از نظر بازار کالا، ضعف در نمودار قیمت نفت خام یک مسئله مهم در رویدادهای این هفته است. در حال حاضر، نفت WTI در این هفته 4.08 درصد ریزش داشته و بعد از ثبت قله 124 دلار در هفته گذشته، حالا با قیمت هر بشکه 105 دلار معامله می شود.
در بازار سهام اما این هفته یک جهش پر قدرت را مشاهده کردیم، بنابراین بیاید به برخی از عواملی که باعث شد خریداران دوباره به بازار سهام برگردند، اشاره کنیم. با وبسایت خانه ترید همراه باشید.
تحلیل بلاک‌ویر از بازارهای مالی: نسخه 43
کاهش قیمت نفت خام به خاطر بیانیه کاخ سفید مبنی بر معافیت سه ماهه مالیات بر بنزین و دیزل است که می تواند انگیزه ای برای تولید بیشتر محصولات نفتی باشد. با اینکه بعید است چنین اقداماتی مانع افزایش قیمت بیشتر نفت خام شود، ولی از نظر بسیاری از تحلیلگران این محکم ترین اقدام بایدن برای کاهش هزینه انرژی تا این لحظه از شروع ریاست جمهوری وی بوده است.
قبل از ادامه تحلیل بازارهای مالی و تحلیل آنچین بیت کوین، بهتر است به مهمترین و ابتدایی ترین مفهوم اقتصاد کلان، یعنی عرضه و تقاضا نگاهی باندازیم.
لازم به ذکر است که تعادل بین قیمت و کمیت، یا قیمت بازار و کمیت یک کالای مشخص زمانی ایجاد می شود که خطوط عرضه و تقاضا یکدیگر را قطع کنند. بنابراین وقتی عرضه افزایش می یابد، و خط S به سمت راست حرکت می کند، میزان قیمت و کمیت به پایین منحنی تقاضا کشیده می شود و این باعث کاهش قیمت می شود.
کاخ سفید با انگیزه بخشی به شرکت های تولید کننده محصولات نفتی و عرضه بیشتر به بازار در صدد کاهش قیمت انرژی است. البته این اتفاق به صورت طبیعی هم در بازار آزاد می افتد، زیرا افزایش قیمت یک کالا باعث می شود که تولید آن سود بیشتری داشته باشد، ولی با این وجود کاخ سفید معتقد است که برای افزایش سرعت این پروسه به کمک بیشتری نیاز است.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، آمریکا در حال حاضر روزانه 12 میلیون بشکه نفت تولید می کند که البته از ابتدای سال تاکنون رشدی 200 هزار بشکه ای داشته است. البته افزایش تولید نفت خام با روشن کردن سکوهای نفتی یا اضافه کردن سکوهای جدید یک پروسه به شدت پر هزینه، زمان گیر و نیرو بر است.
از این رو به احتمال زیاد معافیت مالیاتی 3 ماهه، به اندازه ای نیست که بخواهد انگیزه چندانی به تولید بیشتر نفت بدهد، مخصوصا در شرایطی که با افزایش نرخ بهره فدرال رزرو، هزینه سرمایه هم بیشتر از همیشه شده است. بنابراین سوال اینجاست که آیا این اقدام به کاهش قیمت نفت خام و در نتیجه کاهش تورم (CPI) و بازگشت اعتماد به بازارهای مالی کمک خواهد کرد؟ پاسخ کوتاه و درست «نه» است.
Core CPI یا همان CPI منهای غذا و انرژی هنوز در 6.0 درصد قرار گرفته که بالاترین عدد ثبت شده از سال 1982 تاکنون است. بنابراین با اینکه قیمت انرژی باعث افزایش 2.6 درصدی CPI شده و همین انرژی یک هزینه برای تولید همه کالاها محسوب می شود، ولی عوامل پولی این تورم تاثیر بسیار بزرگتری در وضعیت کنونی دارد.
علاوه بر این، اگر اقدام بایدن در ایجاد یک معافیت مالیاتی 3 ماهه نتواند باعث افزایش تولید نفت خام شود، به احتمال زیاد باز هم شاهد افزایش CPI و تورم خواهیم بود.
از آنجایی که فدرال رزرو به تازگی انقباض کمی (QT) را آغاز کرده، از سال 2010 تاکنون این اولین باری است که با کاهش ماهانه موجودی پول M2 مواجه شده ایم. این یعنی در مسیر درستی قرار گرفته ایم ولی در برداشت سرمایه از اقتصاد هنوز راه درازی باقی مانده است.
