بدون شک، هفته ای که گذشت یکی از جالب ترین هفته هایی بود که در مدت های اخیر شاهدش بودیم. بیاید مقاله این هفته خود را با تورم آغاز کنیم. در صبح روز پنجشنبه، اداره آمار نیروی کار (BLS) آمار CPI اکتبر را منتشر کرد.
عدد CPI سالانه این ماهه عدد 7.7 درصد بود که نسبت به عدد 8.2 درصد سپتامبر و حتی تخمین 7.9 درصد تحلیلگران، به طرز قابل توجهی کمتر بود. نکته جالب توجه این است که برای Core CPI (CPI به جز مواد غذایی و انرژی) هم عدد 6.3 درصد اعلام شد که 20 پوینت کمتر از عدد تخمینی 6.5 درصد بود.
در مبنای ماهانه هم، CPI اکتبر رشدی 0.4 درصدی را ثبت کرده است که باز هم از عدد تخمینی 0.6 درصدی کمتری است.
تحلیل بلاک‌ویر از بازارهای مالی: نسخه 63
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در حال حاضر شاهد دومین ماه پیاپی افزایش CPI در مقایسه ماه قبلی هستیم. در دوره های تورم افسار گسیخته، داده های ماهانه می توانند بسیار کاربردی باشند.
در اکتبر 2021، شاهد یک ماه افزایش ماه به ماه تورم به میزان 0.8 درصد بودیم. از آنجایی که قیمت ها از سال گذشته بالاتر رفته اند، هنوز تورم سالانه به شدت مثبت است ولی اگر تغییر ماهانه 1 سال قبل بیشتر از ماه نظیر امسال باشد، شاهد کاهش تغییر سالانه CPI خواهیم بود.
ولی در اکتبر 2022، قیمت ها نسبت به سپتامبر 2022 رشد داشتند و این نگران کننده است. درست است که افزایش ماهانه بیشتر از انتظار بازار بود ولی افزایش آمار ما به ماه چیزی نیست که تمایلی به تداوم آن داشته باشیم.
وقتی به اجزای تشکیل دهنده CPI نگاهی دقیق تر می کنیم، می بینیم که هزینه سر پناه در ماه اکتبر به رشد خود ادامه داده است.
بخش سر پناه CPI به هیچ وجه قیمت بازار برای مسکن را اندازه گیری نمی کند، بلکه هزینه مسکن مثل اجاره بها را نشان میدهد. نمودار بالا، درصد افزایش ماهانه هزینه سر پناه را نشان میدهد. در ماه اکتبر، این بخش رشدی 0.75 درصدی داشت که تغییر ماهانه هزینه مسکن را از آگوست 1990 با عدد 0.79 درصد، به بالاترین حد خود رساند.
همانطور که در نسخه های قبلی تحلیل بلاک ویر به آن اشاره کردیم، طبق شاخص Case-Shiller، میانگین هزینه مسکن در حال کاهش مداوم بوده است. ولی این کاهش هزینه مسکن به خاطر سقوط قیمت خانه هاست، چیزی که باعث افزایش اجاره بها می شود.
هزینه اجاره بها معمولاً تغییر ناپذیر هستند ولی در دوره هایی که نرخ بهره وام مسکن به سرعت افزایش می یابد، تعجب آور نیست که صاحبخانه ها بخواهند فشار ناشی از افزایش هزینه سرمایه خود را به مستأجرین خود منتقل کنند.
حالا که میانگین نرخ بهره وام مسکن 30 ساله آمریکا به نزدیکی 7 درصد رسیده، بدیهی است که مصرف کنندگان آمریکایی تمایلی به خرید خانه ندارند و از این رو هزینه مالکیت یا اجاره سر پناه در حال افزایش است.
علاوه بر این، بخش سر پناه CPI هزینه قبوض آب و برق و… را نیز در نظر می گیرد، البته اگر در قرارداد اجاره مستاجر قید شده باشد.
با نگاهی به بخش انرژی CPI، متوجه کاهش سالانه آن در مقایسه با سپتامبر می شویم. ولی بار دیگر شاهد افزایش کلی ماهانه قیمت انرژی هستیم.
نمودار بالا نشان دهنده 4 بخش تشکیل دهنده سبد CPI است. نمودار قرمز رنگ برای انرژی است که متشکل از برق، بنزین و نفت است. در ضمن می توانیم تغییر ماهانه این 3 نوع بخصوص انرژی را هم مشاهده کنیم.
