به طور کلی، پس از اعلام افزایش 75 پوینتی نرخ بهره در هفته گذشته به خاطر افزایش دوباره CPI، این هفته هم بازار سهام آمریکا عملکرد قدرتمندی را از خود نشان داد. با این حال، اتفاقی که در این هفته بیش از همه توجهات را به خود جلب کرد، ادامه تعدیل نیرو از طرف شرکت های عمومی بزرگ آمریکایی بود.
در روز 8 مرداد ماه، تعداد درخواست های حقوق بیکاری توسط ETA منتشر شد که فقط 1000 عدد کمتر از قله امسال در 261 هزار درخواست کمتر داشت. اگر با این شاخص مهم آشنایی ندارید، باید بگوییم که IJC تعداد درخواست های آمریکایی ها برای دریافت حقوق و مزایای بیکاری پس از اخراج از کار را نشان میدهد.
تحلیل بلاک‌ویر از بازارهای مالی: نسخه 49
این دیتا پوینت در کنار تعدیل نیروهای سنگین از طرف چندین شرکت در این هفته همراه بود. در روز چهارشنبه، شرکت Robinhood اعلام کرد که 23 درصد از کلیه کارکنان خود را اخراج کرده است. ولی همانطور که در نسخه 47 تحلیل بلاک‌ویر به آن اشاره کردیم، وقتی بزرگترین شرکت های آمریکا از نظر تعداد کارکنان، مثل آمازون و والمارت شروع به تعدیل نیرو کنند، شرایط سخت می شود.
در این هفته، آمازون اعلام کرد که مجبور به تعدیل 100,000 نفر از کارکنان خود شده و والمارت هم خبر از اخراج صدها نفر داد. پایش عملکرد کافرمایان بزرگی مثل این دو از درجه اهمیت بالایی برخوردار است زیرا این شرکت ها می توانند تغییرات شدیدی روی چشم انداز اشتغال کل کشور ایجاد کنند.
ولی نکته ای که بسیار حائز اهمیت است، این است که در ماه میلادی ژوئن، مردم بیش از اینکه اخراج شوند، خود از کارشان استعفا داده اند. به تازگی گزارشی توسط اداره آمار کار منتشر شده که نشان می دهد در این ماه، 1.3 میلیون آمریکایی از کار اخراج شده اند و 4.2 میلیون نفر هم استعفا داده اند.
راستش را بخواهید، پیدا کردن یک دلیل منطقی برای این پدیده کمی سخت است. البته، از زمان شروع همه گیری ویروس کرونا در سال 99، شاهد بی میلی مردم به کار بوده ایم ولی با افزایش ترس از رکود اقتصادی، اینکه آمریکایی ها به صورت داوطلبانه خود را وارد وضعیت تردید اقتصادی بکنند، فوق العاده عجیب است.
صبح روز جمعه هم گزارش اشتغال ماه میلادی جولای از طرف BLS منتشر شد. در کمال تعجب، دیدیم که در این ماه 528 هزار شغل جدید ایجاد شده بود.
دیدن دیتا پوینت ها یا چارچوب های متفاوت برای پایش بازار که هر کدام چیز متفاوتی می گویند، بسیار جالب توجه است. از نظر ما، بازار کار بسیار قدرتمند است ولی همانطور که در مقاله هفته قبل هم به آن اشاره کردیم، دلایل زیادی برای کاهش اشتغال در آمریکا وجود دارد.
در روز چهارشنبه، ISM هم داده های ماه جولای برای PMI خدمات منتشر شد. لازم به ذکر است که این یک شاخص از مدیران خرید در صنعت خدمات است که جو و چشم انداز آن ها نسبت به بازار را پایش می کند.
PMI خدمات جولای 56.7 درصد اعلام شد که نسبت به 55.3 درصد افزایش یافته است. این بیست و ششمین ماه بهبود جو برای مدیران خرید حوزه خدمات بود.
دیدن بهبود جو مدیران خرید در حوزه خدمات در عین کاهش جو مثبت مدیران عامل بسیار جالب توجه است. در تصویر بالا، نموداری از بانک Goldman Sachs را مشاهده می کنید که با نظرسنجی درباره اعتماد مدیران عامل از شاخص تولید ناخالص ملی به دست آمده است.