با مشکلات متعدد موجود در زنجیره تامین، رقابت پول بیشتر برای کالای کمتر منجر به افزایش قیمت ها خواهد شد. البته نشانه های کوچکی هم وجود دارد که خبر از رقابت پول کمتر برای کالای کمتر می دهد ولی اگر CPI از این پس کاهش یابد، برای طرح چنین ادعایی بسیار زود است.
در بازار درآمدهای ثابت، در این هفته شاهد افزایش اوراق قرضه بودیم که در نتیجه منجر به کاهش بازده آن ها می شود. در نسخه 42 تحلیل بلاک‌ویر به تاثیر بازده روی بازار سهام و بیت کوین پرداختیم و متوجه شدیم که کاهش بازده عموما به نفع نمودار قیمت دارایی های پر ریسک است.
البته با این وجود، این اولین باری نیست که بازار اوراق قرضه در ماه های گذشته جهش می کند و تاکنون همه آن ها جهش به اصطلاح پرش گربه مُرده بوده اند.
در تصویر بالا، نمودار IEI/HYG را مشاهده می کنید که در واقع نشان دهنده اختلاف بین اوراق قرضه 3 تا 7 ساله و اوراق بدهی پر بازده (اوراق قرضه بنجل) است. اگر به این اختلاف اعتبار نگاهی باندازیم، خواهیم دید که این افزایش تقاضا برای اوراق خزانه داری بیشتر از اوراق قرضه بنجل بوده است.
این یعنی با اینکه حجم تقاضا در بازار اوراق قرضه افزایش یافته است ولی پول هوشمند به صورت مجموع هنوز تمایلی به دارایی های پر ریسک ندارد. با کاهش بازده اوراق قرضه، شاخص های سهام به طور کلی هفته قدرتمندی را پشت سر گذاشتند.
با کاهش بازده اوراق قرضه، شاخص بازار سهام هم به طور کلی هفته خوبی را پشت سر گذاشتند. ولی اوایل این هفته شاخص های S&P و Nasdaq در حوالی میانگین متحرک نمایی 10 روزه با فشار فروش زیادی روبرو شد.
در روز پنجشنبه شاخص Nasdaq توانست این میانگین متحرک را پس بگیرد که البته یک علامت صعودی در کوتاه مدت است. این اتفاق می تواند منجر به ادامه جهش تا حوالی SMA50 باشد. اگر شما هم تلاش کرده اید که کف این روند را بخرید، می خواهم جملاتی از یک کتاب معروف به نام خاطرات یک اوپراتور سهام را برایتان بیاورم.
“قیمت ها مثل هر چیز دیگر تا جایی حرکت می کنند که به مقاومت برسند. آن ها هر کاری که ساده تر باشد را می کنند، بنابراین اگر مقاومت کمتری پیش رو باشد، جهش می کنند تا ریزش. از این رو نکته ای که باید مشخص شود، خط نظری اولین مقاومت در زمان معامله است.”
چیزی که این کتاب چاپ 1929 شرح می دهد، این است که سهم ها بیشتر علاقه دارند که یک روند را ادامه دهند تا آن را بشکنند. با توجه به اینکه اکثر میانگین متحرک ها به سمت پایین متمایل شده اند و نمودار قیمت از پاییز سال گذشته تاکنون در عبور از آن ها ناتوان بوده اند، خط نزدیک ترین مقاومت برای شاخص های S&P و Nasdaq به وضوح رو به پایین است.
بنابراین با اینکه این جهش می تواند کف روند نزولی را ایجاد کرده باشد، ولی احتمال اینکه یک اصلاح دیگر در روند نزولی باشد و پس از آن بازهم ریزش مشاهده کنیم، بیشتر است. ولی ما به عنوان سرمایه گذار، همواره باید منتظر این باشیم که خلاف انتظارمان رخ دهد. این اتفاق فقط با ادامه حرکت صعودی نمودار اثبات می شود، از این رو عبور نمودار Nasdaq از 12,300 دلار و S&P از 4200 دلار می تواند خبر از ایجاد کف روند نزولی بدهد.
عبور نمودار از این سطح ها به طور کامل پایان روند نزولی را تایید نمی کند، ولی احتمال آن را به شدت افزایش خواهد داد. تایید اصلی این اتفاق چندین هفته و ماه به طول خواهد انجامید، بنابراین هیچ نیازی نیست که با اولین نشانه های مثبت دوباره شروع به خرید کنیم.