در ماه سپتامبر، شاهد کاهش 10 درصدی قیمت نفت خام WTI بودیم. در اکتبر اما، قیمت دوباره به رشد خود ادامه داد و 8 درصد رشد کرد. بنابر داده های BoA، 3 هزینه برتر شهروندان متوسط آمریکایی به ترتیب مسکن، حمل و نقل و مواد غذایی هستند. بنابر آمار CPI اداره BLS، هزینه شهروندان برای مواد غذایی در ماه اکتبر رشدی 0.6 درصدی داشته است.
از این رو، به طور کلی با اینکه کاهش مقدار سالانه CPI علامت مثبتی است ولی در ماه اکتبر، شهروندان آمریکایی به طور متوسط شاهد افزایش 3 مخارج بزرگ خود بوده اند.
حالا که مقدار CPI اکتبر اعلام شده، سوال بعدی این است که واکنش بازار به این آمار چه بود؟ این هفته قطعاً یکی از آن هفته های جنجالی بود که بحران نقدینگی در بازار کریپتو در روز چهارشنبه، روی بازار سهام هم اثر گذاشت.
با بسته شدن بازار در روز چهارشنبه، ادامه ریزش شاخص های بزرگ بازار سهام تقریباً قطعی بود.
ولی وقتی CPI اعلامی در روز پنجشنبه پایین تر از حد انتظار بود، بهترین نوبت معاملاتی شاخص Nasdaq از روز 24 مارس 2020 (با رشد 8.12 درصدی) ثبت شد.
در واقع، رشد 7.35 درصدی روز پنجشنبه چهاردهمین روز خوب شاخص Nasdaq در کل تاریخ این شاخص بود. این می تواند به ما بگوید که مشارکت کنندگان بازار معتقدند که اوج تورم سپری شده و افزایش فشار خرید در روز پنجشنبه به خاطر انتظار آن ها از کاهش نرخ بهره در آینده بود.
البته با جهش یک روزه این شاخص نمی توان چنین برداشت وسیعی از بازار داشت. ولی نکته جالب توجه این است که صندوق ETF شرکت Ark Innovation با نماد معاملاتی ARKK، در روز چهارشنبه به زیر کف 2020 خود در سطح 33.00 دلار کشیده شد و دوباره جهش کرد. این شاخص در این روز تا سطح 32.51 دلار سقوط کرد، سطحی که در 5 سال گذشته هم دیده نشده بود.
این بازگشت یک مثال عالی برای توضیح میانگین رشد سهام در طول 2 سال گذشته است. بسیاری از سهم ها از جمله گروه سهم های مرتبط با کریپتو، در بهار 2021 قله خود را ثبت کردند و حالا همه صعودهای سال گذشته خود را از دست دادند.
جهش روز پنجشنبه بازار سهام با یک جهش قابل توجه یک روزه در قیمت اوراق خزانه داری هم همراه بود. جهشی که آخرین بار در فوریه امسال دیده بودیم.
در روز پنجشنبه، بازده اوراق 10 ساله خزانه داری حدود 3.8 درصد سقوط کرد. در این روز، قیمت همه اوراق خزانه داری به جز اوراق با سررسید 1 ماهه، جهش کرد. با سقوط بازده اوراق خزانه داری، شاخص دلار آمریکا که با DXY اندازه گیری می شود هم سقوط شدیدی را ثبت کرد.
برای ضعف اخیر شاخص دلار دلایل زیادی وجود دارد ولی سقوط بازده اوراق قرضه آمریکا باعث شده که تقاضا برای دلار آمریکا کاهش یابد. لازم به ذکر است که ترکیب کاهش بازده و شاخص دلار، طبق داده های تاریخی برای دارایی های پر ریسک مثل سهام و بیت کوین خوب است.
سهم های مرتبط با کریپتو
با وجود جهش بزرگ قیمت بیت کوین تا روز پنجشنبه، هفته گذشته برای سهم های مرتبط با کریپتو بسیار دردناک بود. در طول هفته های گذشته، شاهد انحلال چند شرکت ماینینگ عمومی بوده ایم. این هفته و با مسائل مرتبط با FTX و بایننس (می توانید اخبار آن را در بخش وبلاگ خانه ترید مطالعه کنید) تعجبی ندارد که شرکت های بیت کوینی عمومی مثل بیت کوین جهش نکنند.
