پس از اینکه شاخص های بازار سهام در ابتدای هفته گذشته، به مقاومت گپ های پر نشده قبلی رسیدند و یک بازگشت روند را در آنجا رغم زدند، این هفته هم بازارهای سهام و بیت کوین چندان چنگی به دل نزد.
قبل از شروع مقاله تحلیل بلاکویر این هفته، لازم به ذکر است که پنجشنبه هفته گذشته، آخرین روز ماه و دومین فصل سال 2022 بود. به همین منظور، با کمی تحقیقات آماری را به دست آورده ام تا به وضوح نشان دهم که نیمه اول سال 2022 تا چه حد دردآور و زشت بوده است! با وبسایت خانه ترید همراه باشید.
تحلیل بلاکویر از بازارهای مالی: نسخه 44
اگر آمار همه نیم سال های اول شاخص S&P 500 را از سال 1871 تاکنون مقایسه کنیم، خواهیم دید که فقط 4 سال از کل این مدت، بدتر از شش ماهه اول امسال بوده است.

آن سال ها (1970، 1962، 1932 و 1877) همگی در میان سخت ترین دوره های اقتصادی تاریخ اقتصاد آمریکا بوده اند. نیمه اول سال 1970، در واقع ابتدای دوره رکود سال های 1969 و 1970 بود که به خاطر تلاش دولت برای جبران کسری بودجه پس از جنگ ویتنام ایجاد شده بود. سه ماهه اول سال 1962 هم یک سقوط سریع در پایان روند نزولی بازار سهام رخ داد که در واقع به خاطر رکود سال های 1960 و 1961 ایجاد شده بود.
در سال 1932، آمریکا در میان دوره رکود بزرگ بود و در سال 1877 هم در دوره پس از وحشت سال 1873 بودیم که پس از رکود بزرگ، دومین دوره رکود بزرگ و شدید تاریخ اقتصاد آمریکا است. بدیهی است که دیدن آمار سال 2022 در میان بدترین فجایع اقتصادی آمریکا، اصلا خوشایند نیست. در واقع این نتیجه باعث شده که نیمه اول سال 2022، در میان نود و نهمین صدک بدترین شروع سال های تاریخ اقتصاد آمریکا قرار بگیرد.
البته داده هایی که ما در این مدت جمع آوری کردیم، چندان هم ناامید کننده و سیاه نیست. علاوه بر این، نکته جالب توجه این است که در کلیه چهار سالی که شروعی بدتر از سال 2022 داشته، شاخص S&P در نیمه دوم همان سال عملکردی مناسب و صعودی داشته است.

البته این به معنای آن نیست که S&P در نیمه پیش روی 2022، سبز و صعودی خواهد بود. در واقع در ادامه دلایلی خواهم آورد که خلاف این انتظار را تثبیت می کند.
دلیل آن هم این است که فقط در سال 1962 بود که شش ماهه اول قرمز سال، پس از شش ماهه سبز سال قبلی ثبت شده بود. به عبارت ساده تر، باقی شش ماهه های گروه بالا، پس از چندین نیم سال خونین و نزولی پشت سر هم ثبت شده اند.
نیمه اول سال 1877، در واقع پنجمین نیم سال پشت سر هم قرمز بود، نیم سال اول 1932 هم چهارمین نیم سال قرمز پیاپی بود و در سال 1970 هم پس از 3 نیم سال خونین آن اتفاق افتاده بود.
سال 1962، سالی بود که بازار «ریزش کندی» را ثبت کرد، اتفاقی که به آن سقوط سریع 62 هم می گویند، ولی همانطور که به آن اشاره کردم، این اتفاق در میانه یک روند نزولی بسیار کوتاه مدت بوده که می توان آن را در بازار سهام اتفاقی ناهنجار دانست.
این اطلاعات به ما می گوید، با اینکه این احتمال وجود دارد، ولی احتمال اینکه کندل قرمز 6 ماهه کنونی جبران شود، بسیار کم است.
دو سالی که شش ماهه ابتدایی آن ها کمی بهتر از سال 2022 بود، سال های 1907 و 1893 هستند. هر دو این سال ها، شش ماهه دوم را هم نزولی ثبت کردند که به ترتیب 22.84 و 4.34 درصد بودند.

