این هفته هم از نظر رفتار قیمت هفته ای سخت و نفسگیر را پشت سر گذاشتیم و از این رو در این مقاله هم حرف های زیادی برای گفتن داریم. یکی از مهمترین و بحث برانگیز ترین موضوعات این هفته جهان، اورانیوم بود.
نمودار بالا نشان دهنده عملکرد چندین کالای انرژی در هفته گذشته است. از این تصویر مشخص است که در بازار انرژی هسته ای شاهد اتفاقات غیر معمولی هستیم.
با توقف فعالیت یک رآکتور در فرانسه و نابودی یک نیروگاه هسته ای در اوکراین، اورانیوم و انرژی هسته ای در هفته های اخیر به بحثی داغ و مهم در خبرگزاری ها تبدیل شده است.
تحلیل بلاکویر از بازارهای مالی: نسخه 53
البته سوئد در روز چهارشنبه اعلام کرد که قصد ساخت 10 تا 12 رآکتور هسته ای جدید را دارد. ولی با جهش هزینه انرژی در آلمان که البته در هفته گذشته هم به آن اشاره کردیم، بازار در حال لحاظ کردن قیمت بر اساس اعتبار بیشتر برای انرژی هسته ای در آینده بوده است.
ولی این هفته قیمت انرژی در اروپا سقوطی شدید را ثبت کرد، چیزی که توسط قیمت بارپایه انرژی آلمان هم به نمایش در آمده است.
البته به نظر نمی رسد که خصوصیات فاندامنتالی چشم انداز وضعیت انرژی اروپا تغییری کرده باشد، ولی این احتمال هم وجود دارد که این جهش قیمت در انرژی به خاطر سفته بازی های مرحله آخری بوده است. این می تواند یکی از عواملی باشد که در سقوط 44 درصدی قیمت انرژی آلمان تاثیرگذار بوده است.
این نکته هم حائز اهمیت است که چهارشنبه، آخرین روز ماه آگوست بود و این می تواند فرصتی برای بررسی داده های ماهانه نیز به ما بدهد.
در تصویر بالا می توانید میانگین بازده ماهانه شاخص S&P 500 را در مقایسه با ژانویه تا آگوست سال 2022 مشاهده کنید.
اولین چیزی که احتمالاً توجه را جلب می کند، انحراف میانگین بازده امسال است. این نکته حائز اهمیت است که میانگین کلی این شاخص، در واقع 121 سال داده را محاسبه می کند. نوسان یک میانگین هیچگاه به اندازه داده های یک سال نمی شود.
علاوه بر این، رفتار قیمت روندهای نزولی نوسانات بسیار بیشتر از چرخه های صعودی دارند. با توجه به این موضوع، دلیل اصلی خلق این نمودار این بود که طبیعت فصلی و چرخه ای بازار سهام را به نمایش بگذاریم. مثلاً بازار سهام در دوره هایی از سال عملکردی بهتر از باقی بازارها دارد. همچنین داده های تاریخی نشان میدهد که اوایل پاییز، دوره مناسبی برای بازار سهام نیست.
دلیل چنین پدیده ای چندان مشخص نیست. این احتمال وجود دارد که برای این پدیده یک رفتار انسانی دخیل باشد و یا کاملاً تصادفی باشد. ولی با وجود این تفاسیر، ماه سپتامبر بدترین ماه برای بازار سهام بوده است.
این اصلی ترین دلیل برای نمایش این نمودار در مقاله این هفته است. حالا که به تازگی وارد ماه سپتامبر شده ایم، اهمیت به این نکته که از نظر تاریخی باید انتظار چه عملکردی را داشته باشیم، بسیار زیاد است.
در سطح کلان نیز در حال حاضر شاهد ضعف در بازارهایی هستیم که البته با یک جهش ناشی از وضعیت بیش فروش همراه شده است.
