فعالیتهای اقتصادی برای نسلها به صورت سنتی انجام شده است. برخی از شیوهها مانند Rehypothecation به صورت کنترل نشده (که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت) استقلال مالی افراد را از بین بردهاند. نگرانی فزایندهای وجود دارد که سیستم مالی سنتی ممکن است با محدود کردن اراده آزاد افراد و ممانعت از تصمیمگیری مستقل مالی، بر دورنمای اقتصادی بلندمدت افراد تأثیر بگذارد.
در این مقاله به بررسی اقدامات مالی مصیبتبار بانکها که دارای حمایت قانونی و مزایای یک طرفه هستند میپردازیم. دولتها می توانند از این اقدامات جلوگیری کنند، اما اگر این کار را نکنند، زندگی آینده با آنچه ما مد نظر داریم متفاوت خواهد بود. پس از گوش دادن به قسمت سوم پادکست Bitguide، بر آن شدیم تا به موضوع بیت کوین و توانایی آن در عبور از این رویکرد فاجعه آفرین سیستمهای مالی سنتی بپردازیم. در نهایت با یک دوراهی روبرو خواهیم بود.
سیستم مالی سنتی: تجاوز تدریجی به اراده آزاد
فعالیت اقتصادی، رفاه و ثبات، برای مدتها توسط سیستم مالی سنتی ارائه شده و پیشرفت کرده است. با گذشت زمان، برخی از شیوهها، مانند تامین سرمایه از طریق وثیقه (Rehypothecation) کنترل نشده، نگرانیهایی را در مورد از بین رفتن استقلال مالی افراد ایجاد کرده است.
تامین سرمایه از طریق وثیقه (Rehypothecation) کنترل نشده به معنی استفاده مجدد از وثیقه مشتری بدون نظارت کافی است که به نفع بانکها و واسطههای مالی تمام میشود. چنین رویهای میتواند منجر به ایجاد آسیبپذیریهای سیستمی، بحرانهای مالی و تمرکز ثروت شود. با گسترش سیستم مالی سنتی، ممکن است توانایی افراد برای تصمیمگیری مالی مستقل محدود شود که این امر میتواند پیامدهای اقتصادی بلندمدتی داشته باشد.
Rehypothecation چیست؟
Rehypothecation روشی است که توسط بانکها و کارگزاران استفاده میشود که در آن از داراییهای سپردهگذاری شده توسط مشتریان به عنوان وثیقه برای فعالیتهای وامگیری و تجاری خود استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک بانک ممکن است اوراق قرضهای را که مشتری به عنوان وثیقه برای وام به آنها داده است، بگیرد و دوباره از آن اوراق به عنوان وثیقه برای استقراض یا معاملات خود استفاده کند. این استفاده مجدد از داراییهای مشتری میتواند نقدینگی و اهرمی برای واسطه مالی ایجاد کند، اما همچنین این خطر را به همراه دارد که در صورت بروز مشکلات مالی، مشتری اصلی ممکن است وثیقه خود را از دست بدهد.
Rehypothecation بسته به حوزه قضایی با درجات مختلفی قانونی است و به دلیل خطرات ذاتی که ایجاد میکند یک عمل بحث برانگیز محسوب میشود.
آیا Rehypothecation واقعاً خطرات ذاتی مخربی دارد؟
بله! در اینجا برخی از خطرات ذاتی کلیدی Rehypothecation که آن را به یک عمل بالقوه مخرب تبدیل میکند عنوان شده است:
ریسک برای طرف مقابل: اگر مؤسسه مالی که این اقدام را انجام میدهد شکست بخورد، ممکن است مشتریان داراییهای خود را از دست بدهند یا در بازیابی آنها با مشکل مواجه شوند.
عدم رضایت: در برخی موارد، مشتریان از این اقدام موسسات مالی آگاه نیستند و در واقع رضایتی از آنان اخذ نمیشود.
ایجاد اهرم بیش از حد: Rehypothecation اهرمهای بیشتری را در سیستم مالی تسهیل میکند، که میتواند حبابهای دارایی را بزرگتر کند.