از این بحث بگذریم ولی هنوز باید بازار سهام را بررسی کنیم. روز جمعه، بازار علامتی از احتمال شروع تلاشی دوباره برای آغاز روند صعودی را نمایان کرد. این علامت با نام روز دنباله یا FTD شناخته می شود و در نسخه های قبلی این مقاله تحلیلی هم بارها راجع به آن صحبت کرده ام.
اگر هنوز اطلاعات زیادی درباره روز دنباله ندارید، می توانید به نسخه 43 تحلیل بلاکویر برگشته و آن را مطالعه کنید.
با این وجود، دو روز بعد، یعنی روز سه شنبه بازار علامت دیگری به نام روز توزیع (DD) نمایان ساخت. از لحاظ آماری، این باعث می شود که احتمال موفقیت FTD به طرز قابل توجهی کاهش یابد.
با کمی صرف وقت، همه روندهای نزولی قرن 21 را مورد بررسی قرار دادم و ارتباط بین FTD و زمانی که DD پس از آن رخ می دهد را مورد ارزیابی قرار دادم. با بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیدم که در سال های 2000، در مواردی که یک DD در فاصله 1 تا 3 روز از FTD رخ داده، احتمال شکست FTD یا ایجاد کف نزولی جدید حدود 73 درصد است.
با این وجود، FTD هایی که در سال های 2003، 2009 و 2020 رخ داد، در روزهای سوم، دوم و اول DD ثبت کرده اند. این یعنی با اینکه احتمال شکست FTD پس از ثبت DD در فاصله 1 تا 3 روز، حدود 73 درصد است، ولی اگر این DD در فاصله بیش از 3 روز رخ دهد، احتمال شکست به 100 درصد می رسد.
واضح است که این اتفاق چندان با عقل جور در نمی آید و به نظر می رسد که کاربرد FTD را هم از بین می برد، البته تا زمانی که مشاهده کنید که بعد از FTD که یک DD در فاصله بیش از 3 روز برای آن ثبت شده، چه اتفاقی می افتد!
در همه مواردی که DD در روز ششم یا بیشتر رخ داده، بازار توانسته حداقل 2 هفته جهش مداوم را ثبت کند. با اینکه بررسی زمان وقوع DD پس از یک FTD چندان برای درک موفقیت FTD کاربردی نیست، ولی می تواند برای احتمال وقوع یک حرکت صعودی مفید باشد.
برای اثبات بیشتر این فرضیه که توجه به FTD یک استراتژی موفق است، یک بک تست از سال های 2000 تا 2022 ایجاد کردم و طبق این معیارها معاملات خود را ثبت کردم: هر زمان که یک FTD در روند نزولی رخ داد، با 10 درصد از موجودی حساب وارد شاخص Nasdaq شدم و حد ضرر را هم 7 درصد تعیین کردم. وقتی آن FTD ادامه یافت و شاخص به راحتی از میانگین متحرک ساده 200 روزه عبور کرد، باقی 90 درصد حساب را هم وارد شاخص کردم و تا زمانی که دوباره به زیر میانگین 200 روزه کشیده نشده، پوزیشن را نگاه داشتم.
این حساب در 22 سال معاملاتی توانست 192 درصد بازده داشته باشد، این در حالی است که خود Nasdaq در این مدت 157 درصد صعود داشته است. بازده سالانه این استراتژی هم به طور میانگین 8.75 درصد بود که 130 پوینت بیشتر از 7.45 درصد صعود سالانه خود شاخص Nasdaq است.
This portfolio would've returned 192% from '00-'22, an average yearly RoR of 8.75%, 130bps over the Nasdaq's average return of 7.45% over the last 20 years.
This is despite being out of the market for most of the 2000's with a relatively timid strategy. pic.twitter.com/KKmwn33ldV
— Blake Davis (@BlakeDavis50) June 28, 2022
این آزمایش نشان می دهد که حتی اگر برای دو دهه در بازار فعالیتی نداشته باشید و فقط از یک استراتژی سرمایه گذاری بسیار ساده تبعیت کنید، به راحتی می توانید عملکردی بهتر از خود بازار داشته باشید.
در رابطه با اتفاقاتی که این هفته در بازار سهام افتاده هم باید بگوییم که سهم های چینی در این هفته از نظر شاخص قدرت نسبی و رفتار قیمت پیشرو بازار بودند. این سهم ها در حال لحاظ کردن قیمت به خاطر بازگشایی دوباره چین و احتمالا حق مشکلات موجودی هستند.
البته این را هم می دانیم که شرکت های چینی لیست شده در بورس آمریکا، سابقه عدم صداقت و فریب دارند (مثل Luckin Coffee) ولی نمی توان نمودار این سهم ها را نادیده گرفت. شرکت های چینی مثل LI، DQ، JKS به وضوح عملکردی بهتر از سایر سهم ها دارند.

