افرادی هستند که کریپتو را دوست ندارند یا به آن اعتقادی ندارند. سپس، افرادی هستند که از کریپتو متنفرند، مانند پیتر شیف (Peter Schiff). یکی دیگر از دشمنان سرسخت کریپتو، استفن دیهل (Stephen Diehl) است. او نویسنده کتاب تراکندن حباب کریپتو (Popping the Crypto Bubble) است که به نقد ارزهای دیجیتال، صنعت بلاک چین و فرهنگ پیرامون آن میپردازد. در این مقاله، به بررسی این کتاب محبوب منتقدان کریپتو میپردازیم تا بفهمیم که آیا واقعاً حباب کریپتو و بیت کوین واقعیت دارد؟
خلاصهای از کتاب ترکاندن حباب کریپتو
کتاب با برداشت بدون فیلتر دیهل در مورد ارزهای دیجیتال شروع میشود. از کتاب نقل میکنیم:
کریپتو یک کلاهبرداری عظیم است، اگرچه کلاهبرداری پیچیدهای است که از فناوری، اقتصاد غیرقانونی و خشم پوپولیستی برای مبهم کردن عملکرد خود استفاده میکند. یک کلاهبرداری عالی برای دوران پس از حقیقت رسانههای اجتماعی که در آن اعتماد به موسسات و کارشناسان به مقدار بسیار کمی وجود دارد.
سپس این مقدمه کوتاه با تاریخچه کوتاهی از صنعت کریپتو دنبال میشود، که عمدتاً بر روی نوآوری فناوری که بیت کوین (که دیهل آن را کماهمیت میداند) و دوره عرضه اولیه کوین (ICO) که در روند صعودی سال 2017 به اوج خود رسید، تمرکز دارد.
او سپس حبابهای مختلف بازار را پوشش میدهد، که از قرن 1700 شروع میشود و با آنچه او «حباب کریپتو» مینامد، خاتمه مییابد. این مقایسه داراییهای بیش از حد ارزشگذاری شده (یا حتی اساساً بیارزش) لحن را برای بقیه کتاب تعیین میکند.
بخش بعدی به مشکلات مختلف کریپتو اشاره میکند:
- اقتصادی: دیهل استدلال میکند که میزان ذخایر ارزش و میانگین ارزش مبادله با یکدیگر در تضاد هستند (و کریپتو هیچکدام از آنها نیست).
- فنی: بلاک چینها به سختی مقیاسپذیر هستند و بلاک چینهای عمومی به دلیل مسائل مربوط به انطباق برای شرکتها بیفایده هستند.
- ارزشگذاری: کریپتو بر اساس نظریه احمق بزرگ است (شما همیشه باید یک احمق جدید پیدا کنید تا کوینهای خود را بر روی آن بریزید).
- محیط زیست: کریپتو دارای ردپای کربن عظیمی است و زبالههای الکترونیکی تولید میکند.
بخش بعدی در مورد مشکلات فرهنگ کریپتو صحبت میکند. کریپتوآنارشیسم تلاشی پنهان برای برچیدن دولت است، تکنولیبرتارینیسم در تلقی تکنولوژی به عنوان راهحل مشکلات اجتماعی گمراه است، اقتصاد اتریش یک نظریه شبه اقتصادی است (به گفته نویسنده)، و نیهیلیسم مالی این باور است که همه چیز طرح پانزی است و در نهایت چیزی به نام ارزش ذاتی وجود ندارد.
بخش دیگر مشکلات اخلاقی کریپتو را پوشش میدهد: رواج فروشندگان روغن مار، استفاده از کریپتو برای فعالیتهای غیرقانونی و جنبههای فرقهای فرهنگ کریپتو.
در نهایت، دو بخش دیگر (دوباره) در مورد مشکلات اقتصادی و فنی کریپتو صحبت میکنند:
- معایب صرافیهای ارز دیجیتال.
- چه اشکالی درICO ها، قراردادهای هوشمند، بلاک چین، Web3 و بخش بازی برای کسب درآمد (P2E) وجود دارد.
