نشان ندادند.
در این مقاله در مورد زمان فروش سهام و جلوگیری از ضرر مالی و سرمایه گذاری صحبت میکنیم و سپس فلسفه فروشی که برای هر نوع سرمایهگذار مناسب است را بررسی مینماییم. برای مشاهده سایر آموزش های سرمایه گذاری میتوانید از بخش سرمایه گذاری تریدینگ هاوس دیدن نمائید.
استدلال غلط رسیدن به نقطه سربه سر
بسیاری از سرمایهگذاران هنگامی که ارزش سهامشان کاهش مییابد، (مانند بسیاری از آنها در طول بحران مالی 2007-2008) با خود میگویند: “صبر میکنم و زمانی که سهام به قیمت اولیهای که آن را خریدم بازگشت، آن را میفروشم. به این ترتیب، حداقل از نظر سود سر به سر خواهم بود.”
اولا، مطلقاً هیچ تضمینی وجود ندارد که یک سهام به قیمت خرید آن توسط سرمایهگذار بازگردد. ثانیاً، انتظار برای رسیدن به نقطه سر به سر (نقطهای که سود برابر با ضرر است) میتواند به طور جدی بازده سرمایهگذاری شما را کاهش دهد. البته، این وسوسه بازگشت قیمت قابل درک است اما متوقف کردن زیان در لحظه، میتواند برای بازدهی بلندمدت سرمایه مفیدتر باشد.
برای درک بهتر، جدول زیر مقدار رشدی که لازم است تا یک سبد یا سهم پس از افت فقط برای بازگشت به نقطه سربه سر افزایش یابد را نشان میدهد.
سهامی که 50% کاهش یافته باید 100% رشد کند تا به ارزش اولیه خود بازگردد. به عنوان مثال: سهامی که 50٪ کاهش یافته و از 10 دلار به 5 دلار رسیده است (5 دلار / 10 دلار = 50٪) برای بازگشت به قیمت خرید اولیه 10 دلاری باید 5 دلار یا 100٪ (5 دلار ÷ 5 دلار = 100٪) افزایش یابد. بسیاری از سرمایه گذاران اصول ساده ریاضیات را فراموش میکنند و به دلیل پریشانی عاطفی زیانهایی بیشتر از آنچه که تصور میکنند متحمل میشوند. آنها به اشتباه معتقدند که اگر یک سهم 20 درصد کاهش یابد، به سادگی باید به میزان همان درصد افزایش یابد تا به نقطه سر به سر برسد.
این بدان معنا نیست برگشت قیمت هرگز اتفاق نمیافتد اما دوره انتظار طولانی بازگشت قیمت ( که گاهی سالها به طول میانجامد) به این معنی است که آن سهم خاص پولی که میتوانسته در سهام دیگری با پتانسیل بهتری به کار گرفته شود را اشغال کرده است.
دفاع از ضرر سرمایهگذاری!
تیمهای قهرمان یک نقطه اشراک دارند: دفاع خوب. این اصل را میتوان در بازار سهام نیز اعمال کرد. شما نمیتوانید برنده شوید مگر اینکه یک استراتژی دفاعی از پیش تعیین شده برای جلوگیری از ضررهای بیش از حد داشته باشید.
برای پیشگیری از معاملات هیجانی باید یک استراتژی تدافعی، یا استراتژی خروج داشته باشید. زمانی که صاحب یک دارایی هستیم، تمایل داریم به احساساتی مانند حرص و طمع یا ترس اجازه دهیم مانع قضاوت درست شوند.
یک استراتژی فروش قابل انطباق داشته باشید
اصل کلاسیک سرمایه گذاری در بازار سهام این است که به دنبال شرکتهای با کیفیت با قیمت مناسب باشید. سرمایه گذاران باید ویژگیهای خود شرکت را نیز در نظر بگیرند. همچنین انواع مختلفی از سرمایه گذاران مانند سرمایهگذاران مبتنی بر ارزش یا سرمایهگذاران مبتنی بر رشد که از تحلیل بنیادی استفاده میکنند وجود دارد.
یک استراتژی فروش که برای یک نفر کاربردی است ممکن است برای شخص دیگری کارساز نباشد. یک معاملهگر کوتاهمدت را در نظر بگیرید که یک دستور استاپ لاس (حد ضرر) را برای کاهش 3 درصدی قیمت تعیین میکند. این یک استراتژی خوب برای جلوگیری از ضررهای بزرگ است. استراتژی استاپ لاس میتواند توسط معامله گران بلندمدت، مانند سرمایه گذارانی که بازه زمانی سرمایه گذاری سه تا پنج ساله دارند نیز استفاده شود.