هفته گذشته شاخص Nasdaq توانست سطح حمایتی که از اولین موج اصلاح پس از مارس 2020 (اسفند 98) ایجاد شده بود را حفظ کند. حالا که نمودار قیمت به زیر همه میانگین متحرک های اصلی کشیده شده و در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه دو کندل دوجی با حجم معاملات بالا را پشت سر گذاشته است، احتمال تست دوباره این سطح بالا رفته است.
روز سه شنبه، یک علامت واضح از این اتفاق ایجاد شد، زیرا نمودار قیمت با حجمی بیشتر از میانگین 50 روزه خود، به زیر میانگین متحرک های 10 و 21 روزه کشیده شد. این فشار فروش با صعود نمودار اوراق قرضه همراه بوده که اتفاقی بسیار جالب توجه و غیر معمول است.

بازده اوراق قرضه هم برای دومین هفته متوالی ریزش داشته و بازده اوراق 10 ساله خزانه داری هم حالا به میانگین متحرک ساده 50 روزه خود رسیده است. آخرین جهشی که در نمودار اوراق بهادار ایجاد شده بود که در اردیبهشت ماه حدود 3 هفته دوام داشت، در نهایت زمانی که بازده به میانگین 50 روزه خود رسید، پایان یافت.
در روز جمعه نمودار بازده 10 ساله خزانه داری، حرکتی صعودی را ثبت کرد زیرا این نمودار در تایم فریم های هفتگی و روزانه به میانگین متحرک های 10 هفته ای و 50 روزه رسیده بود.
با توجه به این موضوع، این احتمال وجود دارد که دلیل ریزش بازار سهام در کنار نمودار بازده اوراق قرضه، این است که بازار سهام هنوز به سطح معامله گران پول هوشمند اوراق قرضه نرسیده است. به طور کلی، بازار اوراق قرضه اول حرکت می کند و بعد بازار سهام آن را دنبال می کند.
از این رو، این احتمال وجود دارد که اگر بازده اوراق قرضه به ریزش ادامه دهد، بازار سهام می تواند دنباله رو اوراق قرضه باشد و افزایش یابد. این اتفاقی است که فقط زمان صحت آن را مشخص می کند. ولی با توجه به این موضوع که بازار سهام در حال ریزش و شاخص دلار در حال جهش است، این احتمال بیشتر است که اوراق قرضه به خاطر افزایش بازده در روزها و هفته های آینده، ریزش داشته باشد.
از نظر اقتصاد کلان هم چند داده جدید در این هفته منتشر شده که با بحث این هفته ما هم ارتباط نزدیکی دارد. این هفته، فدرال رزرو تخمین تولید ناخالص سه ماهه دوم خود را به منفی 1 درصد تغییر داد تا تولید ناخالص ملی (GDP) آمریکا برای دومین فصل متوالی منفی باشد.

