در بازار نزولی کریپتو، کاربران احساس میکنند که همه چیز خراب شده است و امکان اصلاح آن نیز وجود ندارد. در این مواقع سخنان اینچنینی را زیاد میشنویم:
- “بازار کریپتو این بار به طور واقعی به صفر خواهد رسید!”
- “من میدانستم که همه اینها یک کلاهبرداری است!”
- “صنعت کریپتو هرگز از سقوط FTX بهبود نخواهد یافت!”
ما حتی کتاب استفن دیهل (Stephen Diehl)، یکی از مخالفان سرسخت کریپتو را نیز بررسی کردیم. و با این حال، در سال 2023، بازار کریپتو هنوز سرپاست. بیت کوین هنوز وجود دارد و 50 درصد از کف خود جهش کرده است. اتریوم نیز بروزرسانی شانگهای را پشت سر گذاشته است.
بازار کریپتو اینجاست که بماند!
همانطور که شرکت Messari نیز عنوان کرده است: “با وجود مشکلات، استفاده از کریپتو اجتناب ناپذیر است.”
در این مقاله به بررسی شش نوآوری ارز دیجیتال که به وجود آمدن آنها اجتناب ناپذیر بوده است میپردازیم و نحوه تغییر جهان پس از آنها را بررسی میکنیم.
بیت کوین به عنوان ارز دیجیتال قانونی کشورها و وثیقهگذاری
با سلطان ارزهای دیجیتال یعنی بیت کوین شروع میکنیم. استفاده از بیت کوین در حال حاضر تا حدی عادی شده است. لازم است به این واقعیت اشاره کنیم که بیت کوین نه در یک کشور، بلکه در دو کشور به عنوان ارز قانونی شناخته شده است.
عموم مردم میتوانند با استفاده از این کوین نارنجی مفید، هزینه غذای مک دونالد خود را در السالوادور و جمهوری آفریقای مرکزی پرداخت کنند. البته اگر مک دونالد در این کشورها شعبه داشته باشد. امروزه حتی شهر لوگانو سوئیس این امکان را فراهم کرده که برای پرداخت هزینه برگر خود از بیت کوین استفاده کنید.
ممکن است مک دونالد بتواند پذیرش بیت کوین به عنوان یک گزینه پرداخت را لغو کند اما هیچ کس نمیتواند شبکه را از بین ببرد. در این مرحله میتوان بیت کوین را به عنوان آلترناتیو پول در نظر گرفت. تنها نکته این است که در جاهای مختلف به یک اندازه پذیرفته نمیشود.
در عصری که بانکهای مرکزی طلا را در مقادیر بیسابقه میخرند، داراییهای سخت سروری میکنند. این جذابیت «پول خارجی» (outside money) میتواند کاتالیزوری باشد که بیت کوین برای یک رشد قوی در سالهای آینده به آن نیاز دارد. اما حتی اگر این امر محقق نشود، بیت کوین آمده است که بماند.
توافق نهایی با استیبل کوین
استیبلکوینها جذابیتی همانند پروژههای پر زرق و برق ندارند و به راحتی فراموش میشوند. آنها آنقدر معمولی و مفید هستند که دیگر حواستان به آنها نیست!
حجم تسویه حساب درون بلاکچینی با استفاده از استیبل کوین طی سالهای اخیر افزایش یافته است. این موضوع در بازار نزولی نیز کم و بیش برقرار بوده است. نوامبر گذشته رکورد دار تسویه حساب با استفاده از استیبل کوین است:
آیا تعجب آور است که بنا بر اعلام مساری (Messari) “استیبلکوینها باید پیشرو صادرات باشند”؟ زیرا آنها در حال حاضر بدون اینکه دولت کاری انجام دهد (یا شاید به همین دلیل) در مسیر خوبی قرار دارند.
کشورهایی مانند آرژانتین که گرفتار ابر تورم هستند، در حال حاضر به شدت از استیبل کوین استفاده میکنند. آرژانتینیها گروه گروه به سمت استیبلکوینها جذب میشوند. 17 درصد از مردم ارز دیجیتال خریداری کردهاند که نیمی از آن را استیبلکوینها تشکیل میدهند. استان سن لوئیس با درک شرایط حتی اجازه انتشار یک استیبل کوین بومی که پشتوانهاش دلار آمریکا بود را صادر کرد.
قانونمند شدن استیبلکوینها در آیندهای نه چندان دور بسیار محتمل به نظر میرسد. قانون، شفافیت استیبلکوین نحوه مجوز صادرکنندگان استیبلکوین، دریافت مجوزهای بانکی و نوع ذخایر مورد نیاز را مشخص میکند.