مهمترین روز این هفته روز سه شنبه بود. در روز دوشنبه، نمودار قیمت صندوق ETF QQQ شاخص Nasdaq توانست در بالای سطح میانگین متحرک 50 روزه (موج قرمز رنگ) بسته شود. در بحث تحلیل تکنیکال، سطح میانگین متحرک 50 روزه را به عنوان گاردریل می شناسند. یک جمله معروف هم در این باره وجود دارد: «هیچ اتفاقی خوبی در زیر میانگین 50 روزه نمی افتد.»
البته این جمله بیشتر در میان سرمایه گذاران میان مدت رایج است. چرا که صد البته، در زیر میانگین متحرک 50 روزه، فرصت های بیشماری برای سرمایه گذاری وجود دارد ولی از نگاه بلند مدت تر، SMA50 یک نشانگر روند مهم است که به ما می گوید چه نوع موانع کلانی در سر راه نمودار قیمت قرار گرفته اند.
یک بازار نمی تواند روند صعودی واقعی خود را آغاز کند، تا زمانی که حداقل به بالای میانگین 50 روزه رسیده باشد. در روز سه شنبه، شاخص QQQ به وضوح نشان داد که بازار دیگر در اختیار خریداران نیست.
علاوه بر این، این صندوق ETF در روز پنجشنبه فاصله ای 85 پوینتی با یک AVWAP کلیدی ایجاد کرد ولی در نهایت با یک بازگشت صعودی این سطح را پس گرفت. دم کندل این روز نشان میدهد که میانگین قیمت مبتنی بر حجم کنونی QQQ به کف روند نزولی ثبت شده در روز 26 خرداد ماه باز می گردد.
این سطحی مهم است که گاوها مشتاق به ورود خریداران جدید در آن هستند. در واقع این سطح، فرصتی برای سرمایه گذاران ایجاد می کند که در قیمت «میانگین» شروع به انباشت کنند. به عبارت دیگر، میانگین مبنای هزینه سرمایه گذاران از زمان ثبت کف قبلی، هم اکنون 297.33 دلار است. با ورود در این سطح، سرمایه گذاران می توانند از پوزیشن و مبنای هزینه خود محافظت کنند.
تا روز پنجشنبه، خریداران در این کار موفق بودند و این نشان دهنده احتمال تغییر قدرت تقاضا در کوتاه مدت است. هم اکنون QQQ در وضعیت بیش فروش است و نمودار هم با میانگین متحرک نمایی 21 روزه خود فاصله 5 درصدی دارد.
ما در آستانه یک جهش ناشی از پوشش شورت دیگری هستیم و اینکه پنجشنبه اولین روز این دوره کوتاه مدت است یا خیر را نمی توان با اطمینان گفت ولی قطعاً این وضعیت برای گاوها خبر بدی نیست. علاوه بر این، گاوهای QQQ توانستند از یک سطح حمایت بسیار مهم که به سال 2020 برمی گردد، دفاع کردند.
برای بررسی دقیق تر به این سطح، می توان نگاهی به اولین نمودار QQQ که آن را به عنوان یک خط افقی مشکی رنگ نشان میدهد، انداخت. در تصویر بالا می توان دید که این سطح قیمت در گذشته هم اهمیت زیادی داشته است.
به عنوان مثال، اخیرا این سطح به عنوان یک سطح مقاومت در طول وج افقی که از ژوئن تا جولای شکل گرفته بود، عمل کرده است. این همان سطحی است که امید داشتیم خریداران وارد بازار شوند و همانطور که مشاهده می کنید، تقریباً به طور کامل نسبت به این خط واکنش نشان داده است.
نمودار بالا هم نسبت پوت به کال (P/C) بازار سهام را نشان میدهد. این یک اندیکاتور جو بازار است که نگرش سرمایه گذاران را با مقایسه مسیر معاملاتی آن ها در بازار مشتقات، نشان میدهد.
مقدار بالای نسبت P/C (بیشتر از 1.0) به ما می گوید که سرمایه گذاران به شدت دیدگاهی نزولی دارند. همانطور که احتمالاً به روش سخت متوجه شده باشید، بازار تقریباً هیچگاه کاری که توده مردم انتظار دارند را انجام نمیدهد. از این رو، وقتی مجموع بازار انتظار ریزش را دارند، معمولاً به شروع یک جهش جبرانی می انجامد.