عدم شفافیت: اغلب مشخص نیست که مؤسسات تا چه اندازه از وثیقه استفاده مجدد میکنند، که تعیین کمیت خطرات را دشوار میکند.
ریسک سیستمیک: استفاده از Rehypothecation به صورت گسترده به این معنی است که مشکلات یک موسسه ممکن است در کل سیستم گسترش یابد.
خطر اخلاقی: Rehypothecation میتواند رفتار پرخطر واسطهها را تشویق کند، زیرا آنها تمام ریسک اقدام خود را متحمل نمیشوند.
از دست دادن حقوق مالکیت: از آنجایی که داراییها بدون رضایت مستقیم مجدداً مورد استفاده قرار میگیرند، مالکیت ذی نفع زیر سوال میرود.
حال، بیایید به تأثیر Rehypothecation بر اراده آزاد فرزندانمان، راه حل و چالش اخلاقی انتخاب مسیر برویم:
مشکل: Rehypothecation چگونه بر نسلهای آینده انسان تأثیر میگذارد؟
چندین روش وجود دارد که از طریق آنها Rehypothecation کنترل نشده میتواند بر نسلهای آینده تأثیر منفی بگذارد:
انتقال ثروت بین نسلی: زمانی که داراییهای Rehypothecation شده بیارزش شوند، فرایند وراثت و انتقال ثروت دچار اختلال میشوند. فرصتهای اقتصادی ممکن است برای نسلهای آینده از دست برود.
بحرانهای مالی: Rehypothecation ریسک سیستمیک و احتمال وقوع بحرانهای مالی را افزایش میدهد. علاوه بر بار بدهیهای ملی بالا که به مالیات دهندگان آینده منتقل میشود، چنین بحرانهایی میتوانند پیامدهای ماندگاری برای چندین دهه داشته باشند.
کاهش سرمایهگذاری: Rehypothecation بیش از حد میتواند حبابهای دارایی را افزایش دهد کند. این امکان وجود دارد که نسلهای آینده مجبور شوند با کاهش طولانی مدت ارزش سرمایهگذاری در نتیجه ترکیدن حبابها دست و پنجه نرم کنند.
اعتماد تضعیف شده: اعتماد عمومی به موسسات مالی ممکن است با رسواییهای گسترده ناشی از Rehypothecation تضعیف شود. این اتفاق به نوبه خود میتواند تأثیر منفی بر فعالیتهای اقتصادی داشته باشد.
اگرچه Rehypothecation ممکن است دستاوردهای کوتاهمدتی را به همراه داشته باشد، اما اگر محدود نشود، ممکن است به یک تراژدی کلاسیک بدل گردد. انگیزهای برای بازیگران حریص بازار کنونی وجود دارد که علیرغم این واقعیت که نسلهای آینده باید خطرات سیستماتیک را متحمل شوند، باز هم اقدام به Rehypothecation میکنند. امروزه میتوان انگیزههای اجتماعی بلندمدت را از طریق مقررات متفکرانه ایجاد کرد.
راه حل: جذابیت بیت کوین، راهی به سوی توانمندسازی و آزادی
برخلاف سیستم مالی سنتی، بیت کوین به افراد یک گزینه جایگزین تازه ارائه میدهد که به آنها قدرت میدهد تا کنترل آینده مالی خود را دوباره به دست آورند. بیت کوین یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز است که در شبکه همتا به همتا بدون واسطه یا مقامات مرکزی اجرا میشود.
مزایای کلیدی بیت کوین
ابتدا برخی از مزایای کلیدی آن را مرور میکنیم:
تمرکززدایی: بیت کوین غیرمتمرکز است، بنابراین هیچ نهاد واحدی آن را کنترل یا دستکاری نمیکند. بنابراین افراد اطمینان بیشتری دارند که تصمیمات مالی آنها در دستان خودشان باقی میماند.
شفافیت: بلاکچین بیتکوین شفافیت و تغییر ناپذیری را فراهم میکند و به هر کسی اجازه میدهد تراکنشها را تأیید و حرکت خود را ردیابی کند. یک سیستم مالی باز اعتماد و مسئولیت پذیری را تقویت میکند که برای موفقیت آن ضروری است.
