دهههاست که دلار آمریکا، نه فقط به عنوان پول ملی ایالات متحده، بلکه به عنوان ستون فقرات سیستم مالی جهانی عمل کرده است. نقش بیبدیل آن به عنوان اصلیترین ارز ذخیره، ابزار تبادل در تجارت بینالملل، و معیار قیمتگذاری کالاها، جایگاه آمریکا را به عنوان یک قدرت اقتصادی و سیاسی بیرقیب تثبیت کرده است. این سلطه، مزایای بیشماری را برای واشنگتن به همراه داشته، از جمله کاهش هزینههای استقراض و امکان اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی از طریق تحریمها. با این حال، در سالهای اخیر، زمزمههای چالش و تحول در این نظم جهانی بیش از پیش به گوش میرسد. گروه “بریکس” (BRICS)، متشکل از قدرتهای نوظهور اقتصادی، به طور فزایندهای به دنبال کاهش وابستگی به دلار و ایجاد یک سیستم مالی چندقطبی هستند. اما آیا همگرایی شرق میتواند واقعاً این هژمونی دیرینه را به چالش بکشد؟ این مقاله از تریدینگهاوس به بررسی این پرسش کلیدی میپردازد.
بریکس چیست؟
بریکس نامی است که در ابتدا توسط جیم اونیل، اقتصاددان گلدمن ساکس در سال ۲۰۰۱ برای اشاره به چهار اقتصاد بزرگ در حال ظهور – برزیل، روسیه، هند و چین (BRIC) – ابداع شد. هدف اولیه او برجسته کردن پتانسیل رشد این کشورها بود. در سال ۲۰۱۰، آفریقای جنوبی نیز به این گروه پیوست و نام آن به BRICS تغییر یافت.
فلسفه وجودی بریکس، در هسته خود، ایجاد یک بلوک اقتصادی-سیاسی قدرتمند است که بتواند در برابر نظم جهانی عمدتاً تحت سلطه غرب، تعادل ایجاد کند. اعضای بریکس به دنبال تقویت همکاریهای “جنوب-جنوب” بوده و بر چندجانبهگرایی، اصلاح نهادهای مالی بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی، و کاهش وابستگی به دلار و سیستم مالی تحت کنترل غرب تاکید دارند. این کشورها مجموعاً بیش از ۴۰ درصد جمعیت جهان، حدود ۲۸ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی (بر اساس برابری قدرت خرید) و بخش قابل توجهی از منابع طبیعی و انرژی دنیا را در اختیار دارند. این ارقام، وزن اقتصادی و ژئوپلیتیکی این گروه را به وضوح نشان میدهد.
حرکت به سوی دلارزدایی: انگیزهها و اقدامات بریکس
حرکت اعضای بریکس به سوی کاهش وابستگی به دلار، ناشی از ترکیبی از انگیزههای اقتصادی و ژئوپلیتیکی است:
انگیزهها:
کاهش ریسک تحریمها: یکی از قویترین انگیزهها، تجربه استفاده ابزاری آمریکا از دلار و سیستم مالی بینالمللی برای اعمال تحریمهای اقتصادی علیه کشورهایی مانند روسیه و ایران است. اعضای بریکس به دنبال کاهش آسیبپذیری خود در برابر چنین اقداماتی هستند.
تثبیت اقتصادی داخلی: وابستگی شدید به دلار، اقتصادهای ملی را در برابر نوسانات نرخ ارز و سیاستهای پولی بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) آسیبپذیر میکند. کاهش این وابستگی میتواند به ثبات بیشتر اقتصادی داخلی کمک کند.
تقویت جایگاه ارزهای ملی: اعضای بریکس تمایل دارند ارزهای ملی خود نقش پررنگتری در تجارت و سرمایهگذاریهای بینالمللی ایفا کنند که این امر به نوبه خود به افزایش قدرت چانهزنی اقتصادی آنها در عرصه جهانی میانجامد.
ایجاد توازن قدرت: حرکت به سمت دلارزدایی بخشی از یک هدف بزرگتر برای ایجاد یک نظم جهانی چندقطبی است که در آن قدرت اقتصادی و مالی تنها در دستان چند کشور غربی متمرکز نباشد.
اقدامات عملی:
بریکس صرفاً در حد شعار باقی نمانده و گامهای عملی قابل توجهی برای کاهش سلطه دلار برداشته است:
نقش فزاینده یوان چین در تجارت: چین به طور فعال در حال ترویج یوان برای تسویه حسابهای تجاری بینالمللی است. آمارهای منتشر شده نشان میدهد که در سال ۲۰۲۳، میزان تراکنشهای یوان چین در مبادلات برونمرزی این کشور به بیش از ۵۲ تریلیون یوان (حدود ۷.۲ تریلیون دلار) رسیده است. این رقم خیرهکننده، حدود ۵۸ درصد از کل مبادلات برونمرزی چین را پوشش داده که از هر زمان دیگری بیشتر است. این آمار نشان میدهد که یوان به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جایگزین جدی برای دلار در روابط تجاری چین با شرکای اصلی خود است.