با این وجود، جو بازار همواره می تواند از بد به بدتر تغییر یابد. همانطور که در تصویر بالا نیز مشاهده می کنید، جو بازار در ماه های ژوئن و جولای به خودی خود بد بود، و برای رسیدن به آن سطوح باید کمی دیگر ریزش را شاهد باشیم.
روز پنجشنبه همچنین شاهد بریک اوت قدرتمند شاخص دلار از محدوده کوچک تثبیت خود بودیم که منجر به خلق یک قله 20 ساله جدید شد.
همانطور که چندین مرتبه در این مقاله تحلیلی به آن اشاره کردیم، ارتقای واحد جهانی اقتصاد می تواند تاثیرات نامطلوب زیادی روی اقتصاد جهان داشته باشد. وقتی صادرات کاهش می یابد و کسری بودجه دولت ارزش بیشتری پیدا می کند، تعجب آور نیست که ببینیم در دوره های افزایش شاخص دلار، فشار فروش زیادی روی بازارهای سهام و درآمد ثابت وارد شود.
در این هفته شاهد افزایش بازده اوراق قرضه خزانه داری بودیم و این نشان دهنده افزایش شدید فشار فروش در بازار اوراق قرضه است. همزمان با افزایش بازده، نرخ نزول استفاده شده در معادله ارزش گذاری سهام هم بیشتر می شود و این یعنی ارزش کنونی جریان نقدی مورد انتظار در آینده کم ارزش تر می شود.
از نظر سرمایه گذاران عادی، موسسات معتقدند که سهم آن ها هم اکنون ارزش کمتری دارد و این باعث فروش آن ها می شود. در طول سال جاری، بازار اوراق قرضه به عنوان نشانگر پیشرو برای اتفاقات آینده بازار سهام عمل کرده است.
با اینکه این ارتباط 1:1 نیست – یعنی سرایت کردن حرکات بازار اوراق قرضه به بازار سهام نیاز به زمان دارد – ولی بازار کنونی اوراق قرضه نشان دهنده آن است که بازار سهام ریزش های بیشتری در آینده خواهد داشت.
در کوتاه مدت و همانطور که قبلاً هم به آن اشاره کردیم، بازار سهام احتمالاً یک جهش کوچک را ثبت خواهد یا حداقل یک دوره کوتاه تثبیت را پشت سر خواهد گذاشت و بعد موج ریزش بعدی آغاز خواهد شد.
آمار درخواست های حقوق بیکاری نشان میدهد که بازار کار هنوز قدرت خود را حفظ کرده است. هفته گذشته عدد 232,000 برای این شاخص اعلام شد. با اعلام این عدد، سومین هفته متوالی کاهش بیکاری هم ثبت شد. بنابر گزارش منتشر شده توسط رویترز، تعدیل نیرو شرکت های آمریکایی در ماه آگوست کاهشی 21 درصدی داشته است.
با نگاهی به درآمدهای واقعی که به طرز دیگری به نمایش در آمده، متوجه می شویم که با وجود اشتغال اکثر شهروندان آمریکایی، درآمدها به خاطر تورم افسار گسیخته کاهش یافته اند.
در تصویر بالا می توان شاخص وضعیت اقتصاد ملی را مشاهده کرد که توسط فدرال رزرو شیکاگو منتشر می شود. این نقطه داده، دیدگاهی از قدرت بخش های مختلف اقتصاد کلان را به ما نشان میدهد.
وقتی این شاخص مثبت است، یعنی وضعیت اقتصادی راکد و سخت است. اما با بروزرسانی چهارشنبه هفته گذشته، شاخص فدرال رزرو شیکاگو نشان میدهد که وضعیت اقتصادی در حال گشایش است!