ریسک متقابل، مهمترین دلیل برای دسته بندی بازار سهام به عنوان دارایی های پرریسک است. در طولانی مدت، سود ناشی از خرید و حفظ سهم های یک شرکت، به توانایی آن شرکت در مدیریت درست سرمایه و رسیدن به سود بستگی دارد.
استراتژی ضعیف برای ترازنامه مالی و تصمیمات و اقدامات غلط مدیران اجرایی می تواند یک شرکت را به ویرانه تبدیل کند. این هفته به خوبی نشان داد که چرا شرکت های کریپتویی ساختار یکسانی ندارند.
این چرخه نزولی به شدت مشابه با حباب دات کام سال های 2000 بود. تقاضای عجیبی که در سال 2020 برای شرکت های عمومی کریپتویی ایجاد شد، به شدت مشابه با شرکت های تکنولوژی خلق شده در دهه 1990 بود.
به همان شکلی که همه شرکت های حباب دات کام در سال های بعدی نتوانستند دوام بیاورند، همه شرکت های کریپتویی هم نمی توانند موفق باشند. صرفنظر از اعتقاد شما نسبت به کریپتو، این هفته به خوبی ثابت کرد که حتی شرکت هایی که به ظاهر قدرتمند هستند، می توانند از درون مخروبه باشند.
شیوه حذف آن شرکت هایی که مدیریت ضعیفی دارند از کارگزاری های بورس در روندهای نزولی، دقیقاً مشابه با حذف شرکت های ماینینگ در طول روندهای نزولی بیت کوین است.
نتیجه حذف این دو هم یکسان است، وقتی بازیکن های ضعیف از بازی کنار می روند، کسانی که باقی مانده اند فرصت بیشتری برای رشد خواهند داشت. از نظر من، به همین خاطر است که روندهای نزولی تا به این اندازه هیجان انگیز هستند، زیرا فرصت های آینده خارق العاده خواهند بود.
به همین دلیل، این روزها بهترین فرصت برای خرید و انباشت دستگاه های ماینر بیت کوین، خود بیت کوین و سهام شرکت های بیت کوینی است که حتماً در آینده متوجه اهمیت آن ها خواهید بود.
با اینکه در تحلیل های بلاک ویر، هیچگاه توصیه سرمایه گذاری نکرده ایم، ولی باید به این نکته توجه کرد که در هنگام انتخاب گزینه سرمایه گذاری باید تمام تلاش خود را بکنید.
در تصویر بالا هم طبق معمول، جدولی از عملکرد سهم های مرتبط با کریپتو را در هفته گذشته آورده ایم و عملکرد آن ها را نسبت به بیت کوین و صندوق WGMI بررسی کرده ایم.
تحلیل تکنیکال بیت کوین
احتمالاً تا کنون متوجه شده اید که رفتار قیمت بیت کوین در هفته گذشته، سروصدای زیادی به پا کرد.
در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه، شاهد ثبت بزرگترین ریزش روزانه بیت کوین در ماه های اخیر بودیم. نمودار قیمت بیت کوین در این دو روز به زیر کف خرداد ماه در سطح 17,600 دلار کشیده شد و حتی در روز چهارشنبه به زیر سطح 16000 دلار هم رسید.
البته بیت کوین در حوالی سطح 15,500 دلار که از نوامبر 2020 تاکنون شاهدش نبودیم، توانست با اندکی فشار خرید مواجه شود.
در این برهه زمانی، اینکه کف قیمت بیت کوین مشخص شده یا خیر، به هیچ عنوان قابل تشخیص نیست. ولی رفتار قیمت نمودار در روز چهارشنبه، بار دیگر فرضیه ای که در این بخش از تحلیل بلاک ویر به آن اشاره کرده بودیم را اثبات کرد.
سقوط و جهش (Undercut and Rally) یا U&R یک الگوی نموداری رایج و مهم در کف روندهای نزولی و اصلاحات قیمتی است. بسیاری از سرمایه گذاران حد ضررهای خود را زیر کف خرداد ماه گذاشته بودند و این یعنی اگر نمودار قیمت به زیر آن سطح کشیده میشد، پوزیشن های آن ها هم بسته میشد. با توجه به این موضوع، نهنگ ها آنقدر دست به فروش میزنند تا نمودار به زیر آن سطح کشیده شود و بعد همه کوین های به اجبار فروخته شده را از بازار جمع می کنند.