از قضا، استیبلکوینها کمک زیادی به دلار خواهند کرد. با قانونگذاری صحیح، آنها میتوانند تئوری میلک شیک دلار را تسریع کنند و به دلار امکان دهند بر سایر ارزها پیروز شود. منافع سیاسی و اقتصادی این موضوع برای ایالات متحده بسیار زیاد خواهد بود. ایالات متحده قدرت اقتصادی و مالی خود را تقریباً بدون هزینه نهایی گسترش خواهد داد. مردم کشورهای در حال توسعه داوطلبانه از استیبل کوین استفاده میکنند.
ممکن است آمریکاییها متوجه این موضوع نباشند، اما پسانداز کردن پول در قالب یک ارز فیات (نسبتا) باثبات برای بخش زیادی از جهان یک برگ برنده است. استیبلکوینها این مشکل را برطرف میکنند:
تمرکززدایی دوباره شبکه
Kazaa را به یاد دارید؟
یا Napster؟
ICQ را چطور؟
یادش بخیر، دوران سادگی، دوران عدم وجود تمرکز.
نسل Z به یاد نمیآورد، اما دوران کوتاهی در گذشته وجود داشت که اینترنت غیرمتمرکز بود. واقعا غیر متمرکز. این برنامهها گواهی بر این ادعا هستند و شاید، بلاک چینها تنها راهی باشند که بتوانند دوران اینترنت غیرمتمرکز را بازگردانند.
البته اینترنت جدید و متمرکز مزایای خود را دارد. ورود به سیستم گوگل راحت است. همچنین ورود خودکار در 295 وب سایت که شما را از زحمت به خاطر سپردن 47 رمز عبور مختلف نجات میدهد نیز مزیت محسوب میشود.
اما دارای معایب زیادی نیز هست:
- مانند سانسوری که شرکتهای فناوری بزرگ انجام میدهند.
- یا اتاقهای پژواک (echo chamber) آنلاین.
- یا اطلاعات نادرست رسانههای اجتماعی که پیامدهای جدی برای سیاست و جامعه دارد.
حالا اگر راهی برای تمرکززدایی مجدد اینترنت وجود داشته باشد…
شبکه اتریوم در خدمت شماست.
ورود به سیستم با اتریوم، اگرچه هنوز در دسترس نیست، گامی عالی برای بازپسگیری کنترل اینترنت و دادههای کاربران خواهد بود. با پیشرفت اتریوم و رشد شبکه، پهنای باند و قابلیت استفاده آن برای کاربران عادی اینترنت نیز افزایش مییابد.
ENS میتواند به تمرکززدایی دامنهها و ثبت کنندههای وب کمک کند. زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز، مانند سرویسهای ذخیرهسازی فایل و اشتراکگذاری، باعث ایجاد اینترنت بازتر میشوند. هم سخت افزار و هم نرم افزار میتوانند و باید در آینده غیرمتمرکزتر شوند. پس از آن نیز میتوان از امکانات ایجاد محتوای غیرمتمرکز، به لطف برنامههای هوش مصنوعی بهره برد.
دلیل اینکه فرصتی برای این کار وجود دارد این است که فناوری بلاک چین را داریم.
اقتصاد غیرمتمرکز (دیفای)
اگر پنج سال پیش کسی به شما میگفت که میتوانید در یک صرافی با تم سگ و استفاده از ارز دیجیتال به عنوان وثیقه، وام دریافت کنید، آیا باور میکردید؟
و این جایی است که در حال حاضر در آن قرار داریم:
DeFi بخش دیگری است که بسیار آشنا به نظر میرسد، آنقدر آشنا که گویی همیشه وجود داشته است. اما به راحتی میتوان فراموش کرد که تابستان DeFi در واقع تنها در سال 2020 آغاز شد. قبل از آن، هیچ بازار پولی، وام فلش و هیچ استیبل کوین الگوریتمی وجود نداشت.
به نظر می رسد DeFi در سال 2023 پس از بازار نزولی اخیر در یک رکود گیر کرده است. اما وضعیت DeFi در سال 2023 بسیار بهتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور میکنید. نوآوریهایی مانند سوآپ توکنهای غیرمتمرکز و بازارهای وام، در حال بهبود و ابزار جدید نیز در حال ارائه شدن هستند.
اقتصاد احیا کننده (ReFi) میتواند پل DeFi به دنیای واقعی باشد. Klima DAO پیش از این تلاش کرده بود تجارت انتشار کربن (carbon emissions trading) را به بلاکچین بیاورد. پروژه خیلی خوب پیش نرفت، اما نسل بعدی آن در حال آماده شدن برای اجرای بهتر است.
توکنهای دارایی دنیای واقعی نیز یکی از بازیگران مهم DeFi هستند. تصور کنید اگر بتوانید خانه بعدی خود را از طریق بلاک چین بخرید. شما در حال حاضر میتوانید با خرید NFT صاحب برخی کالاهای واقعی دنیای مد شوید، بنابراین این امر به هیچ وجه دور از ذهن به نظر نمی رسد.