این وضعیت با وجود افزایش کم سابقه و شدید نرخ بهره توسط فدرال رزرو رخ داده است. در واقع شاخص NFCI شیکاگو به ما می گوید که فدرال رزرو برای کاهش سرعت اقتصادی به اندازه کافی قدرتمند عمل نکرده است. لازم به ذکر است که جلسه بعدی کمیته بازار آزاد فدرال رزرو، 3 هفته دیگر و در روز 30 شهریور ماه برگزار خواهد شد.
سهم های مرتبط با کریپتو
بدیهی است که این هفته هم شاهد هفته ای سخت برای سهم های مرتبط با کریپتو بوده ایم. یکی از مهمترین اخبار هفته گذشته، در روز پنجشنبه منتشر شد که دادستان کل شیکاگو از مایکل سیلور به اتهام فرار مالیاتی در نقش مدیر عاملی میکرواستراتژی شکایت شد.
البته ما هیچگونه نظر یا اطلاعات بیشتری در رابطه با این موضوع نداریم و قصد هم نداریم که بیشتر از عنوان خبر به آن بپردازیم ولی قطعاً این اتفاقی است که سرمایه گذاران MSTR باید به آن توجه کنند. لازم به ذکر است که قیمت سهام MSTR به خاطر این خبر ریزشی 3.7 درصدی را ثبت کرد.
با وجود ضعف گسترده در میان این گروه از سهم ها، هنوز هم تعدادی سهم خاص بودند که از نظر رفتار قیمت قوی تر از باقی شرکت ها عمل کردند. به طور کلی، قوی ترین سهم های این هفته، در واقع همان سهم هایی بودند که توانستند کف خود در هفته های اخیر را حفظ کنند.
از جمله سهم هایی که در این هفته توانستند عملکردی رضایت بخش تر از باقی سهم ها از خود نشان دهند می توان به CIFR، BRPHF، BKKT، MIGI و HIVE اشاره کرد. با این وجود، قدرت نسبی بالاتر به هیچ عنوان به این معنا نیست که این سهم ها از شرایط بحرانی خارج شده اند.
همانطور که قبلاً هم در این مقاله تحلیلی به آن اشاره کردیم، ممکن است بازار در آستانه یک جهش یا دوره تثبیت باشد ولی سهم های مرتبط با کریپتو ضربه شدیدی دیده اند و هم اکنون بهترین زمان برای کم کردن میانگین ارزش دلاری است.
تحلیل تکنیکال بیت کوین
این هفته برای بازار نقدی بیت کوین، هفته ای آرام و بی جنب و جوش بود که البته بعد از ریزش شدید هفته گذشته، اصلاً نشانه خوبی نیست. در حال حاضر، به نظر می رسد که بیت کوین در حال ثبت یک دوره تثبیت دیگری است که هفته قبل هم آن را دیده بودیم.
تاکنون خریداران توانسته اند از سطح 19600 دلار دفاع کنند. شکست این سطح حمایت می تواند به معنای تست سطح حمایت 18600 دلار باشد یا حتی منجر به سقوط تا کف قیمت 17600 دلار هم بشود.
علاوه بر این، باید به شیب نزولی میانگین متحرک نمایی 10 روزه (سبز رنگ) که در بالای نمودار قرار گرفته هم توجه کرد. در 3 هفته گذشته، این سطح همواره با ورود موج جدیدی از فروشندگان همراه بوده است.
این احتمال وجود دارد که نمودار قیمت در روزهای آینده هم این محدوده تثبیت را حفظ کند و نوسان قیمت بین دو سطح EMA10 و سطح 18600 دلار ادامه یابد. از آنجا به بعد، بریک اوت صعودی یا نزولی نامشخص است ولی با توجه به روند کلی بازار، احتمال ریزش های بیشتر قیمت بیشتر است.
تحلیل آنچین بیت کوین
مبنای هزینه هولدرهای کوتاه مدت (STH) و مبنای هزینه هولدرهای بلند مدت (LTH) در حال برخورد به یکدیگر هستند. در حال حاضر مبنای هزینه STH ها در سطح 25000 دلار قرار گرفته و برای LTH ها نیز حوالی 23000 دلار است.