برخلاف باور عموم، این به معنای رکود اقتصاد آمریکا نیست. در واقع حتی اگر مقدار GDP که در روز 6 مرداد ماه منتشر خواهد شد هم منفی باشد، به معنای رکود اقتصاد آمریکا نیست. تشخیص رسمی رکود باید از طرف دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) انجام بگیرد. مدل بررسی آن ها، عواملی فراتر از GDP را بررسی می کنند. در واقع NBER سه معیار، عمق، انتشار و طول زمانی را در نظر می گیرد.
عمق به این معناست که پسرفت فعالیت اقتصادی باید بسیار قابل توجه باشد، انتشار یعنی باید در میان چندین حوزه اقتصادی گسترش یابد و طول زمانی هم یعنی این پسرفت و انقباض باید چندین ماه به طول بینجامد. یکی از دلایلی که نشان می دهد آمریکا هنوز وارد دوره رکود نشده، این است که هنوز معیار عمق را محقق نکرده ایم. یکی از شاخص های NBER در این خصوص مورد ارزیابی قرار می دهد، شاخص درآمد ناخالص ملی (GDI) است.

GDP و GDI بسیار شبیه بهم هستند و تنها تفاوت آن ها در این است که GDI همه درآمدهای حاصل شده توسط تولید کنندگان کالا را محاسبه می کند در حالی که GDP نشان دهنده ارزش هر چیزی است که تولید شده. در یک دنیای بی نقص، میزان GDI و GDP باید با هم یکسان باشند ولی در دنیای واقعی ما به ندرت چنین اتفاقی می افتد.
NBER به دنبال کاهش طولانی مدت GDI در کنار GDP می گردد تا یکی از معیارهای رکود را تایید کند. ولی لازم به ذکر است که چنین داده هایی هر 3 ماه یک بار منتشر می شود، بنابراین این احتمال وجود دارد که تا زمان انتشار داده های سه ماهه دوم، GDI ریزش بیشتری داشته باشد.

بیکاری هم یک عامل مهم برای NBER است که برای تشخیص رکود استفاده می شود. همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، نرخ بیکاری اخیرا افزایش زیادی نداشته است. در واقع این شاخص در سه ماه اخیر همواره در سطح 3.6 درصد ثابت بوده است.
البته این احتمال هم وجود دارد که این وضعیت، در واقع برای ایجاد کف این نرخ ایجاد شده و در آینده شاهد افزایش نرخ بیکاری خواهیم بود.
به طور کلی باید گفت که بسیاری از داده های اقتصادی هر 3 ماه یک بار منتشر می شود، بنابراین تشخیص رکود تاخیر زیادی دارد. اوایل مرداد ماه، اولین فرصت احتمالی برای تشخیص رکود خواهد بود، اگر اقتصاد آمریکا هم اکنون در حال پسروی باشد، داده ها و تاییدیه آن در ماه های آینده منتشر خواهد شد.
سهم های مرتبط با کریپتو
حالا که برای اولین بار در تاریخ، بیت کوین برای 2 هفته متوالی به زیر میانگین متحرک 200 هفته ای رسیده است، بدیهی است که سهم های مرتبط با کریپتو هم هفته سختی را پشت سر گذاشته باشند.
با اینکه گروه سهم های مرتبط با کریپتو ریزش های نسبتاً شدید را ثبت کرده اند ولی چند نام هم در این گروه دیده می شود که خود را از سایر جدا کرده اند.

به عنوان مثال Canaan، در این موج فروش جدید مقاومت بسیار خوبی از خود نشان داده است. با بسته شدن در بازار در روز پنجشنبه، CAN توانست خط روند صعودی بالا را حفظ کند و حداقل به میانگین 50 روزه خود هم برسد، اتفاقی که بسیار بهتر از سایر سهم های بازار است. گرچه الگویی که نمودار قیمت این سهم ایجاد کرده، کاملا شبیه به یک پرچم نزولی است.