اگر معامله گری کار ساده ای بود، همه آن را انجام می دادند. بازار مالی به شکلی طراحی شده که شما را مجاب به اتخاذ تصمیمات احساسی و تحمل ضرر کند. پس صبور باشید.
بهترین گروه های سهام در روزهای اخیر گروه شرکت های چینی و دارایی بودند. اگر این جهش برای هفته های بعدی هم ادامه یابد، باید این گروه ها را به عنوان رهبران حرکات صعودی در نظر بگیریم. علاوه بر این، باید منتظر روز دنباله (FTD) باشیم. اگر به یاد ندارید، این اتفاق می تواند برای هر سه شاخص اصلی بیفتد. یک FTD فقط در روز 4 پس از پایان روند نزولی رخ می دهد (جمعه برای Nasdaq روز پنجم و برای S&P و DJIA روز چهارم است).
در روزهای بعد از روز چهارم، اگر روزی باشد که شاخص با رشدی بیش از 1.5 درصدی، حجم معاملاتی بیشتر از روز قبلی داشته باشد، به آن روز FTD می گویند. یادتان باشد که FTD هیچگاه تضمینی برای شروع یک روند صعودی جدید نیست: «همه روزهای دنباله منجر به روند صعودی نمی شوند ولی همه روندهای صعودی با یک FTD شروع شده اند.»
همچنین لازم به ذکر است که بازارهای سهام، اعتبار و کریپتو همواره قبل از اقتصاد به کف روند نزولی خود می رسند و در حال حاضر، هنوز به طور رسمی وارد دوره رکود نشده ایم. پایش بازار کار احتمالا بهترین روش برای درک وضعیت رکود اقتصادی است.
تاکنون چندین بار به بحث درخواست حقوق بیکاری پرداخته ایم، ولی بیاید اینبار به شاخص های دیگر هم نگاهی باندازیم تا وضعیت اشتغال را در این دوره زمانی بهتر درک کنیم.
شاخصی که می توانیم آن را مورد بررسی قرار دهیم، میانگین تعداد ساعات کار شده در هر هفته است. این شاخص اهمیت بالایی دارد زیرا در دوره رکود اقتصادی، کارفرمایان به طور ناگهانی و دسته جمعی کارکنان خود را اخراج نمی کنند.
به طور کلی، پروسه تعدیل نیرو در ابتدا با کاهش تعداد ساعات کار افراد شروع میشود. در نمودار بالا مشاهده می کنید که تعداد ساعات کار اندکی کاهش یافته است ولی در سال 2022 تغییر اساسی و مهمی در این شاخص ایجاد نشده است.
در کنار کاهش تعداد ساعات کار، شرکت ها قبل از شروع به تعدیل نیرو پروسه استخدام خود را نیز کند می کنند. همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، این اتفاق بعد از یک ریزش قابل توجه در نرخ درخواست استخدام در سه ماهه اول سال 2022، آغاز شده است.
با توجه به اینکه این اطلاعات هر فصل ارائه می شوند، باید تا شروع تابستان منتظر باشیم تا جدیدترین اطلاعات مربوط به اشتغال را مشاهده کنیم. به طور کلی اگر شروع به افزایش نرخ بیکاری کنیم، احتمالا نشانه ای از رکود تورمی خواهد بود. ولی همانطور که به آن اشاره کردیم، تاثیر فلج کننده افزایش نرخ بهره در دنیای واقعی کمی زمانبر است.
برخلاف باور عموم مردم، وقتی فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش میدهد، این اقدام به سرعت روی زندگی مردم و شرکت ها تاثیر نمی گذارد. مردم می توانند برای مدت نسبتا طولانی سود پرداخت ها را تحمل کنند و در نهایت در بازپرداخت ناتوان شوند.
به همین خاطر است که تحلیلگران مختلف، نظرات متفاوتی درباره ورود اقتصاد آمریکا به رکود می دهند. رکود و روند نزولی تفاوت زیادی با هم دارند، و با اینکه معمولا با هم تلاقی زمانی دارند ولی باید تاثیر روی شرکت ها و وضعیت اشتغال را بررسی کنیم تا با اعتماد کامل بگوییم که وارد یک دوره پسروی اقتصادی شده ایم.
سهم های مرتبط با کریپتو
در سرزمین سهم های مرتبط با کریپتو، واکنش این نوع از سهم ها نسبت به جهش بیت کوین و شاخص های سهام بسیار جالب توجه است. البته چیزی که باید به آن توجه کرد، واکنش این نوع از سهم ها به میانگین متحرک های پیش رو و مقاومت آن هاست.
