بعد از اعلام CPI بیشتر از حد انتظار در هفته گذشته، افراد زیادی انتظار چنین حرکت قدرتمندی در بازار سهام این هفته را نداشتند. همانطور که در نسخه قبلی تحلیل بلاک‌ویر شرح دادیم، به نظر می رسد که این از نوع رویداد «تو شایعه بفروش، تو خبر بخر» بود. اگر این بخش از تحلیل هفته گذشته را از دست داده اید، در هفته گذشته ریزش دو شاخص اصلی بازار را در فاصله 2 روز مانده به اعلام CPI و شایعه مقدار بیشتر آن، بررسی کرده بودیم.
تحلیل بلاک‌ویر از بازارهای مالی: نسخه 47
بازار تقریباً هیچگاه کاری که توده مردم انتظار دارند را انجام نمی دهد و در حالی که توافق کلی بین مشارکت کنندگان بازار این است که CPI بیشتر به معنای سقوط سهم هاست، بازار نشان داد که به کلی فکر دیگری در سر دارد. بازار سهام عاشق جهش های اواخر روندهای نزولی است.
با افزایش قدرت و سرعت رالی خلاف جهت روند، می بینیم که سهامداران برای رسیدن به سود شروع به فروش پوزیشن های خود می کنند. ولی اگر این رالی جهش های بزرگی در راه داشته باشد، خواهیم دید که برخی از تریدرهای شورت مجبور به پوشش پوزیشن خود می شوند و یا FOMO به رفتار آن ها بازمی گردد.
این دقیقاً همان چیزی است که این هفته شاهد آن بودیم. با ادامه رالی نمودار، شاهد افزایش بازده شورت در صندوق ETF نزدک QQQ بودیم. همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، حجم پوزیشن باز شورت در روز پنجشنبه کاهش یافت، زیرا تریدرها مجبور به ثبت ضرر و خرید پوزیشن های شورت خود شدند.
ولی تغییرات حجم پوزیشن های شورت در این هفته بسیار کم بود. بنابراین عوامل دیگری هم در رالی این هفته دخیل بوده اند که در ادامه به معرفی و بررسی آن ها خواهیم پرداخت.
این ترس درونی در سرمایه گذاران که به خود می گویند «امکان ندارد که کف روند نزولی این باشد.» همان دیوار نگرانی است که نمودار در اواخر روند نزولی از آن بالا می رود! این اتفاق به بازار اجازه می دهد که سرمایه جانبی را به تدریج وارد خود کند، زیرا مشارکت کنندگان بازار در آخر مطمئن می شوند که رفتار قیمت، بر روند صعودی دلالت دارد.
ولی سوال اینجاست که آیا این واقعاً کف روند نزولی است؟ پاسخ کوتاه این است: اصلاً نمی دانم. چیزی که از آن مطمئن هستم، این است که بازارهای مالی بیشتر از شکست یک روند، تمایل دارند که آن را ادامه دهند.
البته این حقایق که نمودار قیمت شاخص های اصلی بازار، خط روند نزولی چندین ماهه خود را شکستند، میانگین متحرک های کوتاه مدت به بالای بلند مدت ها رسیدند، چند سهم مشخص از محدوده تثبیت و بی روند خود بریک اوت کردند و بازده اوراق قرضه خزانه داری هم روند نزولی به خود گرفته، باعث شده که باور کنیم جهش های فعلی، چیزی بیشتر از رالی خلاف جهتی است که در گذشته هم شاهد آن بوده ایم.
علاوه بر این موضوع، در روند نزولی سال های 02-2000 با 6 رالی بیش از 10 درصد همراه بود و در سال های 09-2007 هم 4 جهش این چنینی رخ داد. جالب اینجاست که چرخه نزولی سال 2000 حتی چند رالی بیش از 50 درصدی هم تجربه کرد! بازارهای مالی در دور کردن تریدرها از نظم خود و گرفتار FOMO کردن آن ها بسیار خوب عمل می کند.