به دریافت وامهای واقعی در قالب کریپتو فکر کنید. وامی واقعی که میتوانید برای موارد مختلف در دنیای واقعی از آن استفاده کنید. برخی پروژههای آزمایشی مانند گلدفینچ در حال حاضر وجود دارد و پروژههای آزمایشی بیشتری در حال راهاندازی هستند.
حوزه DeFi آنقدرها هم که ممکن است فکر کنید «عادی و فراگیر» نیست. اما قرار است عادی شود زیرا قرار نیست از بین برود.
به وجود آمدن NFTها
NFTها احتمالاً بزرگترین تأثیر فرهنگی در انقلاب کریپتو را داشتهاند. بله، بیت کوین عالی است، اما آیا بیت کوین در ایونتهای اهدای جوایز نمایش داده شده است؟ مجموعه ان اف تی Bored Apes این اتفاق را تجربه کرده است.
حباب عظیمی در حدس و گمان ارزش ترید NFT وجود داشته است و بازار NFT در وضعیت بسیار بدی قرار دارد. اما این واقعیت را از بین نمیبرد که ابزاری وجود دارد که میتواند ثابت کند چیزی در اینترنت منحصر به فرد است.
آیا بدون نقص کار میکند؟
خیر
آیا فضای زیادی برای بهبود وجود دارد؟
قطعا!
آیا این فناوری در آینده کم و بیش استفاده خواهد شد؟
بسیار بیشتر از حد تصور
فقط نگاهی به برندهای لوکس و مد که وارد حوزه NFT میشوند بیندازید. اگر یک شرکت بتواند از NFTها سود کند، بقیه هم از آن پیروی خواهند کرد. برای ورود به حوزه NFT لازم نیست شرکتها مانور بسیاری روی آن بدهند. آنها میتوانند بدون اینکه کاربران متوجه شوند از NFT استفاده کنند.
موارد استفاده بومی کریپتو از NFTها هیچگاه به طور کامل از بین نمیروند. بازارهای NFT در حال رونق هستند. NFTهای هنری میتواند یک ترند در آینده باشد که هنوز توجه همگان را به خود جلب نکرده است.
در دنیایی که هوش مصنوعی در آن وجود دارد و محتوا فراوان است، اثبات منحصر به فرد بودن و اصالت آن بسیار ارزشمند خواهد بود.
به وجود آمدن DAOها
اگر NFTها از نظر فرهنگی تاثیرگذارترین چیزی هستند که کریپتو اختراع کرده است… سپس DAOها میتوانند از نظر سیاسی و اجتماعی تاثیرگذارترین باشند.
بسیار خوب، DAOها هنوز به این مهم دست پیدا نکردهاند. مطمئناً، آنها سعی کردند یک نسخه از قانون اساسی بخرند. چند DAO اجتماعی وجود دارد که فعالیتهای بسیار خوبی دارند. اما تعداد کمی از مردم، حتی در حوزه کریپتو، آنها را میشناسند.
بسیاری از مردم حتی برای توضیح اینکه DAO چیست، مشکل دارند. بنابراین در اینجا یک قیاس خوب وجود دارد:
DAOها می توانند به غلبه بر چالشهای اجتماعی کمک کنند زیرا آنها در همسو کردن علایق و پاداش دادن به مشارکت کنندگان برای تلاش خود، عملکرد قابل قبولی دارند. بیایید آنها را با شرکتها مقایسه کنیم.
DAOها واقعاً متعلق به مشارکت کنندگان هستند، اما شرکتها به سهامداران تعلق دارند.
DAOها میتوانند به سرعت تشکیل یافته و منحل شوند و میتوانند به همان سرعت عمل کنند.
به راحتی میتوانید به یک DAO بپیوندید یا از آن خارج شوید، که باعث میشود آنها غیرمتمرکز و به صورتی متناقضنما، همسو باشند.
بله، DAOها به اندازه NFTها یا DeFi پر هیاهو نیستند. اما این به این دلیل است که آنها پیچیدهترین و مرتبطترین نوآوری ارزهای دیجیتال هستند. شما حتی میتوانید یک کشور دیجیتال را از یک DAO بیرون بکشید. و موارد استفاده به همین جا ختم نمیشود:
- DAOها میتوانند باشگاههای سرمایه گذاری دارایی های بلاکچینی باشند.
- DAOها میتوانند مانند گیت کوین، ساخت کالاهای عمومی را در بلاک چین پیش ببرند.
- DAOها میتوانند مانند Klima DAO دغدغه اجتماعی یا محیط زیستی داشته باشند.
در حال حاضر مردم زمان زیادی را به صورت آنلاین سپری میکنند. آنها آنلاین میخندند، عشق میورزند و غذا میخورند. آیا هماهنگی اجتماعی و سیاسی تنها چیزی نیست که آفلاین مانده است؟
در آینده چیزهای بیشتری در مورد DAO خواهید دید و خواهید شنید.
منبع: Coinmarketcap
پاسخ