با این حال، درصد کاهش بسیار بیشتر از آنچه توسط معاملهگران کوتاه مدت استفاده میشود (مانند 15 درصد) خواهد بود. از سوی دیگر، با افزایش بازه زمانی سرمایه گذاری، این استراتژی کارایی خود را از دست میدهد.
سوالاتی که باید قبل از فروش از خود بپرسید
اگر سبک سرمایهگذاری خود را میشناسید و به سرمایهگذاری خود فکر کردهاید، از این چارچوب استفاده کنید تا به شما در مورد اینکه آیا باید اقدام به فروش کنید یا خیر کمک کند. با پرسیدن این سوالات از خود شروع کنید:
- چرا این سهم را خریدهاید؟
- چه چیزی تغییر کرده است؟
- آیا این تغییر بر دلایل شما برای سرمایه گذاری در شرکت تأثیر میگذارد؟
پاسخ به سوال اول آسان خواهد بود. آیا سهام شرکتی را به دلیل داشتن یک ترازنامه قابل قبول خریداری کردهاید؟ آیا این شرکت در حال توسعه فناوری انقلابی جدیدی بوده است؟ دلیل هر چه که بوده به سوال دوم منتهی میشود. آیا دلیل که به واسطه آن سهام را خریدهاید تغییر کرده است؟
اگر قیمت سهام کاهش یافته و با ضرر سرمایهگذاری روبرو شدهاید، معمولاً دلیلی برای آن وجود دارد. آیا کیفیتی که در ابتدا در آن شرکت وجود داشته هنوز پابرجاست یا شرایط تغییر کرده است؟ مهم است که تحقیقات خود را فقط به دلایل خرید اصلی محدود نکنید. تمام آخرین عناوین خبری مربوط به آن شرکت و همچنین پروندههای کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) را برای اطلاع از هر رویدادی که به طور بالقوه ممکن است بر تغییر دلایل سرمایه گذاری شما تاثیرگذار باشد مرور کنید.
اگر تشخیص دادید که تغییری رخ داده است، به سوال سوم پاسخ دهید: آیا میزان تغییر به اندازهای است که دیگر مایل به داشتن آن سهم نباشید؟ به عنوان مثال، آیا مدل کسب و کار شرکت تغییر کرده است؟ اگر چنین است، بهتر است سهام خود را بفروشید زیرا طرح تجاری آن تا حد زیادی از دلایل سرمایه گذاری اصلی شما فاصله دارد.
نکته: به یاد داشته باشید عدم وابستگی عاطفی به شرکتها، توانایی شما در تصمیمگیری هوشمندانه برای فروش را آسانتر میکند.
رویکرد سرمایه گذار مبتنی بر ارزش به فروش
در این قسمت بررسی میکنیم که یک سرمایه گذار مبتنی بر ارزش چگونه از این رویکرد استفاده میکند. به عبارت ساده، سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش به معنی خرید شرکتهای با کیفیت بالا با قیمتی کمتر از ارزش واقعی آنها است. این استراتژی مستلزم تحقیق گسترده فاندامنتال در مورد یک شرکت است.
چرا سهام را خریدهاید؟
فرض کنید سرمایه گذار مبتنی بر ارزش ما تنها شرکتهایی که نسبت قیمت به درآمد (نسبت P/E) آنها در 10 درصد پایین بازار سهام قرار دارد و رشد درآمد سالانه آنها 10 درصد است را خریداری میکند.
چه چیزی تغییر کرده است؟
فرض میکنیم قیمت سهام 20 درصد کاهش یافته است. اکثر سرمایه گذاران از دیدن این میزان کاهش در سرمایه گذاری خود متاثر میشوند. با این حال، سرمایهگذار مبتنی بر ارزش صرفاً به دلیل افت قیمت سهام خود را به فروش نمیرساند، بلکه باید تغییر اساسی در ویژگیهایی که به خاطر آنها سهام را خریده است مشاهده کند.
سرمایهگذار مبتنی بر ارزش میداند که برای تعیین اینکه آیا نسبت P/E پایین و سود بالا هنوز وجود دارد یا خیر، به تحقیق نیاز دارد. وی همچنین سایر معیارهای سهام را بررسی مینماید تا مشخص کند آیا سرمایهگذاری روی آن هنوز ارزشمند است یا خیر.