این دقیقاً همان اتفاقی است که در روز پنجشنبه افتاد، زیرا در این روز شاهد سقوط قیمت به زیر یک سطح حمایت مهم و بعد جهش نمودار بودیم. با این وجود، رخ دادن این اتفاق و ثبت این الگو به این معنی نیست که دیگر قرار نیست به سطوح پایین تر سقوط کنیم.
در زمان نگارش این مقاله، رفتار قیمت بیت کوین در تلاطم بزرگی قرار گرفته است. با اینکه رفتار قیمت در روزهای سه شنبه و چهارشنبه به ما می گویند که احتمال ریزش نمودار به سطوح پایین تر وجود دارد، ولی دلیل محکمی هم وجود دارد که نشان میدهد کف چهارشنبه، همان کفی است که منتظرش بودیم.
اگر نمودار قیمت بیت کوین به سطوح پایین تر سقوط کند، باید به قله 2019 قیمت در حوالی سطح 13900 دلار به عنوان یک حمایت محکم نگاه کنیم. اگر هم شاهد افزایش بیشتر قیمت باشیم، احتمالاً محدوده مقاومت 18150 تا 18700 دلار، اولین میدان آزمایش گاوها خواهد بود.
تحلیل آنچین بیت کوین
«در تاریخ دهه هایی وجود دارد که هیچ اتفاقی نمی افتد و هفته هایی وجود دارد که به اندازه چند دهه اتفاق می افتد.»
ولادیمیر ایلیچ لِنین (Vladimir Ilyich Lenin)
این جمله یک توصیف عالی برای اتفاقی است که در هفته گذشته در بازار بیت کوین و کریپتو رخ داد. در طول این هفته، بیت کوین از سطح 21,300 دلار تا 15,600 دلار ریزش کرد و حالا هم در حوالی سطح 16800 دلار معامله می شود.
مهمترین اتفاق این هفته که احتمالاً اصلی ترین دلیل برای رفتار قیمت بیت کوین بود، جریانات مرتبط با صرافی FTX بود. بخش وبلاگ خانه سعی کرده که همه زوایای اتفاقات اخیر را به طور 24 ساعته پوشش دهد ولی برای کسانی که حوصله مطالعه دقیق رویدادها را ندارند و یا سعی می کنند که خود را درگیر اخبار و پیشامدهای بازار پر تلاطم بیت کوین نکنند، در ادامه نگاهی اجمالی به اتفاقات اخیر خواهیم انداخت.
داستان از افشای ترازنامه مالی شرکت Alameda Research شروع شد. Alameda و FTX شرکت های خواهر هستند و هر دو تحت مالکیت سم بنکمن فرید (SBF) قرار دارند و می توان آن ها را دو تن با یک روح در نظر گرفت. در واقع با این ترازنامه افشا شد که بخش بزرگی از دارایی های Alameda، به میزان 3.66 میلیارد دلار، به شکل توکن بومی صرافی FTX یعنی FTT است.
علاوه بر این، Alameda حدود 2.15 میلیارد دلار از توکن های FTT خود را برای دریافت وام وثیقه گذاشته است. آن هم در حالی که کل ارزش بازار توکن FTT فقط 5 میلیارد دلار بود. وقتی نصف ارزش یک توکن در اختیار شرکتی است که آن را خلق کرده، به راحتی می توان حدس زد که آخر و عاقبت خوشی در انتظار آن توکن نیست.
اندکی پس از انتشار این اطلاعات، سی زی، مدیر عامل بایننس دست به کار شد و در صفحه توییتر خود اعلام کرد که بایننس قصد دارد کلیه پوزیشن های مربوط به توکن FTT خود را نقد کند.
پس از توییت سی زی، سرمایه گذاران خرد هم وقت را تلف نکردند و شروع به باز کردن پوزیشن شورت یا فروش FTT خود کردند. همین فشار فروش خارق العاده روی توکن FTT، ارزش آن را ساقط کرد و در نتیجه ضربه بزرگی به ترازنامه شرکت های FTX و Alameda زد.
این شرایط بحرانی هنوز ادامه داده و تاثیرات بعدی آن هنوز روی بازار پیاده نشده است. علاوه بر این، بعید است که FTX پیشنهاد خریدی دریافت کند زیرا بایننس و کوین بیس از خرید این صرافی عقب نشینی کرده اند.