نمودار شرکت MicroStrategy هم توانسته خط روند خود را حفظ کند. نکته ای که می تواند حائز اهمیت باشد، حجم های معاملات بالای این سهم در هفته های اخیر است.
واضح است که «حداقل» یک موسسه وجود دارد که در حال جمع آوری سهم های MSTR با قیمت 80 درصد ارزان تر از 8 ماه قبل است. ولی بار دیگر لازم به ذکر است که این رفتار قیمت بیشتر شبیه به یک رالی مخالف روند است که در نهایت منجر به بریک اوت نزولی خواهد شد.

مثل همیشه، در تصویر بالا جدول عملکرد سهم های مرتبط با کریپتو و مقایسه آن ها با میانگین کلی را مشاهده می کنید.
تحلیل آنچین بیت کوین
فصلی که گذشت، برای بازار بیت کوین به شدت جالب توجه و عجیب بود، زیرا هر اتفاقی که سرمایه گذاران از وقوع آن وحشت داشتند، افتاد. از نظر عملکرد، این فصل بدترین فصل تاریخ بیت کوین بود زیرا ریزشی 50 درصدی را ثبت کرد.

از نظر عملکرد ماهانه، ماه میلادی گذشته جزو دو ماه بد کل تاریخ این ارز دیجیتال هم بوده است.

لازم به ذکر است که از پس از سقوط اکوسیستم لونا و پس لرزه های آن، گفته بودم که احتمالا در هفته ها و ماه های آینده ریزش های بیشتری را شاهد خواهیم بود.
My question now is where will contagion show up from the UST meltdown? How many crypto funds & projects were holding UST? How many custodians lending clients funds in anchor? etc.
This is crypto’s Bear Sterns/Lehman Brother’s moment, but here there are no gvt bailouts.
— Will Clemente (@WClementeIII) May 11, 2022
البته به هیچ وجه انتظار نداشتم که شرایط با این سرعت و شدت وخیم شود. متاسفانه مثل گسترش یک ویروس در بدن، ترس و وحشت در بازار به سرعت در کل این اکوسیستم کم سن و سال گسترش یافت. سرعت انتشار این ترس، پس از انحلال شرکت 3 Arrows Capital که یکی از بزرگترین شرکت های صنعت کریپتو بود، بیشتر هم شد. شرکت 3AC تقریبا در همه وام دهندگان، پروژه ها و پروتکل های مختلف سرمایه گذاری کرده بود.
گفته می شود که پس از ضرر هنگفت این شرکت به خاطر پوزیشن غیر جاری GBTC، دلیل دیگری که باعث سرنگونی 3AC شد، سقوط لونا و معاملات آربیتراژ این شرکت با بازده 20 درصدی پروتکل Anchor بوده است. نوع فعالیت این شرکت با Anchor به این صورت بود که او از وام دهندگان با بهره کمتر از 20 درصد، ارز دیجیتال قرض می گرفت و آن سرمایه را وارد پروتکل Anchor می کرد. سپس سرمایه اصلی را به وام دهنده باز می گرداند و اختلاف این معامله را حفظ می کرد.
انحلال 3AC در مرحله بعد روی همه وام دهندگانی که این شرکت از آن ها وام گرفته بود، از جمله شرکت های بزرگی مثل BlockFi، Genesis، Celsius و Voyager تاثیر گذاشت.

اتفاق جالب توجهی که در این مدت هم افتاده، ثبت بزرگترین مقدار تخلیه کوین از صرافی ها در کل تاریخ بیت کوین بود. به خاطر افزایش پیچیدگی در آینده بازار بیت کوین، چندان مطمئن نیستم که این اتفاق تا چه اندازه می تواند روی قیمت (حداقل کوتاه مدت) بیت کوین تاثیر بگذارد، ولی حداقل یک نکته را نشان می دهد. هر چه که هست، به نظر می رسد که گسترش ترس و وحشت در بازار باعث شده که مشارکت کنندگان بازار نسبت به وضعیت شرکت های متمرکزی مثل پلتفرم های وام گیری، متولی ها و صرافی ها نگران شوند و بخواهند که بیت کوین خود را در کیف خود نگه دارند.