این شاخص به ما می گوید که سطح اعتماد مدیران عامل آمریکا، به شدت پایین تر از میزان کاهش خروجی اقتصادی این کشور است. همانطور که مشاهده می کنید، این وضعیت در دوره های قبل از رکود مثل سال های 2008، 2000 و 1990 هم دیده شده بود.
در روز پنجشنبه، بانک مرکزی انگلیس هم نرخ بهره خود را به میزان 50 پوینت افزایش داد و به 1.75 درصد رساند. این بیشترین میزان افزایش نرخ بهره از سال 1995 تاکنون بود. افزایش نرخ بهره در انگلیس و اتحادیه اروپا، نشان میدهد که فقط آمریکا با خطر ورود به دوره رکود روبرو نیست.
مشکلات موجودی و زنجیره تامین گریبان جهان را گرفته و تاثیر قیمت انرژی در اروپا هم توانسته تاثیر زیادی روی اقتصاد بگذارد. بانک مرکزی انگلیس پیشبینی می کند که نرم تورم CPI انگلیس در ماه میلادی اکتبر به 13 درصد برسد.
در روز سه شنبه، در بازار درآمد ثابت، شاهد جهش قدرتمند بازده اوراق قرضه بودیم. این اتفاق پس از سخنرانی ماری دالی (Mary Daly) رئیس فدرال رزرو ایالت سن فرانسیسکو رخ داد. با اینکه دالی حق رای در جلسه FOMC ندارد، ولی لحن آن به شدت انقباضی و هاوکیش تر از پاول بود و این برای تحرک بخشیدن به بازار کافی بود.
این سخنرانی برای معکوس کردن کنفرانس خبری به شدت داویش پاول در چهارشنبه هفته قبل کاملا کافی بود. همانطور که قبلاً هم در این مقاله تحلیل گفته بودیم، جهش بازارهای مالی در واقع خلاف تلاش های فدرال رزرو برای کاهش تقاضای جمعی است.
لحن دالی به شدت نسبت به رئیس فدرال رزرو امیدواری کمتری داشت و جملاتی مثل این را در کنفرانس خود ایراد کرد:« برنامه ما برای مهار تورم تا پایان خود فاصله زیادی دارد.»، «من اقتصاد ضعیف تری را پیشبینی می کنم.» و «من بازار کار راکدتری را پیشبینی می کنم.»
همانطور که گفتیم، همین سخنان کافی بودند تا باعث ریزش بازار اوراق قرضه شوند. این اتفاق هم یکی از عجایب این هفته بود، زیرا اوراق بهادار خزانه داری معمولاً به عنوان دارایی های «بدون ریسک و امن» در نظر گرفته می شوند. ولی این برای شرایط اقتصادی کندی صدق می کند که تورم نسبتاً پایین باشد.
در شرایط اقتصادی پرتورم، جریان پول نقدی که به هولدرهای اوراق قرضه تعلق می گیرد، کم ارزش می شود و این باعث ریزش قیمت اوراق قرضه و جذابیت کمتر آن ها می شود. از تابستان سال گذشته، شاهد افزایش بازده اوراق قرضه بوده ایم ولی از اواسط خرداد امسال تاکنون، بازده اوراق قرضه کاهش محسوسی داشته است.
از نظر ما، به نظر می رسد که بازار درآمدهای ثابت متصور شده که تورم به اوج خود رسیده، یا حداقل با راه درازی را برای ایجاد قله در پیش دارد. در کمترین حالت، به نظر می رسد که سرمایه گذاران اوراق قرضه به توانایی بانک مرکزی برای کاهش تقاضا و قیمت ها، اعتماد دارند.
اما جهش در بازده اوراق قرضه، یا ریزش قیمت آن ها در روز سه شنبه، ظاهراً نشان دهنده تغییر این نوع تفکر سرمایه گذاران است. رفتار نمودار بازده در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه، به ما می گوید که سرمایه گذاران برای خرید در ریزش های بسیار مشتاق هستند ولی این احتمال وجود دارد که در کوتاه مدت شاهد ادامه افزایش بازده اوراق قرضه باشیم.