با اینکه رفتار قیمت این روزها بسیار قوی به نظر می رسد، هنوز بعید است که این جهش را کف روند نزولی بنامیم. ولی هیچکس از آینده مطمئن نیست و به همین خاطر است که اگر از این نقطه قصد باز کردن پوزیشن بلند مدت دارید، مدیریت سرمایه از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
در روز دوشنبه، نمودار Nasdaq توانست خط روند نزولی چندین ماهه خود را بشکند و کاملاً به بالای میانگین متحرک 50 روزه (موج قرمز رنگ) برسد. البته در اواسط همین روز، خبر کاهش استخدام نیرو شرکت اپل و همچنین توقف هزینه برای چند پروژه باعث شد که این شاخص بازگشت نزولی داشته باشد و دوباره به زیر SMA50 و خط روند نزولی کشیده شد.
ولی این بازگشت در مقایسه با میانگین 50 روزه، حجم معاملات کمتری داشت. با باز شدن بازار در روز سه شنبه، باز هم شاهد ادامه جهش بودیم و این بار شاخص Nasdaq توانست به راحتی سطح مقاومت مهم 11,700 دلار را پشت سر بگذارد. این رالی تا زمان بسته شدن بازار در روز پنجشنبه، سبک بال به کار خود ادامه داد.
ولی تا روز جمعه، از چند محدوده حمایتی مثل خط افقی رسم شده در بالا و میانگین متحرک های اصلی، فاصله خوبی گرفته ایم. به نظر می رسد که تست دوباره سطح مقاومت قبلی در 11700 دلار، احتمال بالایی داشته باشد زیرا این سطح هم اکنون با میانگین متحرک نمایی 10 روزه یکسان است.
با اینکه این احتمال وجود دارد که نمودار Nasdaq به سطوح بالاتر نیز برود، ولی جهش در روندهای نزولی معمولاً با عکس العمل سریع خرس ها مواجه می شوند. حالا که چند سطح مقاومت مهم شکسته شده است، بازار سهام (و شاخص ها) حتماً این نقاط پیووت را تست خواهند کرد تا سرمایه گذاران ضعیف تر را از بازار خارج کنند.
با اینکه اطمینان از اینکه بازار سهام از وضعیت بحرانی و نزولی خود خارج شده، کاملاً غیر ممکن است ولی این جهش ها خبر از تمایل دوباره سرمایه به ورود به دارایی های پرریسک میدهند.
با مقایسه قیمت های اوراق قرضه خزانه داری با اوراق بهادار پر بازده و درآمد ثابت، می توانیم به خوبی درک کنیم که دقیقا سرمایه گذاران تا چه مقدار نسبت به دارایی های پرریسک متمایل هستند.
از آنجایی که بازده اوراق قرضه برای همه سرمایه گذاران بازارهای مالی اهمیت به شدت بالایی دارد. تاکنون چندین بار هم در این مقاله تحلیلی درباره تاثیر سود اوراق قرضه روی ارزش گذاری و قیمت سهم ها صحبت کرده ایم. بازار اوراق قرضه، بزرگترین بازار مالی آمریکا است بنابراین درک جو تریدرهای اوراق قرضه می تواند دیدگاه خوبی نسبت به آینده دیگر دارایی ها ایجاد کند.
IEI یک صندوق ETF است که اوراق قرضه خزانه داری با سررسید کوتاه تر را پایش می کند، مخصوصا با سررسید های 3 تا 7 ساله. این نوع اوراق بهادار، به عنوان دارایی های بدون ریسک در نظر گرفته می شوند زیرا صادر کننده آن ها دولت آمریکا است و به همین خاطر، تعویق پرداخت سود آن ها به شدت بعید است.
از طرف دیگر HYG یک صندوق ETF است که اوراق قرضه های پربازده را زیر نظر می گیرد. این اوراق قرضه توسط شرکت هایی صادر شده که نیاز به سرمایه دارند و توسط موسسات Standard & Poor و Moody در رتبه احتکار آمیز و غیر سرمایه گذاری قرار گرفته اند، زیرا احتمال اینکه صادر کننده قادر به پرداخت سود نباشد، بسیار زیاد است. با افزودن ریسک عدم پرداخت سود، این نوع از اوراق برای تشویق سرمایه گذاران بازده بیشتری پرداخت می کنند.
اوراق پربازده که به آن ها اوراق بنجل هم گفته می شود، در زمره دارایی های پرریسک قرار می گیرند. از این رو، با مقایسه قیمت این نوع از اوراق با اوراق خزانه داری بدون ریسک، می توانیم میزان گرایش به رفتار پرریسک یا بدون ریسک را بسنجیم.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، اختلاف بین IEI و HYG در 3 هفته اخیر ریزشی مداوم داشته است. این یعنی در مقایسه با اوراق قرضه بدون ریسک، مقدار سرمایه بیشتری وارد دارایی های پر ریسک می شود.