به هر حال، شاخص های آنچین مثل ضررهای محقق شده و سود/ضرر محقق نشده خالص و SOPR نشان دهنده رویداد تسلیم هستند.



وضعیت ماینرها هم نشان دهنده درجاتی از تسلیم است. نمی خواهم زودتر از بخش استخراج در این باره صحبت کنم ولی در هفته های گذشته، درباره شرایط مورد نیاز برای خاموش شدن و تسلیم ماینرها صحبت کردیم و در ماه گذشته هم تا درجاتی از تسلیم ماینرها را هم شاهد بوده ایم.
Lower Bitcoin price, higher hash/difficulty, and higher energy costs have put serious pressure on miners margins. Hashprice is now its lowest since October 2020.
Hash ribbons have crossed (bot. left), indicating machines unplugging + Miners sending BTC to exchanges. (bot. right) pic.twitter.com/x7J7pYTZ9W
— Will Clemente (@WClementeIII) June 18, 2022
تمام این عدم قطعیت و شک و شبهه، باعث شده که بسیاری از مشارکت کنندگان بازار خارج از گود منتظر بمانند. این وضعیت به طرز شگفت آوری توسط Murad تشریح شده است. او با انتشار تصویر زیر، مارکت کپ دو استیبل کوین USDT و USDC را با کل مارکت کپ کریپتو مقایسه کرده است. در واقع این نمودار نشان دهنده مقدار تقریبی، سرمایه منتظر در مجموع کل بازار است. اگر تاریخ تکرار شود، این علامتی از ورود به منطقه انباشت و کف روند نزولی است.

از نظر من بیت کوین در حال حاضر به شدت «ارزان» است. در ادامه شاخص های بیشتری را مورد بررسی قرار خواهیم داد تا این نظریه را بیشتر شرح دهیم.
قیمت نقدی بیت کوین هم اکنون به زیر قیمت محقق شده کشیده شده است. قیمت محقق شده در واقع ارزش بازار بر مبنای آخرین جا به جایی کوین ها در شبکه است. به عبارت دیگر، مجموع بازار هم اکنون در حالت ضرر محقق نشده است.

از دیدگاه نمودار قیمت، بیت کوین هم اکنون برای چهارمین بار در کل تاریخ خود، به زیر روند چهار ساله خود کشیده شده است.

فقط 3 درصد از کل روزهای معاملاتی بیت کوین، در زیر میانگین متحرک 200 روزه و قیمت محقق شده گذشته است.

به طور کلی به نظرم با اطمینان می توانیم بگوییم که تاکنون چندین رویداد تسلیم را شاهد بوده ایم: وام دهندگان، صندوق ها، ماینرها، مشارکت کنندگان کلی بازار و هر شخص دیگری در بازار حداقل یک بار تسلیم شده است. اما سوال اینجاست که آیا بازارهای سنتی مثل اعتبار دهندگان و VIX هم تسلیم شده اند؟ شاید نه و این موضوعی است که حتما باید به آن توجه کنیم ولی شخصا توجه زیادی به این مسائل نمی کنم.
شاید این حرف احمقانه به نظر برسد ولی در دو سال اخیر، بیت کوین یک اندیکاتور پیشتاز برای وضعیت کلان اقتصاد بوده است. زمانی که بانک های مرکزی کشورهای مختلف در طول سال 2020 اعلام کردند که تورم گذراست، بیت کوین بلوف بودن این ادعا را نشان داد و به عنوان یک پوشش ریسک فوق العاده عمل کرد، همچنین زمانی که وضعیت پولی جهان انقباضی شد، به طرز شدیدی شروع به ریزش کرد.
اگر حق با من باشد، به احتمال زیاد در ابتدا کف سازی بیت کوین را شاهد خواهیم بود و بعد از آن، وضعیت اقتصادی جهان شروع به بهبود خواهد کرد. نظر شخصی من این است که هم اکنون به محدوده انباشت رسیده ایم و با اینکه بنابر بسیاری از شاخص ها چندین رویداد تسلیم را گذرانده ایم، باید انتظار داشته باشیم که نمودار قیمت برای چندین ماه حرکتی تثبیت و خسته کننده داشته باشد.
بیت کوین در گذشته هم برای ایجاد چرخه نزولی خود، زمان زیادی را صرف کرده است، بنابراین انتظار برای کف سازی قطعی، بهترین روش است. البته با در نظر گرفتن یک افق دید چندین ساله، خود من در همین سطوح شروع به خرید کرده ام. نقد بمانید، احساسات خود را کنترل کنید، سرمایه خود را با استراتژی و در چند ماه مختلف وارد کنید، کلید ولت خود را حتما در اختیار داشته باشید و مهمتر از همه این که به هیچ وجه به یک فروشنده اجباری تبدیل نشوید!
استخراج بیت کوین
همانطور که در نسخه قبلی تحلیل بلاک ویر توضیح دادیم، روبان های هش (نمودار زیر) تسلیم ماینرها را مشخص می کنند. تسلیم ماینرها به زمانی گفته می شود که درصد قابل توجهی از میانرهای شبکه مجبور به خاموشی دستگاه خود شوند.