حاکمیت شخصی: داشتن بیت کوین به معنای کنترل کلیدهای خصوصی است. این امر به افراد اجازه میدهد تا داراییهای خود را حفظ و از دسترسی غیرمجاز یا بازپرداخت آن جلوگیری کنند.
شمول مالی: ماهیت بدون مرز بودن بیت کوین به افراد در مناطق محروم اجازه میدهد تا در اقتصاد جهانی مشارکت کنند.
موجودی کل: بیت کوین به دلیل موجودی کل ثابت ۲۱ میلیون کوینی، از تورم و انباشت بدهی بیش از حد جلوگیری و از قدرت خرید نسلهای آینده محافظت میکند.
حلال مشکلات: پذیرش بیت کوین، یک امر اخلاقی
همانطور که سیستم مالی سنتی به گسترش نفوذ خود ادامه میدهد، توجه به پیامدهای اخلاقی انتخابهایمان اهمیت فزایندهای پیدا میکند. علیرغم چالش ها و معایب احتمالی بیت کوین، اصول اصلی آن آزادی فردی، حاکمیت مالی و برابری بین نسلی را حفظ میکند.
به جای اینکه بیت کوین را دشمن سیستم مالی سنتی بدانیم، می توان آن را به عنوان یک کاتالیزور برای تغییر و یادآوری حفظ انتخاب و استقلال در نظر گرفت. با ترکیب ویژگیهای مثبت بیت کوین با مقررات و حکمرانی متفکرانه، میتوانیم یک سیستم مالی عادلانهتر و پایدارتر ایجاد کنیم که به نفع نسلهای حال و آینده باشد.
بیت کوین با حذف واسطهها و امکان کنترل کامل ذخایر برای کاربران، خطر Rehypothecation را تا حد زیادی کاهش میدهد.
اکنون چند سوال را مطرح و به آنها پاسخ میدهیم تا دنیایی که بیتکوین برای نسلهای آینده به ارمغان میآورد را به تصویر بکشیم. صرف نظر از اینکه انسان ها بیت کوین را انتخاب می کنند یا نه، این موضوع غیرقابل انکار است که سیستم این ارز دیجیتال از نظر اخلاقی بالاتر از سیستمهای مالی سنتی که صرفاً برای منافع فعلی حریص هستند قرار دارد.
می دانیم که بانک ها از ترفندهای Rehypothecation برای به دست آوردن منافع استفاده میکنند و سپس رکود وارد اقتصاد میشود. اما دولتها چگونه میتوانند از آن جلوگیری کنند؟
دولتها به منظور کاهش ریسکهای سیستمیک مرتبط با شیوههای Rehypothecation توسط بانکها، چندین گزینه سیاستگذاری دارند:
ایجاد محدودیتهایی برای Rehypothecation: دولت میتواند میزان استفاده بانکها از داراییهای مشتری به عنوان وثیقه را تنظیم کند. داراییهای خالص یک بانک میتواند به صورت کلی یا به دستههای دارایی خاصی محدود شود.
افزایش الزامات وثیقه: مقررات میتواند بانکها را ملزم به نگهداشتن وثیقه بیشتر از داراییهای Rehypothecation شده کند. این اقدام در صورت کاهش ارزش داراییهای بازپرداخت شده، بافر سرمایه کافی را برای بانکها فراهم میکند.
افزایش شفافیت: ممکن است از بانکها خواسته شود که فعالیتهای Rehypothecation را برای مشتریان و تنظیمکنندهها افشا کنند. این امر امکان نظارت بهتر بر Rehypothecation را فراهم میکند.
انحصار: مقررات میتواند Rehypothecation را به بخشهای خاصی از بانکها، مانند بانکهای سرمایهگذاری محدود کند. به این ترتیب داراییهای مشتری از سایر فعالیتهای بانک جدا شده و ریسک بومی سازی میشود.
رضایت مشتری: اگر قرار است داراییها Rehypothecation شوند، باید با رضایت صریح مشتری صورت گیرد. به این ترتیب مشتریان از عمل و انتقال ریسک آگاه میشوند.
ممنوعیتهای صریح: دولت میتواند مانند اصلاحات بانکی گلس-استگال به سادگی Rehypothecation را ممنوع کند.