تا روز پنجشنبه، این قوی ترین هفته برای اوراق بنجل از اردیبهشت ماه امسال تاکنون بود، از این رو انتظار می رود که این سرمایه در ادامه وارد بازار سهام نیز بشود.
اوراق خزانه داری معمولا در دوره های کاهش خروجی اقتصادی عملکرد خوبی از خود نشان میدهند، زیرا خاصیت «بدون ریسک» بودن آن ها مثل اسفنج عمل می کند و سرمایه موجود در بازارهای پر ریسک را به خود جذب می کند. ولی در چه های نزولی تورم دار، این اوراق بهادار هم مثل دارایی های پر ریسک عمل می کنند، مخصوصاً اوراقی با سررسید بلند مثل 2، 5، 10 یا 30 ساله.
دلیل این پدیده این است که در دوران تورم، آینده جریان پول این اوراق به شدت کم ارزش می شود. اگر بدانید که قدرت خرید یک سرمایه قرار است در پایان سررسید یک اوراق قرضه به شدت کم شود، چرا باید آن سرمایه را درگیر بازاری کنید که سالانه مقدار کمی سود پرداخت می کند؟
این حقیقت که شاهد کاهش سود اوراق قرضه (افزایش قیمت آن) بوده ایم و این اتفاق با کاهش شدید سود اوراق بنجل و افزایش قیمت سهم ها همراه بوده، برای سرمایه گذارانی که به دارایی های پر ریسکی مثل بیت کوین و سهام رشدی تمایل دارند، بهتر است.
با وجود این موضوع، این اتفاق می تواند فدرال رزرو را مجبور کند که نرخ بهره را در هفته بعد 100 پوینت افزایش دهد. ولی راجع به احتمال این موضوع در ادامه صحبت خواهیم کرد.
علاوه بر این، شاخص دلار آمریکا هم در هفته گذشته شروع به اصلاح کرده است. دلار آمریکا اصلی ترین واحد پولی برای معاملات جهانی است، بنابراین وقتی ارزش آن افزایش می یابد، اقلام صادراتی آمریکا گران تر می شود، بدهی آمریکایی ها با ارزش تر می شود، کالاها در کشورهای غیر دلار گران تر می شود و بودجه دولت آمریکا هم ارزش بیشتری پیدا می کند.
DXY ارزش دلار آمریکا را در مقایسه با شاخصی از دیگر ارزهای خارجی می سنجد. وقتی DXY افزایش می یابد، دلار آمریکا نسبت به دیگر ارزهای فیات جهان ارزش بیشتری پیدا می کند.
قیمت سهم ها نیز با توجه به اطلاعات بالا ریزش می کنند، زیرا سرمایه گذاران متوجه تاثیر عکس افزایش شاخص DXY می شوند. این هفته، شاخص DXY ریزش داشت و به نظر می رسد که این اتفاق به افزایش کوتاه مدت اعتماد سرمایه گذاران هم کمک کرده است.
بزرگترین خبر این هفته که یکی از اصلی ترین دلایل افزایش شاخص های سهام بود، گزارش درآمدهای تسلا بود که پس از بسته شدن بازار روز چهارشنبه منتشر شد. با اینکه در نگاه اول، این گزارش خبر از کاهش سودآوری این شرکت می داد، بازار اما هیچ اهمیتی به آن نداد. شرکت تسلا گزارش کرده که رشد درآمد سالانه آن 57 درصد بوده، در حالی که در سه ماهه قبل این عدد 246 درصد گزارش شده بود. رشد درآمد سالانه هم 42 درصد اعلام شده که در سه ماهه قبلی 81 درصد بود. در ضمن در این سه ماهه، شاهد اولین کاهش میزان فروش خودرو از سه ماهه اول 2020 بوده ایم.
اما چرا این اطلاعات را به اشتراک می گذاریم؟ زیرا TSLA چهارمین نام بزرگ در شاخص Nasdaq Composite است و با اینکه AAPL اپل، MSFT مایکروسافت و AMZN آمازون از این سهم بزرگ تر هستند، ولی این شاخص رفتار قیمت TSLA را به شدت دنبال می کند.