- پوپولیسم مالی و مقررات ارزهای دیجیتال.
این کتاب با یک چارچوب مختصر پایان مییابد، اما در نهایت، از ممنوعیت کامل ارزهای دیجیتال حمایت میکند، به این دلیل که آنها اساساً بیارزش هستند و ضرر بیشتری نسبت به سود دارند.
نکات معتبری که با کتاب ترکاندن حباب کریپتو مطرح شد
اتفاقاً این کتاب توسط شخصی که طرفدار پرشور کریپتو هم نیست، بررسی میشود. برخی از استدلالهای زیر که توسط استدلالهای دیهل ارائه میشود، در واقع انتقادهای معتبری هستند.
ارزهای دیجیتال داراییهای غیرمولد هستند
دیهل استدلال می کند که ارزهای دیجیتال، بر خلاف سهام، ارزش اساسی ندارند و مبتنی بر اقتصاد دایرهای هستند، هیچ درآمدی تولید نمیکنند و بنابراین غیرمولد هستند. او مینویسد که کاربرد آنها عمدتاً یا منحصراً بر اساس حدس و گمان است که باعث افزایش تعداد میشود. از این رو، ارزهای دیجیتال بیشتر شبیه قمار هستند تا سرمایهگذاری.
خوب، چه پاسخی میتوانید به آن بدهید؟
به گفته Token Terminal، اکثر برنامههای غیرمتمرکز دیفای درآمد اندکی دارند یا بدون درآمد هستند. اتریوم (در دوران اثبات کار خود) بیشترین درآمد سالانه را تولید کرد. با این حال، به طور کلی، بیشتر توکنهای کریپتو با حدس و گمان کار میکنند.
کریپتو نمیتواند عملکرد پول را انجام دهد
بر اساس این کتاب، کریپتو نه تنها اساساً بیارزش است، زیرا هیچ ارزش یا جریان درآمدی اساسی وجود ندارد، بلکه علیرغم اندازهای که بیت کوین تلاش میکند، آنقدر بیثبات است که نمیتواند پول باشد.
در نهایت، دیهل درست میگوید که داراییهای نوسانی مانند کریپتو در این مرحله از تکاملشان به عنوان پول مناسب نیستند. اگرچه این لزوماً آیندهای که در آن بیت کوین به مراتب نقدتر و نوسانات کمتری داشته باشد را حذف نمیکند، اما بیت کوین به سختی تبدیل به پول و وسیلهای برای سرمایهگذاری خواهد شد. حتی ارزهای دارای پشتوانه کالا نیز از کالا به عنوان پشتوانه استفاده میکنند، نه از خود ارز.
مقیاسپذیری کریپتو سخت است
این به سختی یک استدلال بحثبرانگیز است. حتی با گذشت تقریباً 15 سال از بیت کوین و تقریباً 10 سال از ورود اتریوم، هر دو ارز دیجیتال همچنان به دنبال جام مقدس مقیاسپذیری هستند بدون اینکه از ارزش اصلی خود (متمرکززدایی و مقاومت در برابر سانسور) صرف نظر کنند. همه ارزهای دیجیتال مقیاسپذیر به شدت در عدم تمرکز به خطر افتادهاند که در نهایت آنها را شبیه به راهحلهای متمرکز سنتی و بلاک چینهای غیرمتمرکز میکند.
کریپتو مسئولیت امنیتی را به افراد منتقل میکند
یکی از ارزشهای کریپتو این شعار است که «بانک خودت باش». اما ممکن است برای همه جذاب نباشد. حتی بیشتر از آن، دنیایی که در آن هرکسی بانک خودش است، ممکن است دنیایی بسیار خشنتر و ناامنتری باشد. سرقت ارزهای دیجیتال در حال حاضر یک مورد مهم است. به هر حال، سرقت از یک فرد بسیار آسانتر از بانک است، بنابراین ممکن است حضانت آنقدرها هم بد نباشد.