با ترکیب نظارت و اجرای قوی با مقررات درست، در حالی که بانک ها هنوز قادر به حمایت از نقدینگی بازار هستند، میتوان Rehypothecation را محدود کرد. تنظیم به روش صحیح کلید اصلی حل این مشکل است.
بیت کوین چگونه میتواند از تأثیرات منفی Rehypothecation جلوگیری کند؟
بیت کوین و فناوری بلاک چین زیربنایی آن از چند راه کلیدی میتواند برخی از اثرات منفی بین نسلی را کاهش دهد:
بیت کوین با توجه به ماهیت دیجیتالی خود، نیاز به واسطههای مالی برای شرکت در Rehypothecation را کاهش میدهد. امکان انتقال مستقیم ارزش بین همتایان وجود دارد.
با توجه به بلاک چین شفاف و قابل ممیزی بیت کوین، ردیابی مالکیت و شناسایی Rehypothecation مشکوک آسانتر است. به همین دلیل نظارت بهتر بر خطرات سیستمیک برای تنظیمکنندهها امکان پذیر است.
کلید خصوصی یک دارنده بیت کوین و حضانت شخصی، کنترل و مالکیت بیت کوین را تنها به او میدهد. بدون رضایت صریح دارنده، نمیتوان داراییها را Rehypothecation کرد.
با توجه به معماری غیرمتمرکز بیت کوین، هیچ نهاد واحدی نمی تواند سیستم را کنترل کند. در نتیجه، نفع شخصی واسطههای متمرکز نمیتواند منجر به Rehypothecation شود.
بیت کوین دارای عرضه ثابت 21 میلیون سکه است و هیچ راهی برای استقراض بیش از حد و حدس و گمان وجود ندارد که بتواند قیمت بیت کوین را به یک رقم جعلی حبابآلود برساند. احتمال تشکیل حباب (در امور مالی که شامل عرضه ثابت بیت کوین است) بسیار کم است.
علیرغم شفافیت، برنامهریزی و عدم واسطهگری بیتکوین، به محدود کردن مقیاس Rehypothecation کمک میکند که در غیر این صورت میتواند بر نسلهای آینده تأثیر بگذارد. همانطور که بیت کوین به تدریج در سیستم مالی ادغام میشود، می تواند ثبات آن را افزایش دهد.
از نظر اخلاقی، آیا بیت کوین نسبت به سیستم مالی سنتی برای اقتصاد آینده مفیدتر است؟
بیت کوین نسبت به سیستمهای مالی فعلی از دیدگاه اخلاقی بیشتر به نسلهای آینده و سلامت بلندمدت اقتصادی توجه میکند:
عرضه ثابت بیت کوین را نمیتوان به طور مصنوعی افزایش داد و از سرقت بین نسلی از طریق سیاستهای پولی تورمی جلوگیری میشود.
شفافیت موجب صادقانهتر شدن طراحی بیت کوین شده است.
حذف واسطهها با آزادی و برابری همسو است.
حاکمیت شخصی افراد را در رویارویی با قدرت متمرکز و خطر نهادهایی که ممکن است مسئولانه عمل نکنند، توانمند میسازد.
صدور و تأیید تراکنش به صورت الگوریتمی و مبتنی بر قوانین، یکنواختی و انصاف را فراهم میکند.
ترویج شمول مالی تضمین میکند که نسلهای آینده به سیستم مالی دسترسی داشته باشند.
مقاومت در برابر انباشت بدهی بیش از حد از نظر اخلاقی برای ثبات بلندمدت جامعه مفید است.
بیت کوین متن باز است که از طریق همکاری داوطلبانه ایجاد و بهبود یافته است.
البته هیچ سیستم پولی کاملاً اخلاقی یا عادلانه نیست. خطر کلاهبرداری و سوء استفاده مرتبط با ارزهای دیجیتال غیرقانونی وجود دارد. با این حال، به نظر میرسد ماهیت شفاف، غیرمتمرکز و الگوریتمی بیتکوین بیشتر به سمت ارزش نهادن به سهام بین نسلی است تا سیاستهای غیرشفاف بانک مرکزی که امکان Rehypothecation را تسهیل میکنند. استدلالهای منطقی از هر دو طرف وجود دارد. اخلاق پیچیده است و مردم باید شرایط را بسنجند.