در روز چهارشنبه، این سهام توانست با 50 درصد حجم معاملات بیشتر از میانگین 50 روزه، حدود 10 درصد رشد کند و سطح مقاومت حوالی 760 دلار را پشت سر بگذارد. این قدرت واضح در رفتار قیمت، باعث شد که شاخص ها جهش کنند و سرمایه گذاران هم مطمئن شوند که این رالی می تواند چشمگیر باشد.
حالا که بازار سهام را به صورت اجمالی بررسی کردیم، نوبت به آن رسیده که با لنز کلان نگاهی به بازارها باندازیم، زیرا این بازارها به شدت تحت تاثیر عوامل کلان قرار می گیرد. هدف کنونی فدرال رزرو این است که با تخریب تقاضای جمعی، تورم را کاهش دهد. قیمت بیشتر بازار سهام هیچ کمکی به تحقق این هدف نمی کند زیرا ثروت بیشتر مصرف کنندگان/سرمایه گذاران عرضه بیشتر ایجاد می کند.
در وضعیت اقتصادی کنونی، افزایش قیمت دارایی ها فقط فدرال رزرو را مجبور می کند که با شدت بیشتری نرخ بهره را افزایش دهد. جلسات کمیته بازار باز فدرال رزرو در روز چهارشنبه قرار است میزان افزایش نرخ بهره را اعلام کند.
ابزار FedWatch ارائه شده توسط CME Group در حال حاضر احتمال افزایش 75 پوینتی نرخ بهره در این هفته را 73 درصد اعلام کرده است. با اینکه رالی کنونی بازار نشان دهنده انتظار سرمایه گذاران برای افزایش 75 پوینتی نرخ بهره است، جهش 5 درصدی Nasdaq در روز پنجشنبه می تواند در تصمیم گیری فدرال رزرو تاثیر گذار باشد.
رشد 1 درصدی نرخ بهره فدرال رزرو، اتفاقی است که می تواند مانع عظیمی برای این رالی باشد، بنابراین بسیار مهم است که نتیجه جلسه FOMC در این هفته را زیر نظر بگیریم.
سهم های مرتبط با کریپتو
این هفته برای سهم های مرتبط با کریپتو هفته جذابی بود. عدم نقدینگی کلی این سهم ها به معنای آن است که ورود سرمایه در هفته گذشته باعث جهش های بزرگی در نمودار سهم ها شد.
در مقایسه با میانگین هفتگی، حجم معاملات برخی از سهم ها به شدت افزایش یافته است، بنابراین ترکیب عدم نقدینگی نسبی و انباشت با حجم زیاد باعث شده که برخی از این سهم ها رشد بسیار خوبی داشته باشند.
برخی از قوی ترین سهم های این هفته MARA، SI و HUT بودند که تا بسته شدن بازار در روز پنجشنبه، به ترتیب 68، 52 و 43 درصد رشد داشته اند.
با اینکه بخش بزرگی از این حرکت را می توان به عوامل کلی بازار و تمایل به سمت دارایی های پرریسک نسبت داد، ولی هم اکنون در اوج دوره گزارش درآمد هم هستیم. در روز سه شنبه، Silvergate Capital (SI) گزارش سه ماهه دوم خود را منتشر کرد و بازار هم بسیار از گزارش SI راضی بود زیرا این سهم در روز چهارشنبه رشدی 16 درصدی را ثبت کرد.
اعداد مثبت و امیدوارکننده SI به خوبی توانست راه را برای افزایش قیمت دیگر سهم های مرتبط با کریپتو هموار کند. البته این احتمال هم وجود دارد که این سهم ها نسبت به سطح انتظار سرمایه گذاران در سال 2022، واکنش بیش از حد از خود نشان میدهند.
ولی SI اولین سهم مرتبط با کریپتو است که گزارش مالی سه ماهه دوم خود را منتشر کرده و یک نقطه داده برای تصمیم گیری نهایی کافی نیست. علاوه بر این، هر شرکتی با دیگری تفاوت دارد و شباهت زمینه فعالیت آن ها نیز هیچ تاثیری روی گزارش های مالی آن ها ندارد.
طبق معمول، جدول بالا هم نشان دهنده عملکرد هفتگی چند سهم مرتبط با کریپتو است که البته با عملکرد بیت کوین و میانگین آن ها نیز مقایسه شده است.