فناوری یک گلوله نقرهای برای حکومتداری ضعیف نیست
بیایید از نویسنده در این مورد نقل قول کنیم:
تکنولوژی و نرمافزار راه فراری از دولت ارائه نمیدهند؛ آنها فقط میتوانند سیستم حاکمیتی رقیب دیگری را با پویایی قدرت و نهادهای خود ارائه دهند. تکنولیبرتارینیسم، در هسته خود، صرفاً ترجیح آن سیستم بر نهادهای دموکراتیک است. – این درست است. و کریپتو اساساً پایه و اساس یک فلسفه سیاسی جدید است (اینکه آیا این فلسفه بهتری است، قابل بحث است).
فناوری ممکن است منجر به حکمرانی بهتر یا بدتر شود، اما ما نمیدانیم که کدام یک خواهد بود، زیرا آن را امتحان نکردهایم. دیهل استدلال میکند که طرفداران کریپتو به دروغ به عنوان راهحلی بهتر از راهحلی که در حال حاضر داریم، کریپتو را میفروشند. با توجه به میزان کلاهبرداریهای موجود در کریپتو، این ممکن است دور از واقعیت نباشد.
نیهیلیسم مالی رفتار متقلبانه را منطقی میکند
دیهل نیهیلیسم مالی را مفهومی میداند که میگوید، در نهایت هیچ چیز برای سرمایهگذار معاصر ارزشی ندارد، زیرا آنها سرمایهگذاری را نه راهی برای افزایش ثروت خود (که در اختیار ندارند) بلکه به عنوان دریچهای برای فرار از وضعیت اسفبار خود میدانند.
با این حال، این موضوع طرحهای پانزی، کلاهبرداریها و طرحهای پامپ و دامپ را منطقی و تشویق میکند که همه بر اساس طمع سرمایهگذاران است. ممکن است با کمال میل در پانزی شرکت کنید، زیرا نمیتوانید صادقانه پول مورد نیاز خود را بدست آورید.
همه میدانند که کلاهبرداری یک مشکل بزرگ در فضای کریپتو است. با این حال، کریپتو به جای اینکه یک علت باشد، نشانهای از زمان فعلی است. ارزهای دیجیتال مردم را پوچگرای مالی نمیکنند، اما مردم نیهیلیستهای مالی هستند و بنابراین در داراییهای بسیار بیثبات سرمایهگذاری میکنند.
فناوری، راهی برای گمراه کردن سرمایهگذاران ناآگاه
هر کسی که وایپ پیپر مرتبط با متاورسها را خوانده باشد، میداند که بسیاری از آنها سخنان بزرگ و وعدههایی بیمعنی هستند.
از این نظر، دیهل کاملاً درست میگوید که توکنهای کریپتو اغلب افراد آسیبپذیر با سرمایه کم یا افراد با تمایل به قمار را هدف قرار میدهد. هنگامی که توکن به صورت زنده و چند برابر ارزشگذاری خصوصی معامله میشود، خودیها پول نقد میکنند و بازیکنان کازینو در تلاش برای خروج با وجوه دست نخورده باقی میمانند.
فرهنگ کریپتو جنبههایی شبیه به فرقه دارد
بیایید دوباره از کتاب نقل کنیم:
ایدئولوژی کریپتو وعدههای معجزهآسایی از ثروت میدهد، نه از کار یا فعالیت اقتصادی بلکه صرفاً از ایمان حاصل شده است.
این به طور خلاصه به معنای اصطلاح همگی موفق خواهیم شد (WAGMI) است. مرتدانی که هولد ندارند به عنوان کسی که موفق نخواهد شد (NGMI) مورد تحقیر قرار میگیرند.
NFTها، دائوها، بازیهای P2E، متاورس و دیفای کاربردهای واقعی ندارند
دیهل تمام بخشهای تبلیغاتی مورد علاقه علاقهمندان به بلاک چین را با کنار گذاشتن آنها برای مشکلات فنی و اخلاقی سرکوب میکند:
- به هر حال NFTها واقعا منحصر به فرد نیستند و فقط بر اساس توهم منحصر به فرد بودن هستند.
- بازیهای P2E شغلهای مزخرف را ترویج میکنند که کار غیرمولد ایجاد میکنند.