به طور کلی، ریزش بازده اوراق قرضه به نفع بازار سهام است، زیرا بازده اوراق خزانه داری (مخصوصاً نسخه 13 هفته ای یا 10 ساله) به عنوان نرخ تخفیف برای محاسبه ارزش کنونی سهم ها استفاده می شود. وقتی بازار «دارایی های بدون ریسک» نزولی است، انتظار برای بازده سهم ها به نسبت بالاتر است.
بازده اوراق قرضه 10 ساله خزانه داری در روز 24 خرداد ماه یک قله ایجاد کرد و شاخص Nasdaq هم 2 روز بعد یک کف جدید ثبت کرد (مشخص نیست که کف نهایی ثبت شده). بدیهی است که در طول سال 2022، رفتار قیمت اوراق قرضه یکی از نشانگرهای قدرتمند رفتار قیمت سهم هاست.
در این هفته شاهد تداوم قدرت هفته پیش بازار سهام بودیم. از نظر من، این هفته دو تفاوت کلیدی داشت: چندین سهم توانستند از سطوح مقاومت خود عبور کنند و شاخص های بازار به سطوح بالای میانگین متحرک کلیدی رسیدند.
تحلیل این هفته را می توانیم با صحبت درباره بریک اوت هایی که این هفته در چندین سهام ثبت شد، شروع کنیم. جمله مهمی که سرمایه گذاران درباره بازار سهام این است: «این یک بازار سهام نیست، بلکه یک بازار برای سهام است.»
در این هفته، چندین سهم مختلف توانستند برای اولین بار در این چرخه، از مقاومت های کلیدی و مهمی عبور کنند. از جمله سهم هایی که توانستند به این موفقیت دست پیدا کنند: COIN، CELH، ENPH، BNTX و UBER هستند.
در طول این چرخه نزولی، شاهد جهش شاخص ها به خاطر حرکت صعودی چند سهم پر قدرت مثل AAPL، MSFT، TSLA، AMZN و… بوده ایم. ولی برای ایجاد یک کف معتبر و واقعی، باید جهش های قیمت را وسعت بازار هم ببینیم.
وسعت بازار به زمانی گفته می شود که چندین و چند سهم از حوزه های مختلف در یک حرکت واحد مشارکت کنند. می توان وسعت بازار را به عنوان پایه و اساس بازار در نظر گرفت. وقتی وسعت کم است، پس سهم های زیادی در افزایش شاخص سهیم نیستند، بنابراین این احتمال وجود دارد که ریزش در یک سهم پر قدرت بتواند شاخص را به زیر بکشاند.
وقتی وسعت بازار زیاد است، نقاط ضعف هم کمتر می شود و این یعنی تقاضا در سهم های کوچکتر به حدی است که ریزش یک سهم پر قدرت نمی تواند تاثیری روی شاخص بگذارد. یکی از اندیکاتورهای مورد علاقه من در سنجش وسعت بازار، اوسیلاتور McClellan است.
همانطور که در کف نمودار بالا مشاهده می کنید، اوسیلاتور McClellan در طول چند هفته گذشته بهبود بسیار خوبی در وسعت بازار را نشان میدهد. افزایش وسعت نشانگر آن است که اعتماد به سرمایه گذاران بازگشته زیرا رفته رفته سهم های بیشتری جهش می کنند.
با توجه به این موضوع، شاخص ها از سطوح حمایت و میانگین متحرک های خود هم فاصله گرفته اند. به عبارت ساده تر، باید بگوییم که بازار در حال ایجاد یک پولبک یا تثبیت است.
شاخص S&P حالا از میانگین متحرک 21 روزه خود 3.7 درصد فاصله گرفته است و میانگین 50 روزه آن هم فاصله 5.4 درصدی با قیمت نقدی دارد. لازم به ذکر است که آخرین قله این نمودار که در روز 9 فروردین ثبت شد، با فاصله 4.4 درصدی نمودار از میانگین متحرک 21 روزه و 5 درصد از میانگین متحرک 50 روزه همراه بود.
با نگاهی به چند سال گذشته، فاصله گرفتن این شاخص از SMA21 و SMA50 به ترتیب 3 و 5 درصد بسیار نادر بوده است. به طور کلی، زمانی که فاصله نمودار از این میانگین متحرک ها بیش از اعداد ذکر شده می شود، خریداران خسته می شوند.