تحلیل آنچین بیت کوین
در هفته گذشته، بیت کوین با ثبت بزرگترین کندل سبز هفتگی از فروردین امسال و زمانی که لونا در حال افزایش ذخایر بیت کوین خود بود، توانست سطح میانگین متحرک 200 هفته ای را پس بگیرد.
نمودار قیمت بیت کوین یکی از بیشترین انحراف ها از روند 200 روزه خود را تجربه کرده است، تنها زمان هایی که این اتفاق افتاده را در نمودار زیر مشاهده می کنید.
از دیدگاه ساختار روزانه نمودار قیمت، BTC/USD توانست از محدوده بی روندی که در ماه گذشته در آن گیر کرده بود، خارج شود و حتی نقطه بریک اوت و میانگین متحرک 200 هفته ای را دوباره تست کند. در حال حاضر، نمودار قیمت شرایط خوبی برای ادامه حرکت صعودی خود دارد. برای تکذیب این ایده، نمودار قیمت بالای به محدوده قبلی خود و زیر خط آبی رنگ کشیده شود تا بریک اوت شکست بخورد. لازم به ذکر است که بریک اوت های شکسته خورده، به اندازه بریک اوت های واقعی مهم هستند.
سطح 28000 دلار به عنوان یک مقاومت مهم، با تست دوباره مبنای هزینه هولدرهای کوتاه مدت هم همراه شده است، اتفاقی که در روند نزولی سال 2018 چهار مرتبه رخ داد. بحث روانی پشت این پدیده این است که وقتی نمودار قیمت، از پایین به مبنای هزینه گروهی خاص می رسد، مشارکت کنندگان آن گروه شروع به خروج از بازار با قیمت ورودی خود می کنند. این تلاقی باعث می شود که سطح 28000 دلار، اهمیت بسیار بیشتری هم داشته باشد.
با نگاهی به دفتر سفارشات، می بینیم که در صرافی کوین بیس، سطح تقاضا به شدت افزایش یافته و سفارش های خرید از 20,000 تا 10,000 دلار انباشته شده اند اما هیچ تقاضای خرید در سطوح بالاتر دیده نمی شود. همچنین می توانید به پروفایل حجم سطوح قیمت کنونی با حوالی 28000 دلار را نیز مشاهده کنید. این گپ در حجم معاملات نشان میدهد که فشار فروش در نواحی پایین بسیار کم است و بنابراین موجودی زیادی در این نواحی وجود ندارد.
در بازار مشتقات، سود باز قراردادهای دائمی در مبنای قطعی و نسبی شروع به افزایش کرده است. همچنین در هفته های اخیر، شاهد افزایش قابل توجه قراردادهای آتی هم بوده ایم.
وقتی برای سنجش تمایل پوزیشن گیری تریدرها به فاندینگ ریت نگاهی می اندازیم، شاهد وضعیتی خنثی در ماه اخیر خواهیم بود که نشان دهنده کمبود اعتماد به حرکات آینده بازار است. در هفته گذشته، فاندینگ ریت اندکی مثبت شده است. با توجه به این موضوع، با ریزش نمودار قیمت و ورود دوباره به محدوده قبلی، همه پوزیشن های لانگ به تله می افتند و این باعث کاهش دوباره سود باز می شود. از طرف دیگر، اگر نمودار قیمت در بالای سطح بریک اوت (22,000 دلار) باقی بماند، احتمال ادامه جهش ها بیشتر می شود.
همبستگی بیت کوین با نرخ بهره فدرال رزرو به معکوس بودن خود ادامه داده است. اگر این وضعیت را با همبستگی موجودی پول M2 ترکیب کنیم، خواهیم فهمید که بیت کوین یک پوشش ریسک عالی در برابر کاهش ارزش پول است.
از دیدگاه تحلیل آنچین، یکی از شاخص هایی که در هفته های گذشته به آن توجهی نداشتیم، هولدرهای بلند مدت (LTH) است. هولدرهای بلند مدت در حال حاضر، تحت چنان فشاری هستند که نظیر آن را در دفعات معدودی دیده ایم: سال های 2012، 2015 و 2018. این وضعیت زمانی رخ می دهد که نمودار قیمت به زیر مبنای هزینه هولدرهای بلند مدت کشیده شود و این گروه از هولدرهای صبور مجبور شوند کوین های خود را در زیر قیمت خرید عرضه کنند.