- دائوها نوعی اجتناب نظارتی هستند.
- دیفای در اصل یک طرح پانزی است.
- متاورس یک تبلیغات محض است و به جای رفع نقصهای موجود (مانند سرزمین مجازی کمیاب) آنها را کپی میکند.
همه اینها تا حدی قابل رد است، اما دور از واقعیت نیست. جای تعجب نیست که ارزش دیفای و P2E در طول بازار نزولی به شدت کاهش یافته است.
ICOها، تأییدیههای افراد مشهور، روزنامهنگاری کریپتو و میم کوینها همه راههایی برای کلاهبرداری از خردهفروشی هستند
دیهل همچنین تمام موارد فوق را به دلیل تبلیغ کوینهای تقلبی به روشی دیگر مورد انتقاد قرار میدهد. حباب ICO 2017 به دلیل تولید انواع کلاهبرداریهای مشهور بود که بیشتر آنها بدون آسیب از بین رفتند.
به هر طریقی، همه این مکانیسمها با هدف ایجاد علاقه بیشتر از خردهفروشی به نفع خودیها هستند.
کریپتو پوپولیسم مالی است و اصلاحات سودمندی را آغاز نخواهد کرد
دیهل استدلال میکند که کریپتو در پس زمینه بحران مالی 2008 و جنبش اشغال والاستریت (که درست است) ظهور کرد. اساساً، کریپتو راهی برای نشان دادن انگشت میانی به نهاد است (همچنین صحیح) و از اقدامات پوپولیستی استقبال میکند.
سیاستمداران پوپولیست بارها و بارها ثابت کردهاند که سیاستهای آنها میتواند منجر به منفعت یک گروه به قیمت گروهی دیگر شود، اما نه به استاندارد زندگی بالاتر برای همه. حتی اگر این بحث قابلبحث باشد، دیهل استدلال میکند که کریپتو در هسته خود پوپولیسم است و تمایل به شکار گروههای آسیبپذیر دارد.
نقد کتاب ترکاندن حباب کریپتو
دیهل چندین سال است که در صفحه خود علیه ارزهای دیجیتال و بلاک چین وبلاگ مینویسد. خوانندگانی که با محتوای او آشنا هستند، بسیاری از نکات صحبت شده را در این کتاب تشخیص خواهند داد. با این حال، بازخوانی محتوا یکی از مشکلات جزئی کتاب است.
ارائه ادله به عنوان حقایق مسلم در کتاب ترکاندن حباب کریپتو
مثالی از صفحه 53 میآوریم:
با این حال، کل کریپتو تقریباً بهعنوان یک حباب اقتصادی شناخته میشود. از نظر هشت برنده جایزه نوبل، بیت کوین به قول آنها یک حباب اقتصادی آشکار است.
برندگان جایزه نوبل هر چقدر که باهوش باشند، انسان و خطاپذیر هستند. بنابراین نظر آنها به سختی قابل به رسمیت شناختن جهانی است.
مثال دیگری از صفحه 67:
پول مبتنی بر کالا یک پایه زباله است که بر اساس آن میتوان شرکتهای مولد ایجاد کرد یا اقتصاد را اداره کرد.
آیا این چنین است؟ ارزهای فیات یک آزمایش 50 ساله هستند که هنوز ادامه دارند و با توجه به افزایش بار بدهی در اقتصادهای پیشرفته، هنوز ممکن است بدتر شود یا نرود. دیهل نه تنها به اندازه افرادی که از آنها انتقاد میکند جزماندیش است، بلکه در استدلال خود نیز نقص منطقی دارد. اگر فناوری پول یکی از تکامل تدریجی است و بیت کوین تکامل پول است، چگونه میتواند زباله باشد؟
مثال دیگر میتواند این استدلال باشد که مورد استفاده اولیه کریپتو فعالیت غیرقانونی است، حتی اگر چندین بار اشتباه بودن آن ثابت شده باشد.
نکته گستردهتر در اینجا این است که دیهل برخی از نکات را به عنوان حقایق ارائه میکند، اگرچه نمیتوان به طور قطعی بودن آنها را ثابت کرد.