آیا این تغییر بر دلایل شما برای سرمایه گذاری در شرکت تأثیر میگذارد؟
پس از بررسی فاندامنتال شرکت، سرمایهگذار مبتنی بر ارزش ما متوجه میشود که شرکت یکی از دو موقعیت ممکن را تجربه میکند: یا هنوز نسبت P/E پایین و رشد سود بالایی دارد، یا دیگر این معیارها را برآورده نمیکند. اگر شرکت همچنان معیارهای سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش را داشته باشد، سرمایه گذار اقدام به فروش نمیکند. در واقع، ممکن است سهام بیشتری را نیز خریداری کند، زیرا قیمت آن اکنون کمتر از ارزش واقعی آن است.
در شرایط دیگر مانند P/E بالا و رشد درآمد کم، سرمایه گذار احتمالا سهام را میفروشد و ضرر خود را به حداقل میرساند. این رویکرد در هر سبک سرمایه گذاری جواب میدهد. برای مثال، یک سرمایه گذار مبتنی بر رشد، معیارهای متفاوتی در ارزیابی سهام خواهد داشت. اما سؤالاتی که باید به آنها پاسخ داد به همان شکل هستند.
چه زمانی باید از ضرر سرمایهگذاری جلوگیری کنید؟
این به استراتژی معاملاتی شما و ترکیب کلی سبد سهام بستگی دارد. اگر یک سهم خاص بخش کوچکی از سبد سهام شما باشد و ارزش پرتفوی شما را پایین نیاورد، ممکن است بتوانید سهام را برای مدت طولانیتری با زیان نگه دارید. اگر یک سهم، سود سهام قابل قبولی را پرداخت کند، یک سرمایهگذار ممکن است به نگهداری آن ادامه دهد. با این حال، به طور کلی، اگر سهمی یک سطح تکنیکال مهم را شکست یا شرکت عملکرد خوبی نداشت، بهتر است آن را با زیان اندک بفروشید تا اینکه اجازه دهید پول شما را درگیر کند و یا حتی بیشتر کاهش یابد.
بهترین زمان روز برای فروش سهام چه زمانی است؟
ساعات معاملاتی (معمولاً از زمان باز شدن بازار تا حدود ده دقیقه قبل از بسته شدن) زمانهایی است که بیشترین نقدینگی در بازار وجود دارد. سهام بسیاری از شرکتها آنقدر لیکویید هستند که معاملات در طول روز بلافاصله انجام میشوند، اما اگر در شرکتهای کوچکتر سرمایهگذاری میکنید، ممکن است بین زمانی که سفارش خود را ثبت میکنید تا زمان تکمیل آن، تاخیر قابل توجهی وجود داشته باشد. ممکن است هیچ کس در طرف دیگر معامله نباشد و این موضوع در بعد از ساعت کاری یا قبل از شروع بازار، زمانی که نقدینگی کم است، تشدید میشود.
یک سهم را برای چه مدتی باید نگه داشت؟
مدت زمانی که باید سهام خود را نگه دارید به سبک و اهداف سرمایه گذاری شما بستگی دارد. بسیاری از سرمایه گذاران سهامی را میخرند که قصد دارند سالها نگهداری کنند. هنگام برداشت و سرمایه گذاری مجدد سود سهام، یک سرمایه گذار ممکن است آن را برای 25 سال یا بیشتر حفظ کند، زیرا سود سهام آنها برای خرید سهام اضافی استفاده میشود. از طرف دیگر، معاملهگران روزانه و معاملهگران فارکس ممکن است یک پوزیشن را برای کمتر از یک دقیقه حفظ کنند.
جمعبندی
تعیین زمان فروش نیاز به تفکر و بررسی از جانب سرمایهگذار دارد تا اطمینان حاصل شود که این دستورالعملها اثربخشی سبک سرمایه گذاری شما را به حداکثر میرساند. سرمایه گذاران متفاوت هستند، بنابراین هیچ قانون فروش جهان شمول و سریعی وجود ندارد که همه از آن پیروی کنند.
با وجود این تفاوتها، ضروری است که همه سرمایهگذاران نوعی استراتژی خروج داشته باشند. با دارا بودن چنین استراتژی این احتمال که سرمایهگذار در پایان روز سهام بیارزشی در پورتفوی خود نداشته باشد، به شدت افزایش مییابد. سبک سرمایه گذاری خود را مشخص و سپس از استراتژی مناسب آن برای حفظ نظم و انضباط استفاده کنید و احساسات خود را هنگام معاملهگری کنترل نمایید.
منبع: Investopedia
پاسخ