شاخص دیگری که تاکنون به اندازه کافی به آن نپرداخته ایم، نسبت مارکت کپ استیبل کوین ها (USDT و USDC) به مارکت کپ کلی بازار کریپتو است. هر زمانی که این نمودار به کف کانال می رسد، یعنی سرمایه بسیار زیادی وارد بازار و کوین های مختلف شده و خریدار کمی در بازار باقی مانده است.
عکس این موضوع هم زمانی است که نمودار این نسبت، به سقف کانال برسد و نشان دهنده سطوح کف/انباشت روند نزولی باشد. تاکنون این نمودار این نسبت، به خوبی عمل کرده و باعث شده که بازار کریپتو اندکی صعود کند. در واقع این پدیده حاکی از آن است که مارکت کپ کریپتو با سرعتی بیشتر از استیبل کوین ها در حال افزایش است.
اتفاق جالب دیگری که این هفته رخ داد، تغییر جایگاه دو صرافی برتر بازار کریپتو از لحاظ ذخایر بیت کوین بود. بنابر گزارش وبسایت گلسنود، بایننس حالا با پشت سر گذاشتن کوین بیس، بزرگترین ذخایر بیت کوین جهان را دارد.
استخراج بیت کوین
همانطور که در نسخه های قبلی تحلیل بلاک‌ویر هم اشاره کرده بودیم، روبان هش (نمودار زیر) به خوب هرگونه تسلیم ماینرها را نشان می دهد. لازم به ذکر است که تسلیم ماینرها زمانی رخ می دهد که درصد قابل توجهی از ماینرها مجبور به توقف فعالیت شوند.
اتفاقی که به نظر می رسید در اواسط ماه گذشته، باعث توقف رویداد تسلیم ماینرها شود، حالا بدتر شده است. با این وجود، دلیل زیادی دارد که رویداد تسلیم کنونی را نزدیک به اواخر دوره خود بدانیم.
اگر نمودار قیمت بیت کوین، کف عمیق تری ایجاد نکند، می توان انتظار داشت که رویداد تسلیم ماینرها تا شهریور یا مهر ماه امسال به پایان برسد.
در روز پنجشنبه، دیدیم که سختی شبکه بیت کوین سقوط 5 درصدی را تجربه کرد. این بزرگترین ریزش سختی شبکه، از زمان اعلام ممنوعیت ماینینگ توسط دولت چین است. این اتفاق باعث شده که سختی شبکه ریزشی از قله تاریخی ثبت شده در اردیبهشت ماه خود، فاصله 11.4 درصدی بگیرد. لازم به ذکر است که سقوط سختی شبکه (تسلیم ماینرها) به دو دلیل رخ می دهد.
- دستگاه هایی با بهره وری کم مجبور به توقف فعالیت شوند.
- کمبود انرژی برق در ایالت های تگزاس و کنتاکی باعث شده که ماینرهای این دو ایالت مجبور به توقف فعالیت شوند.
با توجه به اینکه قیمت بیت کوین حالا در بالای سطح قیمت 20,000 دلار تثبیت شده است، این امکان وجود دارد که این کف سختی شبکه باشد. به زودی دستگاه های S19XP شروع به کار می کنند و ماینرهای ضعیف هم خیلی وقت است که از شبکه اخراج شده اند. با این وجود، اگر بازار سهام آمریکا کف های جدیدی ایجاد کند، بیت کوین هم دنباله رو آن خواهد بود و این می تواند فشار بسیار بیشتری روی ماینرها ایجاد کند.
قیمت هش بیت کوین در روز 29 خرداد ماه در سطح 0.08 دلار به کف خود رسید. لازم به ذکر است که قیمت هش، مقدار درآمد هر ASIC به ازای هر تراهش در روز است. یک دستگاه S19XP با قدرت 140 تراهش کار می کند، از این رو، با این قیمت هش روزانه 11.2 دلار درآمد ایجاد می کند. البته قیمت هش کنونی حوالی 0.11 دلار است که رشدی 37 درصدی را نشان می دهد. با قیمت کنونی، هر دستگاه S19XP روزانه 15.3 دلار درآمد ایجاد می کند.
البته تعیین کف برای نمودار قیمت هش تقریبا غیر ممکن است، ولی نشان دهنده آن است که سختی شبکه در حال کاهش و قیمت بیت کوین هم در ماه های آینده کف قیمت جدیدی ایجاد خواهد کرد.
منبع : Blockware Intelligence
پاسخ