با توجه به جمله «هیچ سیستم پولی کاملاً اخلاقی یا منصفانه نیست» چگونه بیت کوین میتواند غیراخلاقی یا ناعادلانه باشد؟
این یک نکته منصفانه است. اگرچه بیت کوین دارای برخی ویژگیهای مثبت اخلاقی است، اما راههایی نیز وجود دارد که ممکن است برخی رفتارهای غیراخلاقی یا ناعادلانه را که برگرفته از طبیعت انسان هستند، فعال کند:
استفاده از بیت کوین میتواند تراکنشهای غیرقانونی دارک وب را تسهیل کند، که به مجرمین اجازه میدهد پولشویی نموده و از قانون فرار کنند.
استخراج بیت کوین انرژی زیادی مصرف میکند و انتقادات زیادی در مورد آسیب آن به محیط زیست وجود دارد.
نوسانات و حدس و گمان در مورد ارزش بیت کوین میتواند قیمتها را بیثبات کند و به مصرف کنندگان آسیب برساند.
نام مستعار و سکه های حریم خصوصی میتواند شفافیت و پاسخگویی را برای کاربران مخدوش کند.
اکوسیستمهای کنترل نشده خطراتی مانند هک، کلاهبرداری و طرحهای پانزی را افزایش میدهند.
به طور خلاصه، بیت کوین برای ارائه یک سیستم پولی باز و منصفانه اختراع شده است، اما نگرانیهای مشروعی در ارتباط با تأثیرات زیستمحیطی، استفاده از آن برای مقاصد غیرقانونی، پتانسیلهای سوداگرانه آن، و تثبیت قدرت/ثروت وجود دارد. مانند هر فناوری دیگری، بیت کوین مستعد کاربردهای غیراخلاقی و نتایج ناعادلانه است. مانند اکثر نوآوریهای پیچیده، افراد منطقی میتوانند در مورد پیامدهای اخلاقی خالص مثبت/منفی آن اختلاف نظر داشته باشند.
بنابراین، بیایید فرض کنیم که در اینجا ما در یک انتخابات برای انتخاب بین سیستم مالی A-سنتی همراه با Rehypothecation کنترل نشده و B-بیت کوین همراه با پیامدهای رفتاری غیراخلاقی یا ناعادلانه آن هستیم. مردم کدام یک را انتخاب خواهند کرد؟
در این سناریوی فرضی، برخی موارد پیچیده باید سنجیده شوند. در هر دو طرف بحث بین گزینه A و گزینه B استدلالهای منطقی وجود دارد:
دلایل بالقوه برای پشتیبانی از گزینه A:
Rehypothecation هنگامی که به درستی تنظیم شود، نقدینگی و کارایی بازار را فراهم میکند. اگر به طور کامل ممنوع شود، رشد اقتصادی به شدت محدود میشود.
نظام سنتی ریشههای عمیق و نهادهای مستقر دارد. تغییر شدید آن خطرات و پیامدهای ناشناخته بسیاری را به دنبال دارد.
سیستم سنتی نسبت به سیستم جوان بیت کوین نظارت و محافظت بیشتری در برابر تقلب ارائه میدهد.
دلایل بالقوه برای پشتیبانی از گزینه B:
شفافیت و کنترلهای الگوریتمی بیت کوین محافظت بیشتری در برابر خطرات سیستمیک مانند حبابها و خطرات اخلاقی ارائه میدهد.
خود حاکمیتی بیت کوین اتکا به شیوههای غیراخلاقی Rehypothecation توسط مؤسسات بسیار بزرگ را کاهش میدهد.
سیستمهای فعلی ممکن است در برابر اصلاحات مثبت ناشی از اختلالات فناوری مقاومت کنند.