با این وجود، همواره احتمال ادامه جهش های بازار سهام وجود دارد و از طرف دیگر، تداوم ریزش های بازده اوراق قرضه و همچنین شاخص دلار (DXY) می تواند به افزایش تکانه این حرکات صعودی کمک کند. ولی همانطور که به آن اشاره کردم، این یک بازار برای سهام است، پس نگاه به سهم های پر قدرت می تواند دیدگاه بهتری نسبت به حرکات آینده به ما بدهد.
با بسته شدن بازار در روز پنجشنبه، AAPL کندل روزانه خود را با فاصله 7.2 درصدی از SMA21 بست و MSFT هم 5.6 درصد فاصله گرفته است. در کنار این دو، فاصله سهم های TSLA و AMZN و GOOGL هم از میانگین متحرک های 21 روزه خود به ترتیب 13.5 و 14.3 و 4 درصد بود.
انتظار داشتن از هر اتفاقی، معقولانه ترین کار در شرایط کنونی است ولی قطعاً انتظار یک پولبک یا تثبیت در هفته های اخیر را هم داریم. همچنین لازم به ذکر است که تورم جولای در روز 19 مرداد ماه منتشر خواهد شد و این می تواند تاثیر شگرفی روی بازار بگذارد.
سهم های مرتبط با کریپتو
با انتظار چندین خبر مهم و بزرگ، این هفته در سهم های مرتبط با کریپتو هم هفته هیجان انگیزی بود. در روز پنجشنبه، صرافی کوین بیس اعلام کرد که قابلیت های حضانتی، کارگزاری و خدمات معاملاتی را به مشتریان شرکت مدیریت سرمایه BlackRock ارائه خواهد کرد. با بسته شدن بازار سهام در روز پنجشنبه، COIN بهترین هفته تاریخ خود را پشت سر گذاشت و توانست رشدی 41 درصدی را ثبت کند.
با این وجود، COIN هنوز از قیمت عرضه اولیه خود در سطح 381 دلار، فاصله 77 درصدی دارد. ولی قطعاً دیدن این که بزرگترین شرکت مدیریت سرمایه جهان (با سرمایه تحت مدیریت 10 تریلیون دلاری) به مشتریان خود خدمات کریپتویی ارائه می کند، خبر بدی نیست.
در روز سه شنبه، میکرواستراتژی هم گزارش مالی خود در سه ماهه دوم را منتشر کرد. با اینکه MSTR یک شرکت ذاتاً کریپتویی نیست ولی استراتژی بیت کوین این شرکت قطعاً سروصدای زیادی به پا کرده است.
لازم به ذکر است که تصویر بالا از سرمایه گذاری های این شرکت بسیار جالب توجه است. از زمان تبدیل شدن به اولین شرکت سهامی عامی که از استاندارد بیت کوین استفاده می کند، سهام این شرکت توانسته از بسیاری از دارایی های بازارهای مالی عملکرد بهتری داشته باشد.
عامل صرف ریسک که در هنگام قیمت گذاری سهام استفاده می شود، قطعاً برای افزایش محبوبیت و تقاضا برای MSTR و حتی ثبت عملکردی بهتر از بیت کوین کافی بوده است.
ولی یکی از مهمترین اخبار پیرامون این شرکت، کناره گیری مایکل سیلور (Michael Saylor) از نقش مدیریت عامل و گزینش سمت مدیر اجرایی است. از نظر ما، این بهترین اقدام سیلور بود. او حالا آزادی بیشتری برای تمرکز روی استراتژی بیت کوین و آموزش بیشتر جامعه دارد و فعالیت های روزانه میکرواستراتژی دیگر فعالیت های خود را محدود نمی کند. در روز انتشار این خبر، قیمت MSTR بیش از 13 درصد جهش کرد.
به جز این موارد، چندین سهم مرتبط با کریپتو هم حرکات قدرتمندی از خود نشان دادند. از نظر من، قوی ترین سهم های این هفته این گروه: CORZ، MSTR، RIOT، COIN، MARA، HIVE و SI بودند.
شرکت ماینینگ Core Scientific با سهم CORZ به طور اختصاصی در این هفته خوش درخشید. هفته گذشته، در خبری آمد که این شرکت توانسته یک قرارداد غیر عمومی را با شرکتی دیگر برای افزودن 75 مگاوات دستگاه ASIC امضا کند. انتظار می رود که با بکارگیری کامل این دستگاه ها، درآمد سالانه CORZ حدود 50 میلیون دلار افزایش یابد.