در کتاب ترکاندن حباب کریپتو هیچ جایگزینی ارائه نشده است
اگرچه دیهل به درستی بسیاری از ایرادات کریپتو را شناسایی میکند، نسخه او از رویکرد کلاسیک مدرن امروزی یعنی بیرون کشیدن چکش ممنوعیت پیروی میکند. کریپتو را میتوان بهعنوان «ایدئولوژی فرار از انحصارطلبی فعلی فناوری» در نظر گرفت. اما این نه لزوما چیز بدی است و نه دیهل جایگزینهایی برای شکستن انحصار شرکتهای فناوری پیشنهاد میکند.
دیهل کریپتو را جایگزینی نادرستی میخواند، اما نسخه خود را به «تقویت نهادها» محدود میکند، حتی اگر همان مؤسسات اعتماد مردم را از دست دادهاند و همین نابرابری را در کریپتوها فعال کردهاند.
برای منصفانه بودن، دیهل چارچوب زیر را برای بحث پیشنهاد میکند:
- داراییهای مالی بدون درآمد و ارزش ذاتی چگونه در بازارها قرار میگیرند؟
- آیا اثرات خارجی مرتبط با داراییهای کریپتو برای جهان منفی است یا مثبت؟
- چگونه هزینههای انرژی فراری مرتبط با طرحهای استخراج اثبات کار را با اهداف آب و هوایی خود تطبیق دهیم؟
- چگونه از مردم در برابر تقلب در سرمایهگذاری کریپتو محافظت کنیم؟
- چگونه میتوانیم از ایجاد ریسک سیستماتیک در اقتصاد گستردهتر، کوینهای سوداگرانه و داراییهای کریپتو که در معرض خطر شدید قرار دارند، جلوگیری کنیم؟
همه اینها سوالات منصفانهای هستند و نقطه شروع خوبی هستند. با این حال، راهحل او به سه نکته کوتاه محدود میشود:
- داراییهای کریپتو را به عنوان اوراق بهادار تنظیم کنید و قوانین ثبت را اجرا کنید.
- ممنوعیت طرحهای پول جانشینی که از ارزهای دولتی به دست میآیند.
- داراییهای دیجیتال دور از بخش بانکی و بازار گستردهتر قرار بگیرند.
حتی اگر اینها ممکن است کاملاً اشتباه نباشند، نمیتوانند مبنای یک بحث صادقانه در مورد کریپتو باشند.
نوآوری کریپتو با پیشنهادات کتاب ترکاندن حباب کریپتو از بین میرود
بیایید فرض کنیم کریپتو در واقع یک کازینو بزرگ است.
اولاً، این به خودی خود یک مورد استفاده است، زیرا کازینوها نوعی سرگرمی را ارائه میدهند.
دوم، این امر نوآوریهایی که میتواند در پشت ارزهای دیجیتال اتفاق بیفتد را حذف نمیکند. مورد اول ممکن است همچنان به تکرار بهتر شبکههای رسانههای اجتماعی یا پاداشهای سازنده منجر شود. در امور مالی، ما هنوز هم ممکن است شاهد تکرار دیفای باشیم که نسبت به نسخه فعلی کمتر دایرهای و مبتنی بر حدس و گمان است.
به طور خلاصه، تنها به این دلیل که ارزهای دیجیتال امروزه توسط حدس و گمان هدایت میشوند، به این معنی نیست که همیشه به همین شکل باقی میمانند. به خصوص اگر این بخش در معرض مقرراتی باشد که مضرترین و سمیترین عناصر را از بین میبرد. بنابراین، فرهنگ آن و راهحلهایی که ارائه میدهد ممکن است تغییر کند.
نتیجهگیری
به طور کلی، این کتاب جالبی است که خواندن آن را پیشنهاد میکنیم، به خصوص اگر طرفدار کریپتو هستید. با وجود اینکه نویسنده سعی نمیکند دیدگاهی متوازنی را ارائه دهد، چندین نکته قابل نقد را مطرح میکند.
منبع: CoinMarketCap
پاسخ