اغلب اوقات مبنای هزینه STH ها بیشتر از LTH هاست. دلیل آن هم این است که مشارکت کنندگان جدید بازار با قیمتی به مراتب بالاتر از هولدرهای قدیمی خرید می کنند. با این حال در طول روندهای نزولی اخیر، مبنای هزینه STH ها به زیر LTH ها نیز کشیده شد.
برای وقوع چنین اتفاقی دو دلیل وجود دارد. اول اینکه وقتی نمودار قیمت از قله تاریخی خود به پایین کشیده می شود، STH ها می توانند در سطوح قیمت پایین تر میانگین کم کنند ولی در حالی که LTH ها هنوز در سطح قیمتی خریده اند که نسبت به گذشته در سطح بالاتری قرار گرفته است. دلیل دوم هم این است که هر روند صعودی گروه جدیدی از بیت کوینرهای جدید را خلق می کند. به عبارت دیگر، STH ها با گذشت زمان به LTH تبدیل می شوند و این باعث افزایش مبنای هزینه LTH ها می شود.
زمانی که مبنای هزینه STH ها به زیر مبنای هزینه هولدرهای بلند مدت کشیده می شود، یک فرصت عالی برای کم کردن میانگین ارزش دلاری دارایی های شماست.
همچنین این هفته شاخص ضریب پوئل که یکی از مهمترین شاخص های ارزش گذاری بیت کوین است، حالا دوباره وارد محدوده ارزش خود شده است. این شاخص که توسط دیوید پوئل (David Puell) از شرکت Ark Invest خلق شده، ارزش روزانه بیت کوین صادر شده (به دلار) را با میانگین متحرک 365 روزه ارزش دلاری صادر شده مقایسه می کند.
شاخص ضریب مایر هم محدوده بین قیمت بیت کوین و میانگین متحرک 200 روزه آن را می سنجد. وقتی ضریب مایر مساوی با 1 است، قیمت نقدی هم روی سطح میانگین متحرک 200 روزه قرار گرفته است.
میانگین متحرک 200 روزه به طور گسترده به عنوان یک روند بلند مدت شناخته شده است و ضریب مایر هم در حال حاضر به سطحی رسیده که فقط در کف روندهای نزولی دیده شده است.
با وجود رفتار قیمت منفی و نزولی بیت کوین در سال میلادی جاری، سرمایه گذاران خرد با شدت زیادی در حال انباشت بوده اند.
مقدار بیت کوین در اختیار اشخاص دارای 0.1 تا 1 واحد بیت کوین و 1 تا 10 بیت کوین، به طرز چشمگیری افزایش یافته است. تغییر 90 روزه در این شاخص ها به قله تاریخی خود رسیده است و این یعنی ریزش قیمت به زیر سطح 20,000 دلار به هیچ عنوان عزم راسخ این افراد را تغییر نداده است.
این اشخاص خرد در گذشته «در ریزش خرید کرده اند» ولی حجم خرید آن ها به اندازه اخیراً نبوده است. شاید این وضعیت نشان دهنده آن است که مردم نگرانی کمتری نسبت به قیمت مبتنی بر فیات بیت کوین دارند.
برای بررسی عمیق تر رفتار انباشت مشارکت کنندگان، باید گفت که تمام سایزهای هودلرها بیش از 1 سال است که بی وقفه در حال انباشت بوده اند.
شاخص دیگری که به ما اجازه داده رفتار و وضعیت روانی ثروتمندان بازار بیت کوین را بهتر درک کنیم، تخریب روز کوین هاست. تخریب روز کوین یا CDD با ضریب تعداد کوین های یک تراکنش و ضرب آن با تعداد روز هایی که آن کوین ها آخرین بار عرضه شده اند، محاسبه می شود.
اگر شاخص CDD بالا باشد، یعنی تعداد زیادی از کوین های قدیمی جا به جا شده اند. اما اگر CDD مقادیر کمی داشته باشد، یعنی کوین های کمی در حال جا به جایی هستند و اگر هم جا به جا می شوند، کوین های جدید هستند. یعنی کوین های متعلق به هولدرهای کوتاه مدت هستند.