از روز 9 تیر ماه تاکنون، سهام CORZ بیش از 87.9 درصد افزایش یافته است. هفته گذشته و پس از انتشار خبر افزایش عملیات 75 مگاواتی این شرکت، CORZ توانست تنها در یک هفته رشدی 37 درصدی را ثبت کند. این در حالی است که MSTR 1.5 درصد افزایش، COIN حدود 11 درصد کاهش، RIOT نیز 2.8 درصد افزایش و بیت کوین 3.2 درصد رشد را ثبت کردند.
لازم به ذکر است، با اینکه این مقاله تحلیلی هیچگونه توصیه سرمایه گذاری به افراد نمی دهد ولی حرکت بازگشتی CORZ در روز پنجشنبه و همچنین ایجاد فاصله از میانگین متحرک ها، نشان می دهد که پولبکی بزرگ در راه است. علاوه بر این، سهم قیمت پایین و میانگین حجم معاملاتی دلاری 14.4 میلیون دلار باعث شده که CORZ به سهمی به شدت غیر جاری تبدیل شود.
مثل همیشه، در جدول بالا هم عملکرد هفتگی سهم های مرتبط با کریپتو را در کنار مقایسه عملکرد آن ها با میانگین، بیت کوین و صندوق WGMI آورده ایم.
استخراج بیت کوین
همانطور که در نسخه های قبلی تحلیل بلاک ویر هم به آن اشاره کرده بودیم، روبان های هش (نمودار زیر) برای زمان وقوع رویداد تسلیم ماینر به کار می آید. شاخص روبان های هش توسط Charles Edwards خلق شده است. لازم به ذکر است که رویداد تسلیم ماینر زمانی رخ می دهد که درصد قابل توجهی از دستگاه های فعال در شبکه برای مدت زمان زیادی خاموش شوند.
دوره رویداد تسلیم کنونی ماینرها در روز 17 خرداد ماه امسال آغاز شد و تا این لحظه مدت زمان قابل توجهی را گذرانده است. این نکته حائز اهمیت است که رویداد تسلیم ماینرها اهمیت بالایی دارد زیرا نشان می دهد که تعداد زیادی از دستگاه ها دیگر فعالیت نمی کنند.
از روز 17 خرداد تاکنون، دستگاه های جدید و قوی ترین توسط ماینرهای خصوصی و عمومی بکار گرفته شده اند. با این حال، به تعداد قابل توجهی از دستگاه های ماینر قدیمی تر از شبکه خارج شده اند و این باعث شده که نرخ هش و سختی شبکه کاهش قابل توجهی داشته باشند.
اگر دیگر کف قیمتی جدیدی نمودار بیت کوین ثبت نشود، می توان انتظار داشت که رویداد تسلیم ماینرها در شهریور و مهر ماه به پایان برسد. در واقع، این احتمال بسیار بالاست که کف نمودار سختی شبکه هم ایجاد شده است، زیرا کف های جدیدی در نمودارهای بیت کوین و سهام ندیده ایم.
جدیدترین و مشابه ترین رویداد تسلیم ماینرهای بیت کوین در اواخر روند نزولی سال 2018 رخ داد. البته تا آن زمان تاکنون، رویدادهای تسلیم دیگری هم رخ داده ولی عامل اصلی آن ها به جای روند نزولی طولانی مدت، عوامل بیرونی و غیر طبیعی مثل ممنوعیت ماینینگ توسط چین، فصل باران چین، هاوینگ 2020 و بحران نقدینگی مارس 2020 بوده اند.
رویداد تسلیم سال 2018 که مشابه ترین مورد به هم اکنون است، 73 روز طول کشید که البته با ایجاد کف روند نزولی هم همراه بود.
اگر دوره تسلیم ماینر کنونی هم 73 روز به طول انجامد، باید انتظار داشت که دوره تسلیم کنونی در روز 28 مرداد ماه به پایان برسد. هیچ تضمینی ندارد که تسلیم کنونی همچون سال 2018 باشد، ولی می توان انتظار داشت که این دوره تسلیم تا مهر ماه به پایان برسد، البته اگر بیت کوین ریزش دیگری را ثبت نکند.
منبع : Blockware Intelligence
پاسخ