به طور کلی، هر دو طرف استدلالهای منطقی برای حمایت از مواضع خود دارند. من شخصاً رویکرد متعادلی را ترجیح میدهم که برخی از مزایای بیتکوین مانند شفافیت را با نردههای محافظ در برابر سوء استفادهها ترکیب کند و در عین حال سطح اخلاقی را در چارچوب نهادی موجود حفظ کند. اگر شرایط بین این دو گزینه باینری بود، قطعا بیتکوین را انتخاب میکردم، اما امروز استدلالها قانعکننده نیستند، بنابراین این اتفاق نخواهد افتاد. هدف بیت کوین حذف دولتها نیست. وجود سیستمهای مالی سنتی بیت کوین را کامل میکند و بدون آنها بیت کوین نمیتواند شکوه و عظمت خود را نشان دهد.
معضل انتخاب برای نسلهای آینده:
آینده سیستم مالی ما با انتخابهایی که امروز انجام میدهیم تعیین میشود. سیستم مالی سنتی ما برای نسلها به خوبی به ما خدمت کرده است، اما پتانسیل آن در تکرار Rehypothecation، نگرانیهایی را در مورد پایداری و تأثیر آن بر استقلال فردی ایجاد کرده است. از سوی دیگر بیت کوین توانمندسازی، شفافیت و کنترل غیرمتمرکز بر امور مالی را ارائه می دهد. علاوه بر این، تعدادی چالش و معایب بالقوه را نیز به همراه دارد.
در مواجهه با این معضل اخلاقی، گرفتن بهترینها از هر دو دنیای متمایز ضروری است. به جای اینکه بیت کوین را یک تهدید مستقیم برای سیستم مالی سنتی بدانیم، باید آن را به عنوان یک کاتالیزور برای تغییر در نظر بگیریم. ویژگیهای مثبت بیتکوین را میتوان با مقررات و حکمرانی متفکرانه ترکیب کرد تا یک سیستم مالی عادلانهتر و پایدارتر ایجاد کند که به نفع نسل فعلی و آینده باشد.
دولت نقش مهمی در شکل دادن به آینده مالی دارد. با تحمیل محدودیتهایی در زمینهی Rehypothecation، افزایش شفافیت و احترام به رضایت مشتری، آنها میتوانند یک سیستم مالی سنتی مسئولانهتر ایجاد کنند. به طور مشابه، ادغام بیت کوین به تدریج و در عین حال پرداختن به چالشهای آن، میتواند تأثیرات منفی Rehypothecation را کاهش و شمول مالی را افزایش دهد.
چالش: قرار است چه تصمیمی بگیریم؟
تصمیم گیری بین سیستم مالی سنتی و بیت کوین آسان نیست و افراد منطقی میتوانند نظرات متفاوتی داشته باشند. ما باید پیامدهای بلندمدت انتخابهایمان بر نسلهای آینده را در نظر بگیریم و به دنبال راه حلی باشیم که نوآوری را با ثبات، تمرکززدایی را با مقررات و آزادی فردی را با مسئولیتهای سیستمی متعادل کند.
ما در نقطهای مهم در تاریخ هستیم، جایی که وظیفه داریم یک سیستم مالی را شکل دهیم که به یکپارچگی، شفافیت و شمول احترام میگذارد. برای ایجاد آیندهای مرفهتر و عادلانهتر برای همه، باید پیامدهای اخلاقی انتخابهای خود را بپذیریم و برای همزیستی هماهنگ سنت و نوآوری تلاش کنیم. ما میتوانیم با همکاری متفکرانه و تصمیمگیری آگاهانه یک چشم انداز مالی ایجاد کنیم که به نفع اکثریت جامعه باشد.
بیایید با هم کار کنیم تا سیستم مالی بسازیم که فراتر از نسلها است و به افراد قدرت میدهد تا سرنوشت اقتصادی خود را شکل دهند. تلاشها و تعهد ما به پیشرفت اخلاقی میتواند به آینده مالی روشنتر و فراگیرتر برای فرزندانمان منجر شود.
راستش را بخواهید، بیت کوین مانند طبیعت است که همیشه به ما گزینه های مختلفی میدهد. حتی با وجود دوراهیهای اخلاقی، ما را مطمئن میکند که به عنوان درخشانترین وعده فناوری، به فرزندانمان آزادی میدهد.
باید به فکر فرزندان خود باشیم. آزادی از هر چیز دیگری مهمتر است.
منبع:Sepehr Hashemi
پاسخ