میانگین متحرک 30 روزه CDD هم اکنون در سطح بسیار پایینی قرار گرفته است و این یعنی فعالیت تراکنش کم شده و هولدرهای بلند مدت کوین های خود را حفظ کرده اند.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که در ریزش شدید سال 2018، شاخص CDD یک جهش عظیم داشت و این نشان دهنده جا به جایی زیاد کوین های قدیمی و به نوعی تسلیم آن ها بود. این اتفاق اینبار نیفتاده و این یعنی اعتماد و اطمینان به بیت کوین این بار بیشتر از پیش شده است.
امواج هودل نشان دهنده درصد بیت کوین های موجودی است که در یک بازه زمانی خاص جا به جا شده اند. در شروع این هفته، مقدار بسیار کم 6.1 درصد از کل موجودی بیت کوین در ماه گذشته جا به جا شده بودند که رکوردی تازه است.
این پدیده به 2 دلیل اهمیت زیادی دارد:
- موجودی معمولاً در حوالی قله های قیمتی فعال می شود. دلیل این پدیده این است که جو بازار به قدری مثبت می شود که خریداران نمودار قیمت را به حدی بالا می برند که در نهایت موجودی قدیمی تصمیم به فروش بخشی از دارایی های خود می گیرند. بسیاری از کوین ها در قله های قیمتی جا به جا می شوند.
- وقتی موجودی جا به جا نمی شود، یعنی بیشتر کاربران کوین های خود را هولد کرده اند. آن ها به ولت های خود دست نمی زنند. البته شاید نشانه کاهش تقاضا هم باشد ولی عرضه هم در این شرایط به شدت کم است.
این حقیقت که در ماه اخیر درصد رکوردشکنی از موجودی در گردش شبکه بوده است، یعنی بسیاری از سرمایه گذاران قدرتمند از شبکه خارج شده اند و فقط قدرتمندان بازار در بازار باقی مانده اند.
استخراج بیت کوین
اوایل هفته گذشته، بیت کوین بزرگترین افزایش سختی شبکه از زمستان سال قبل را تجربه کرد. این افزایش عظیم سختی شبکه نماینده دو عامل مهم است:
- ماینرهایی که دستگاه های خود در تابستان امسال تسلیم کردند، دستگاه خود را به خریدارانی فروختند که سرمایه بهتری دارند و احتمالاً به انرژی برق ارزان تری دسترسی دارند. ماینرهای ضعیف از ماینرها قوی بیت کوین بیشتری می فروشند و در طول تسلیم تابستان امسال تعداد قابل توجهی از ASIC ها هم جا به جا شده اند.
- دستگاه های ASIC جدید، احتمالاً به خریداران خود ارسال شده و به شبکه متصل شده اند.
همانطور که در نمودار های سختی شبکه و نرخ هش هم مشاهده می کنید، دستگاه های بیشتری روشن شده اند و سختی شبکه هم حرکت به سمت قله تاریخی جدید را شروع کرده است.
آدام اُ (Adam O) از شرکت Upstream Data این نمودار را در توییتر پست کرد که نشان دهنده افزایش عظیم قیمت برق در آلمان و اروپا است. قیمت ثبت شده در این نمودار به وضوح غیر معمول است و هزینه هر مگاوات ساعت حدود 1000 دلار است. این یعنی هر کیلوات ساعت 1 دلار است، قیمتی عظیم که حتی به مصرف کنندگان خرد هم فشار می آورد.
با یک ضرب و تقسیم ساده می توان قیمت تئوری تولید هر بیت کوین را با قیمت 1000 دلار برای هر مگاوات ساعت، محاسبه کرد. با 2339 عدد دستگاه S19، شما باید 175,425 دلار هزینه انرژی بدهید تا بتوانید در 24 ساعت آینده 1 واحد بیت کوین استخراج کنید.
با ادامه افزایش انرژی در کشورهای مختلف جهان، برای ماینرها بسیار حیاتی است که هزینه انرژی خود را ارزان و پایین نگاه دارند.
منبع : Blockware Intelligence
پاسخ