درست مثل سلسیوس، Voyager، BlockiFi و دیگر شرکت ها، سرمایه گذارانی که بیت کوین های خود را در صرافی FTX نگاه داشته بودند، جمله «کلید نداری، کوین هم نداری» را به روشی سخت یاد گرفتند.
در ادامه تصویری از همه شرکت هایی که با انحلال های دومینویی امسال تحت تاثیر قرار گرفته اند را آورده ایم.
حالا بیایید درباره اثراتی که این سقوط شرکت ها روی بیت کوین به جای گذاشت، صحبت کنیم.
در ابتدا، با اینکه ممکن است بدیهی به نظر برسد ولی باید بگوییم که این سقوط ها به هیچ عنوان تاثیری روی پروتکل بیت کوین ندارند. ماینرها مثل همیشه به تایید بلاک ها مشغولند و هر بلاک را پر از تراکنش می کنند و حدود هر 10 دقیقه با اضافه کردن یک بلاک به شبکه 6.25 واحد بیت کوین دریافت می کنند. نودها هم مثل همیشه این بلاک ها را تایید می کنند.
تنها چیزی که نوسان دارد و دائماً در حال تغییر بوده و تحت تاثیر این اتفاقات قرار می گیرد، نرخ دلاری قیمت هر واحد بیت کوین و نگاه معامله گران و سفته بازان به آن است.
این تحولات، منجر به تحریک همان نوسان محقق شده ای که هفته هاست منتظر بودیم، شد. این نکته حائز اهمیت است که فروشندگان، این بار با قصد قبلی دست به فروش نزدند و سقوط حجم معاملات باز بازار آتی هم خبر از اهرم زدایی عظیم بازار مشتقات میدهد.
با بررسی ولت هایی با موجودی 0.1 تا 1 واحد بیت کوین، می بینیم که این گروه از هولدرها در هفته ای که گذشت، بیشتر از هر زمان دیگری در کل تاریخ بیت کوین مشغول خرید و انباشت بیت کوین بودند.
جا به جایی کوین ها از دست موسسات مالی با اهرم بیش از حد و رسیدن آن ها به دست سرمایه گذاران خرد معتقد به بیت کوین یک خبر خوب برای سلامت بلند مدت شبکه است. علاوه بر این، این اتفاق تکذیب کننده FUD ایست که نهنگ ها صاحب همه کوین های بازار هستند. حتی اگر این نقد درست باشد و نهنگ ها به مرور زمان صاحب همه کوین های بازار باشند، نباید نکته نگران کننده ای باشد زیرا بیت کوین یک پروتکل اثبات سهام نیست.
اشخاص با دارایی 1 تا 10 بیت کوین که به آن ها «بچه نهنگ» هم گفته می شود، در این هفته به مقدار قابل توجهی به اندوخته های خود افزودند. در هفته ای که گذشت، سومین میزان رشد روزانه را در اندوخته های این گروه مشاهده کردیم.
ممکن است مدعی شوید که شاخص بالا نشان دهنده خرید و انباشت بچه نهنگ ها نیست، بلکه انتقال کوین ها به ولت هایشان را نشان میدهد. به طور کلی، خود حضانتی بیت کوین به معنای خرید بیت کوین است. اگر روراست باشیم، شما تا زمانی که کوین های خود را به ولتی که کلیدهای خصوصی آن در اختیار خودتان است، منتقل نکرده باشید، صاحب بیت کوین نیستید.
مدیریت ناپخته و ناشیانه سرمایه شرکت ها، بار دیگر ثابت می کند که اینگونه صرافی ها و موسسات، لیاقت کافی برای نگهداری از کوین های خریداری شده توسط شما را ندارند.
برای اینکه بیت کوین به موفقیتی که همه ما منتظرش هستیم برسد و قیمت آن به سطح واقعی برسد، خود حضانتی باید توسط همه مشارکت کنندگان بازار صورت بگیرد.
خوشبختانه، شدت خود حضانتی بیت کوینرها رو به افزایش است زیرا قله موجودی صرافی ها در سال 2020 ثبت شده است. این تمایل به خروج کوین ها از صرافی ها پس از سقوط FTX شدت گرفته است. میزان خروج سرمایه از صرافی ها هم اکنون به سطحی رسیده که در روزهای فروپاشی ترا و سلسیوس شاهدش بودیم.