راهاندازی استیبل کوین وابسته به یوان: بریکس در حال بررسی و راهاندازی یک استیبل کوین (ارز دیجیتال با ارزش ثابت) وابسته به یوان است. چنین ابزاری میتواند فرآیندهای پرداخت و تسویه حساب بین کشورهای عضو را تسریع و تسهیل کند، بدون اینکه نیازی به تبدیل ارز به دلار باشد. این حرکت نه تنها به افزایش پذیرش یوان در اکوسیستم مالی دیجیتال کمک میکند، بلکه راه را برای ایجاد یک شبکه پرداخت مستقل از سیستمهای غربی هموار میسازد.
انتشار اوراق قرضه به روپیه هند: هند نیز در راستای کاهش وابستگی به دلار، برنامههایی برای انتشار اوراق قرضه به روپیه در بازارهای بینالمللی دارد. این اقدام به هند کمک میکند تا سرمایههای خارجی را بدون نیاز به دلار جذب کند و از نوسانات احتمالی نرخ ارز دلار مصون بماند. تقویت جایگاه روپیه در تامین مالی بینالمللی، گامی مهم در جهت استقلال مالی این کشور محسوب میشود.
موسسات مالی جایگزین: بریکس نه تنها به دنبال جایگزینی ارزهاست، بلکه نهادهای مالی موازی نیز ایجاد کرده است. بانک توسعه جدید (NDB) که اغلب به عنوان “بانک جهانی بریکس” شناخته میشود، پروژههای زیرساختی و توسعهای را در کشورهای عضو و سایر اقتصادهای نوظهور تامین مالی میکند و از این طریق، وابستگی به بانک جهانی تحت سلطه غرب را کاهش میدهد. همچنین، ترتیبات ذخیره اضطراری (CRA) به عنوان مکانیزمی برای تامین نقدینگی کوتاهمدت و ثبات مالی در زمان بحران، جایگزینی برای صندوق بینالمللی پول (IMF) ارائه میدهد.
گفتگو در مورد ارز مشترک: اگرچه ایدهی یک ارز مشترک بریکس هنوز در مراحل اولیه و با چالشهای فراوان روبروست، اما گفتگوها پیرامون این موضوع نشاندهنده جاهطلبی بلندمدت این گروه برای ایجاد یک سیستم مالی کاملاً مستقل است.
چالشها و موانع پیش روی دلارزدایی بریکس
با وجود اقدامات و انگیزههای قوی بریکس، جایگزینی کامل یا حتی تضعیف چشمگیر سلطه دلار، با چالشهای عظیمی روبرو است که نباید دستکم گرفته شوند:
عمق و نقدشوندگی بیسابقه دلار: دلار از یک بازار مالی بینهایت عمیق، نقدشونده و باثبات برخوردار است که هیچ یک از ارزهای ملی اعضای بریکس به آن نزدیک هم نیستند. تریدرها و سرمایهگذاران میتوانند میلیاردها دلار را بدون تاثیر قابل توجه بر قیمت، مبادله کنند. این نقدشوندگی، کارایی و جذابیت دلار را برای تجارت و سرمایهگذاری جهانی دوچندان میکند.
اعتماد و ثبات: دلار آمریکا در طول دههها، اعتماد جهانی را به عنوان یک “دارایی امن” (Safe Haven) در زمان بحرانها به دست آورده است. این اعتماد ریشه در ثبات سیاسی، شفافیت قانونی، و قدرت اقتصادی ایالات متحده دارد. ارزهای بریکس هنوز این سطح از اعتماد جهانی را کسب نکردهاند.
قیمتگذاری کالاها: بسیاری از کالاهای کلیدی، به ویژه نفت، به دلار قیمتگذاری میشوند که این امر باعث میشود تقاضای جهانی برای دلار به صورت پایدار و همیشگی وجود داشته باشد. تغییر این الگو، نیازمند توافقات گسترده و تغییرات ساختاری عظیمی است.
تفاوتهای ساختاری و منافع اعضا: با وجود همگرایی کلی، اعضای بریکس دارای تفاوتهای سیاسی، اقتصادی و حتی رقابتهای منطقهای (مثلاً بین هند و چین) هستند که میتواند همگرایی کامل و ایجاد یک ارز مشترک را با دشواری مواجه سازد. هر کشور منافع ملی خاص خود را دارد که ممکن است همیشه با اهداف جمعی بلوک همسو نباشد.
نبود یک جایگزین واحد و قدرتمند: هیچ یک از ارزهای ملی اعضای بریکس (یوان، روپیه، روبل، رئال، رند) به تنهایی از عمق و پذیرش جهانی کافی برای رقابت با دلار برخوردار نیستند. یوان بیشترین پتانسیل را دارد، اما هنوز تحت کنترلهای سرمایهای چین است که مانع از تبدیل شدن آن به یک ارز ذخیره جهانی کاملاً آزاد میشود.