با توجه به اینکه تنظیم خودکار سختی شبکه تا پنج روز دیگر شکل می گیرد، انتظار می رود که این روند تسلیم ماینر به زودی به اتمام برسد. البته اگر قیمت به ریزش خود ادامه دهد، قروض ماینرها منجر به فروش بیشتر آن ها خواهد شد و این می تواند مرحله تسلیم را تمدید کند.
اخیرا بحث های زیادی ایجاد شده که تعداد ماینرهای زیادی اهرم بیش از حد دارند و میلیون ها دلار بدهی در آستانه معوق شدن است که با طولانی شدن مدت روند نزولی باز هم باعث تسلیم آن ها خواهد شد.

نمودار بالا که از The Black Research به دست آمده، نشان دهنده آ« است که ماینرهای عمومی برتر جمعا 1 میلیارد دلار وام گرفته اند. این مقدار وام با بیت کوین، ماینرهای ASEC و زیرساخت ماینینگ وثیقه گذاری شده است. با نگاهی گذرا به این شاخص، متوجه اختلاف گزارش شده در خبرگزاری بلومبرگ که گفته بود رقم واقعی بدهی ماینرها نزدیک به 4 میلیارد دلار است، خواهید شد.
ماتریکس سودآوری S19
همانطور که توسط شان کانل (Shaun Connell)، مدیر ارشد Lancium LLC گفته شده، در طور 8 ماه گذشته، قدرت هش ماینر S19 Pro با ریزشی 75 درصدی از 484 مگاوات ساعت به 123 مگاوات ساعت رسیده است.
چرا؟ چون در همین مدت قیمت بیت کوین 75 درصد سقوط کرده و نرخ هش هم 31 درصد افزایش یافته است.

چیب 3 نانومتری سامسونگ
خبرگزاری The Elec گزارش کرده که سامسونگ مراحل تولد آزمایشی پردازنده 3 نانومتری خود را در این هفته آغاز کرده است. گفته شده که اولین مشتری این پردازنده شرکت PanSemi است که خود زیر مجموعه شرکت MicroBT است.
به احتمال زیاد این چیپ باعث ساخت سری ماینرهای قوی تر و کم مصرف تر از بهترین ASIC های کنونی، S19 XP که توسط شرکت Bitmain ساخته شده، خواهد بود. برخلاف ASIC هایی که در حوالی سال 2013 منتشر شد، این چیپ جدید همه چیپست هایی که هم اکنون برای استخراج بیت کوین استفاده می شود را منسوخ نمی کند. این ماینر جدید، قوی تر و کم مصرف تر خواهد بود ولی کارکرد آن مشابه ASIC های کنونی خواهد بود.
منبع : Blockware Intelligence
پاسخ