سهم تراکنش های صرافی ها که در واقع میزان واریز و برداشت سرمایه به صرافی ها را در هر لحظه اندازه گیری می کند، هم اکنون کمتر شده است. در واقع، در روزهای اخیر تعداد برداشت ها از تعداد واریزها بیشتر بوده است.
این پدیده نشان دهنده آن است که 1) افراد بیشتری متوجه اهمیت خود حضانتی کوین ها شده اند و 2) افراد کمتری تمایل به فروش کوین ها دارند و این می تواند نشان دهنده پایان روند نزولی کنونی باشد.
بر اساس شاخص ضررهای محقق شده تعدیل شده با مارکت کپ، ریزش اخیر نمودار قیمت به اندازه ریزش تابستان امسال مرگبار و شدید نبود. حجم کوین های منتقل شده با ضرر در ریزش های اخیر بسیار کمتر از حجم ریزش های قبلی بود. این پدیده هم تایید می کند که هم اکنون از هر زمان دیگری به کف روند نزولی نزدیک تر شده ایم.
با تداوم شدت خروج کوین ها، باید منتظر بود و دید که بیماری FTX به موسسه دیگری هم سرایت می کند یا خیر. البته لازم به ذکر است که نمودار قیمت بعد از عدم موفقیت از عبور مقاومت قیمت محقق شده STH ها و ریزش از آن، باید منتظر بود و دید که با نزدیک شدن دوباره نمودار به این سطح، عبور از آن موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر.
استخراج بیت کوین
Shell یکی از بزرگترین شرکت های نفت و گاز دنیاست و حالا حامی مالی یکی از بزرگترین کنفرانس های بیت کوین در جهان شده است. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، صنایع انرژی و بیت کوین با یکدیگر همخوانی خوبی دارند و این همکاری تنها یک شروع است.
در بلند مدت، برای یک شرکت انرژی بسیار معقولانه است که فعالیت های خود را با بخش ماینینگ بیت کوین گره بزند. بیت کوین یک خریدار سریع و مستقل از مکان برای مقدار نامحدود انرژی است و شرکت های انرژی هم معمولاً انرژی اضافی دارند که هدر می رود.
در طول 12 تا 24 ماه گذشته، صنعت انرژی به خاطر کمبود انرژی در جهان که ناشی از تنش های سیاسی و عدم سرمایه گذاری در این حوزه در دهه های اخیر بود، سودهای کلانی را به جیب زده است. بسیاری از این شرکت ها حجم عظیمی از پول نقد در اختیار دارند و به خاطر محدودیت های قانونی هم تمایلی به سرمایه گذاری روی حوزه انرژی ندارند.
شرکت Shell هم اکنون حدود 37 میلیارد دلار سرمایه نقد در ترازنامه مالی خود دارد. با اینکه هنوز مدرک موثقی برای این امر نیست ولی به نظر میرسد که تیم تحقیقات این شرکت حداقل گزینه ورود به صنعت ماینینگ بیت کوین را زیر نظر گرفته اند.
برای اینکه نشان دهیم شرکت Shell تا چه اندازه بزرگتر از کل صنعت ماینینگ بیت کوین است، می توان گفت که با همین مقدار سرمایه این شرکت می توان 2.1 میلیون واحد بیت کوین را با قیمت کنونی خریداری کرد یا می توان شرکت های CORZ، MARA، RIOT، HUT، CLSK، BITF، IREN و MIGI را چندین مرتبه خرید!
چه خرید خود بیت کوین باشد، یا خرید شرکت ماینر عمومی یا خصوصی تحت فشار یا حتی دستگاه های ماینر و ساخت مزارع ماینر، احتمال ورود همه جانبه صنعت انرژی به حوزه ماینینگ بیشتر از همیشه است.
قیمت هش شاخصی است که درآمد دلاری هر دستگاه ماینر به ازای اختصاص هر تراهش در هر روز را نشان میدهد. به عنوان مثال، یک S19XP که با قدرت 140 تراهش فعالیت می کند، با قیمت هش امروز که در سطح 0.058 قرار گرفته، می تواند روزانه 8.12 دلار درآمد کسب کند.