سیستمهای حقوقی و نظارتی ناهماهنگ: برای تسهیل تجارت و سرمایهگذاری گسترده با ارزهای ملی، نیاز به هماهنگسازی سیستمهای حقوقی، نظارتی و زیرساختهای پرداخت بین کشورهای عضو وجود دارد که فرآیندی زمانبر و پیچیده است.
اخبار و رویدادهای ژئوپلیتیکی و سیاسی مرتبط
تحولات ژئوپلیتیکی اخیر، اهمیت بریکس و حرکت آن به سوی دلارزدایی را بیش از پیش پررنگ کرده است:
گسترش تاریخی بریکس: مهمترین رویداد اخیر، پذیرش اعضای جدید در آغاز سال ۲۰۲۴ بود. با اضافه شدن ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و اتیوپی به بریکس، قدرت اقتصادی، جمعیتی و به ویژه ژئوپلیتیکی این بلوک به شدت افزایش یافته است. این گسترش، وزن بریکس را در بازار جهانی انرژی، به خصوص با حضور عربستان و امارات، دوچندان میکند و توانایی آن را برای چالش کشیدن هژمونی غرب تقویت میسازد.
پیامدهای جنگ اوکراین: تجاوز روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای بیسابقه غرب علیه مسکو، تمایل روسیه (و سایر کشورهایی که از تحریمهای آمریکا نگرانند) را به کاهش وابستگی به دلار به شدت افزایش داد. این رویداد، همکاریهای روسیه با چین و هند را در حوزههای تجاری و مالی تقویت کرده است.
تنشهای ژئوپلیتیکی آمریکا و چین: افزایش تنشها در روابط آمریکا و چین در حوزههای تجاری، تکنولوژیک و سیاسی، پکن را به تسریع فرآیند “یوانسازی” و کاهش آسیبپذیری خود در برابر فشارهای واشنگتن سوق داده است.
تغییرات نظم جهانی: ظهور قدرتهای اقتصادی جدید و کاهش نسبی وزن اقتصادی غرب، به تدریج به سمت یک نظم جهانی چندقطبیتر حرکت میکند. بریکس در قلب این تحول قرار دارد و به دنبال ایجاد نهادها و مکانیزمهایی است که این نظم جدید را بازتاب دهد.
نقش خاورمیانه در تامین مالی: ورود عربستان سعودی و امارات متحده عربی به بریکس، به این بلوک امکان میدهد تا نقش پررنگتری در تامین مالی بینالمللی، به ویژه از طریق سرمایهگذاریهای صندوقهای ثروت حاکمیتی این کشورها، ایفا کند. این امر میتواند به تقویت جایگاه NDB و سایر نهادهای مالی بریکس کمک کند.
نتیجهگیری: چشمانداز آینده
دلارزدایی روندی طولانی، پیچیده و دشوار است، اما گروه بریکس با انگیزههای قوی و گامهای عملی چشمگیر، این مسیر را آغاز کرده است. آمارهایی نظیر افزایش چشمگیر استفاده از یوان در تجارت چین و اقدامات هند برای انتشار اوراق قرضه به روپیه، نشاندهنده یک حرکت جدی و سازمانیافته است. گسترش اخیر بریکس و پذیرش اعضای کلیدی مانند عربستان سعودی و ایران، وزن اقتصادی و ژئوپلیتیکی این بلوک را به شدت افزایش داده و پتانسیل آن را برای تاثیرگذاری بر نظم مالی جهانی تقویت میکند.
با این حال، جایگزینی کامل دلار در کوتاهمدت یا حتی میانمدت، بعید به نظر میرسد. عمق و نقدشوندگی بازارهای دلار، اعتماد جهانی به ثبات آن و عدم وجود یک جایگزین واحد و قدرتمند در میان ارزهای بریکس، موانع بزرگی هستند.
نتیجهگیری واقعبینانه این است که بریکس شاید نتواند به زودی دلار را “جایگزین” کند، اما به طور قطع قادر است سلطه انحصاری آن را “تضعیف” کرده و به سمت ایجاد یک سیستم مالی جهانی چندقطبی حرکت کند. هدف اصلی این گروه، بیشتر “کاهش وابستگی” به دلار و افزایش انعطافپذیری در برابر فشارهای ژئوپلیتیکی است تا “حذف کامل” آن. این فرآیند، نه تنها بر بازارهای مالی، بلکه بر توازن قدرت جهانی نیز تاثیرات عمیقی خواهد گذاشت و شکلدهنده نظم نوین اقتصادی در دهههای آتی خواهد بود. تریدرها و سرمایهگذاران باید با دقت روندها و استراتژیهای این بلوک را رصد کنند تا بتوانند خود را با این تحولات بنیادین تطبیق دهند.

پاسخها