همانطور که قبلا هم به آن اشاره کردیم، این سهم ها که از قله تاریخی خود فاصله 60 تا 90 درصدی ایجاد کرده اند، در ادامه با عرضه های حجیمی روبرو خواهند شد. محدوده هایی وجود دارد که سرمایه گذاران منتظر رسیدن نمودار هستند تا با رسیدن به آن، با قیمت ورودی سهم خود را بفروشند.
این باعث ایجاد محدوده های بزرگ مقاومتی می شود و در عین حال نقاط ورود بسیار خوب برای خرید ایجاد می کند. با اینکه شخصا معتقدم که فرصت خرید برای این سهم های به شدت ارزان قیمت بسیار زیاد است، ولی نباید برای خرید عجله کرد.
ولی از آنجایی که این سهم ها فاصله بسیار زیادی با قله تاریخی خود دارند، هم اکنون فرصت بسیار خوبی برای کم کردن ارزش دلاری سهم های از پیش خریداری شده است. قوی ترین سهم هایی که حالا به میانگین متحرک 20 روزه خود نزدیک شده اند عبارتند از: MSTR، COIN، CLSK، BTBT و…
مثل همیشه در تصویر بالا، عملکرد هفتگی برخی از سهم های مرتبط با کریپتو را پایان روز معاملاتی پنجشنبه آورده ایم. لازم است که به عملکرد بیت کوین نسبت به میانگین سهم های مرتبط با کریپتو و WGMI توجه کنید.
استخراج بیت کوین
همانطور که در نسخه های قبلی تحلیل بلاک ویر به آن اشاره کردیم، روبان هش (نمودار زیر) نشان دهنده تسلیم ماینرها است. لازم به ذکر است که رویداد تسلیم ماینرها زمانی رخ می دهد که بخش قابل توجهی از ماینرهای شبکه در یک دوره زمانی مشخص دستگاه های خود را خاموش کنند.
همانطور که یک بار توسط خبرگزاری بلومبرگ هم تشریح شده بود، در طول یک دوره تسلیم، ماینرها نه تنها دستگاه های خود را خاموش می کنند، بلکه ذخایر بیت کوین خود را هم به فروش می رسانند. در گذشته، تسلیم ماینرها باعث ایجاد آخرین لگ نزولی نمودار قیمت بیت کوین میشد. در ابتدا و اواسط یک رویداد تسلیم، فشار فروش ماینرهای ضعیف به شدت افزایش می یابد ولی وقتی دوره تسلیم به پایان می رسد، تنها ماینرهای قدرتمند با کمترین هزینه عملیاتی در شبکه باقی می مانند. در نهایت این اتفاق باعث کاهش فشار فروش به صورت روزانه و تدریجی می شود.
ماینرها نه تنها در ماه اردیبهشت، بلکه در خرداد ماه هم فشار فروش زیادی را خلق کرده اند. مزارع بیت کوین در این مدت بیش از 3000 واحد بیت کوین با ارزش 62 میلیون دلار را به فروش رسانده اند تا «با افزایش نقدینگی» استراتژی محتاطانه تری را اتخاذ کنند.
رویداد تسلیم ماینرها چه زمانی به پایان می رسد؟ سخت می توان زمانی برای آن تعیین کرد ولی خبر خوب این است که همین حالا شروع شده است. ماینرهای ضعیفی که از شبکه اخراج می شوند، در نهایت به کلی حذف می شوند و فشار فروش را کاهش می دهند. البته اگر وضعیت کلان اقتصادی به سیاست انقباضی و هاوکیش فدرال رزرو ادامه دهد، این امکان وجود دارد که نمودار قیمت بیت کوین یک لگ نزولی دیگر را ثبت کند و ماینرهای بیشتری هم از شبکه اخراج شوند.
وبسایت CoinMetrics هم به تازگی تحلیل آنچین بسیار جالبی منتشر کرده که ماینرها به جای ذخیره کوین های استخراج شده خود، فشار فروش خود را افزایش داده اند.
تمامی نشانه ها حاکی از آن است که بیت کوین در نزدیکی پایان روند نزولی بیش از 1 ساله خود قرار گرفته است. با این وجود، هنوز احتمال دارد که یک رویداد تسلیم و لیکوئیداسیون دیگر را هم ببینیم.
منبع : Intelligence Blockware
پاسخ