البته قیمت هش را می توان با واحدهای دیگری مثل دلار بر پنتاهش در روز هم محاسبه کرد. این واحد اندازه گیری برای شرکت های ماینینگ نسبتاً بزرگی که صدها یا هزاران دستگاه ماینر دارند، واحد مناسب تری است.
در هر دو واحد اندازه گیری، قیمت هش در روزهای گذشته کف تاریخی جدیدی را ثبت کرده است. دلیل این کاهش هم به خاطر ریزش دوباره قیمت بیت کوین و تداوم افزایش سختی شبکه است.
نمودار زیر، وضعیت دستگاه های ماینر مختلف بازار را با قیمت بیت کوین 17,250 دلاری و قیمت هش 0.058 دلاری به ازای هر تراهش نشان میدهد.
این جدول نشان میدهد که کدام یک از محصولات شرکت Bitmain فعالیت ضررده دارند یا همین حالا هم در برخی از قیمت های انرژی فعالیت خود را متوقف کرده اند. دستگاه های نسل قبلی مثل S9 تقریباً در همه قیمت های انرژی زیر ضرر هستند. این وضعیت با قیمت هر دستگاه که 56 دلار است، همخوانی دارد. در واقع S9 یک دستگاه به کلی ناکارآمد است، مگر اینکه به انرژی رایگان دسترسی داشته باشید و در این صورت می تواند روزی 1 دلار بیت کوین کسب کند.
این اولین باری است که بالاترین حد قیمت انرژی باعث می شود که دستگاه S19 هم ضررده شوند. قیمت تولید هر واحد بیت کوین با دستگاه S19 با انرژی 0.09 کیلو وات ساعتی، 19593 دلار است.
از طرف دیگر دستگاه های S19XP حتی در طولانی ترین روندهای نزولی هم عملکرد بسیار عالی دارد. حتی اگر نمودار قیمت بیت کوین تا حوالی 10 تا 12 هزار دلار هم ریزش کرده و به مدتی طولانی در این محدوده بماند، احتمالاً قبل از خاموشی XP ها، دستگاه های دیگر خاموش می شوند. همین اتفاق باعث کاهش سختی شبکه و در نتیجه کاهش قیمت تولید هر بیت کوین برای ماینرهای باقی مانده می شود.
در طول چند ماه گذشته، بسیاری از مشارکت کنندگان بازار برایشان سوال شده که با وجود اینکه بسیاری از ماینرها با مشکل مالی مواجه اند، چرا نرخ هش به سرعت در حال افزایش است؟ این سوال بسیار خوب است زیرا رشد نرخ هش مسائل زیادی را روشن می کند.
اول از همه اینکه در تولید دستگاه های ماینر تاخیر زیادی وجود دارد، ایجاد زیرساخت های تولید، امنیت PPA ها و بکارگیری دستگاه ها در مزارع با تاخیر زیادی انجام می گیرد. سفارشاتی که در سال گذشته ثبت شده بودند، به تازگی به دست خریداران رسیده و به شبکه متصل شده اند. بسیاری از دستگاه هایی که هم اکنون به شبکه متصل می شوند، از نوع جدیدترین و پر بازده ترین ها هستند (S19XP).
حتی با قیمت کنونی بیت کوین و با این سطح از سختی شبکه، XP ها تقریباً در همه قیمت های انرژی حاشیه سود خوبی را ارائه میدهند. متصل شدن همین دستگاه ها به شبکه باعث افزایش سختی شبکه برای همه ماینرها می شود. با این حال تحلیلگران معتقدند که نرخ رشد سختی شبکه در سه ماهه اول 2023 کاهش یابد.
دلیل دوم این افزایش، این است که ریزش قیمت بیت کوین تا سطح 17,250 دلار فقط دو بخش از ماینرها را به حالت ضررده برد. حتی اگر بیت کوین تا سطح 15000 دلار هم ریزش کند و دوباره به بالا برگردد، به این معنی نیست که ماینرها به سرعت دستگاه های خود را خاموش می کنند. بسیاری از ماینرها قراردادهای خرید انرژی دارند که آن ها را مجبور به مصرف انرژی می کند، در غیر اینصورت باید جریمه پرداخت کنند. بسیاری از ماینرها در کوتاه مدت به فعالیت ضررده ادامه می دهند تا زمانی که قیمت بیت کوین دوباره بالا برگردد یا مجبور شوند کل فعالیت خود را متوقف کنند.
منبع : Blockware Intelligence
پاسخ